نوشته‌ها

نفقه اقارب

نفقه اقارب : الزام به انفاق از قواعد آمره است و شرط خلاف آن باطل و نامشروع می باشد .نفقه اقارب شامل خوراک ، پوشاک ، مسکن و وسایل مسکن و … می باشد .

 

نفقه اقارب

چه کسی مستحق به نفقه است ؟

کسی مستحق نفقه است که ندار بوده و نتواند به وسیله اشتغال به شغلی ( حرفه ای که مناسب با شأن و لایق حال فرد ) وسائل معیشت خود را فراهم سازد .

چنانچه شخصی برای وام گرفتن اعتبار داشته باشد ، باز هم واجب النفقه محسوب می شود و همچنین دختری که از شوهر کردن امتناع کند و به خواستگاران شایسته خود پاسخ رد بدهد ، این اقدام استحقاق او را بر نفقه گرفتن از بین نمی برد .

شرایط الزام به پرداخت نفقه اقارب:

مطابق با ماده 1198 قانون مدنی کسی ملزم به پرداخت نفقه اقارب است که متمکن از دادن نفقه باشد . یعنی بتواند نفقه بدهد بدون اینکه از این حیث در وضع معیشت خود دچار مضیقه گردد . برای تشخیص تمکن باید کلیه تعهدات و وضع زندگانی شخصی او در جامعه در نظر گرفته شود .

مثلاً اگر فردی مالی زائد بر مخارج خود و زوجه اش داشته باشد ، اما در مقابل دیون حالی داشته باشد ، این دیون مقدم بر نفقه اقارب به جز نفقه اولاد است و پس از پرداخت آنها ، اگر چیزی زاید آمد صرف نفقه اقارب می شود .

 

نفقه اولاد :

نفقه اولاد بر عهده پدر است . پس از فوت پدر یا عدم قدرت او به انفاق به عهده اجداد پدری است و در صورت نبودن پدر و اجداد پدری و یا عدم قدرت آنها نفقه بر عهده مادر است . هرگاه مادر هم زنده نباشد و یا قادر به پرداخت نفقه نباشد به عهده اجداد و جدات مادری و جدات پدری واجب النفقه است.

نفقه پدر و مادر :

نفقه پدر و مادر بر عهده اولاد و یا اولادِ اولاد است . اگر پدر و مادر تنها یک فرزند داشته باشند ، همه نفقه بر عهده اوست و در صورت تعدد فرزندان ، مشترکاً و به صورت برابر باید پرداخت کنند .

تقدم نفقه زوجه بر دیگران

در صورتی که یک یا چند نفر از افراد واجب النفقه همراه با زوجه وجود داشته باشد ، زوجه مقدم بر دیگران است . نفقه زن ، طلب ممتاز است و بر سایر دیون شوهر ، مقدم است حتی بر طلب دولت بابت مالیات و طلب سازمان تأمین اجتماعی مقدم خواهد بود .

ارکان نفقه اقارب

نفقه اقارب شامل چه چیزهایی است ؟

نفقه اقارب عبارت است از مسکن و البسه و غذا و اثاث البیت به قدر رفع حاجت با در نظر گرفتن درجه استطاعت منفق البته باید اذعان داشت که نفقه منحصر به موارد مذکور نیست و در واقع هر چیزی که بر حسب عرف ، برای گذران زندگی شخص لازم است ، جزء نفقه محسوب می شود .

عدم قابلیت مطالبه نفقه گذشته توسط اقارب

زوجه در هر حال می تواند برای نفقه زمان گذشته خود اقامه دعوا نماید و طلب او از بابت نفقه مزبور ، طلب ممتاز بوده و در صورت ورشکستگی شوهر ، زن مقدم بر غرما خواهد بود ولی اقارب نسبت به نفقه گذشته حقی ندارند و فقط نسبت به آتیه می توانند مطالبه نفقه نمایند .

