ادله اثبات دعوا شامل چه مورادی است ؟
نکاتی پیرامون ادله اثبات دعوا با وکیل شاه مرادی : از نظر لغوی ادله و دلایل هر دو جمع مکسر در زبان تازی می باشند ، در معنای موسع دلیل به معنای اقامه واقع یا یک عمل یا نمایاندن کُنهِ یک واقعه حقوقی و در معنای مضیق شیوهای است که برای اثبات آن عمل یا واقعه حقوقی به کار می رود. با این وصف اقرار، سند و شهادت شهود دلیل در معنای مضیق هستند . زیرا به شیوه خاص برملا سازی کُنهِ عمل یا واقعه حقوقی مربوط می شوند نه به هر چیزی که بتواند این مهم را انجام دهد .
مفهوم اثبات
در لغت به معنای پیش فرستادن ثَبَت بوده که خود به معنای حجّت و بیّنه است بنابراین اثبات به معنای تقدیم حجّت و بیّنه می باشد . احقاق نیز همین معنا را دارد ، اما در اصطلاح اثبات عبارت است از اقامه دلیل در محکمه .
جایگاه ادله اثبات دعوا در امور مدنی
با تعریفی که از دلیل در ماده ۱۹۴ آیین دادرسی مدنی آمده معلوم می شود. ادله از آن نظر که در آیین دادرسی به کار میروند مورد نظر این علم واقع شده اند. در هر حال ادله اثبات دعوا ارتباط تنگاتنگی با بحث آیین دادرسی دارد به همین دلیل فصل دهم قانون آیین دادرسی مدنی اختصاص به رسیدگی به دلایل پیدا کرده است. چرا که قسمت مهمی از مسائل مربوط به آیین دادرسی مدنی به معنای اعم متوجه شیوههای ارائه دلیل می باشد .
جایگاه ادله اثبات دعوا در امور کیفری
در آیین دادرسی کیفری تعریفی از دلیل به عمل نیامده است. ولی تعریف موجود در آیین دادرسی مدنی برای دلایل در امور کیفری نیز کارایی دارد. با این تفاوت که در امور کیفری مسئله دلیل از ظرافت و دقّت بیشتری برخوردار است. زیرا باجان و آزادی افراد سر و کار دارد ، بنابراین میتوان دلیل را در امور کیفری به تمام وسایلی که برای اثبات یا نفی یک امر به کار میآید تعریف نمود .
اهمیت مسئله دلیل اثبات دعوا در امور کیفری نسبت به امور مدنی از بُعد دیگر نیز مضاعف شده است. از این نظر که بزهکار باید به سزای عمل خود برسد و بی گناه نیز باید از تیغ مجازات در امان بماند. و در این راستا امنیت و خوشبختی و رفاه همگان نیز تأمین شود. این امر فقط در پرتو دلایل در امور کیفری تضمین می گردد . این اهمیت انجام وظیفه قاضی کیفری را نیز با حساسیت و مشقّت زائد الوصفی مواجه می سازد که خود را محصور بین این دو باید می بیند .
تفاوت جایگاه ادله اثبات دعوی در امور کیفری و مدنی
تفاوت اول
در امور مدنی دلایل به طور مستقیم و در حضور طرفین به دادگاه عرضه می شود ، در حالیکه در امور کیفری دلایل در غیاب متهم به دادگاه ارائه می گردد .
تفاوت دوم
در دادگاه حقوقی رسیدگی به صورت عمومی و شفاهی و تعارضی انجام می گردد. و طرفین دعوا می توانند آزادانه اظهارات خود را بیان دارند. ولی در امور کیفری این وظیفه برعهده دادستان است که دلایل استنادی را عرضه نماید به عبارت دیگر میتوان گفت در دعوای مدنی ارائه و بررسی دلایل به شکل اتهامی خواهد بود. ولی در امور کیفری مرحله صدور حکم رسیدگی و بررسی دلایل شکل اتهامی به خود میگیرد. و در مرحله تحقیق آیین دادرسی از شیوه تفتیشی برخوردار است.
البته تفاوت دیگری بین امور مدنی و امور کیفری وجود داشته. که با تحول تاریخی در حقوق جزا رنگ باخته است در گذشته این متهم بوده است. باید ثابت می کرد بی گناه است ولی امروزه با وجود اصل برائت بار اثبات دلیل بر عهده دادستان گذاشته شده است. بنابراین در امور کیفری مانند دعاوی مدنی تحمل بار دلیل بر عهده مدعی می باشد. و از این نظر تفاوتی بین دعاوی مدنی و کیفری وجود ندارد .
امید شاه مرادی و کیل پایه یک دادگستری و مشاور حقوقی