مزایا و امتیازات نفقه زن نسبت به نفقه اقارب

  1. نفقه زن مقدم بر نفقه اقارب است .
  2. نفقه زن طلب ممتاز محسوب می شود .
  3. نفقه گذشته زن دین حقوقی و قابل مطالبه است .
  4. نفقه زن منوط به فقر او یا تمکن شوهر نیست .
  5. نفقه زن یک تکلیف یک جانبه است و در هیچ شرایطی زن مجبور نیست که به شوهر خود نفقه بدهد ، ولی نفقه اقارب یک تکلیف دو جانبه و متقابل است .

 

جهت کسب اطلاعات بیشتر و اخذ مشاوره با ما تماس بگیرید .تلفن تماس : 09123939759

مهريه

مهريه : مهريه مالی است که در زمان وقوع عقد ازدواج مرد به زن خود می‌پردازد یا مکلّف به پرداخت آن می‌شود.وضعيت مهريه در اديان مختلف:بعضی از پژوهشگران می گویند : علاوه بر دین اسلام در یهودیت نیز مهریه وجود داشته است . در حال حاضر نیز برخی از یهودیان مهریه را از ارکان عقد نکاح می دانند .،اما در بین ادیان ابراهیمی در میان فرقه کاتولیک‌ها مهریه وجود ندارد.

 

مهريه

شرايط مهريه :

هر چيزى را كه ماليت داشته باشد و قابلیت تملك نيز داشته باشد ، مى تواند موضوع مهريه قرار گيرد . بنابراين مهر يه مى تواند عين معين مانند خانه يا زمين باشد يا به صورت عين كلى مانند سكه طلا و يا به صورت منفعت مانند اجاره بها يا حتى انجام يا عدم انجام كارى باشد . و طرفين عقد نكاح مى توانند با تراضى هر چيزى را كه از نظر قانون ماليت داشته باشد مهر قرار دهند .

اين موضوع بيانگر اين است كه نمى توان اعضاى بدن و چيزهايى كه عقلاً و عرفاً داراى ماليت و منفعت عقلايى نباشد مانند بال مگس و امثالهم را مهر قرار داد . بنابراين زن و مرد مى توانند در عقد نكاح با رعايت چهارچوپ مشخص شده از طرف قانون هر چيزى را به عنوان مهر قرار دهند . توافق زن و مرد ، در خصوص مهر در مقايسه با عقد نكاح يك قرارداد تبعى است و بايد شرايط اساسى در قرارداد مهر نيز رعايت شود . اگر مهر فاقد يكى از شرايط صحت باشد ، مهر باطل است ولى باعث بطلان عقد ازدواج دائم نمى شود و عقد نكاح دائم صحيح است .

مقدار مهریه :

تعيين مقدار مهریه منوط به تراضى طرفين است و زن و مرد مى توانند هر ميزان و مقدارى را به عنوان مهر قرار دهند بنابر اين طرفين براى تعيين مهر محدوديتى ندارند . گاهاً پيش آمده كه طرفين در سند نكاح معادل ريالى مهر را در مواردى كه مهريه سكه يا طلا مى باشد ، ذكر مى كنند كه ذكر اين مورد در واقع از لحاظ تعيين مبلغ حق التحرير سودمند مى باشد اما نافىِ استحقاق زن بر عين طلا يا سكه مورد تراضى نمى باشد و زن مى تواند شوهر را ملزم به تأديه عين مهريه نمايد .

 

وضعيت تعهد شخص ديگر به غير از زوج به پرداخت مهريه :

در مواردى شاهد اين بوده ايم كه شخص ديگرى به غير از زوج متعهد به پرداخت مهريه مى گردد كه در اين موارد ، تعهد شخص ثالث به پرداخت مهريه موجب برى الذمه شدن شوهر و از بين رفتن تعهد شوهر به پرداخت مهريه نيست و شخص ثالث در حكم ضامن است . بدين معنا كه زوجه مى تواند براى مطالبه مهريه به هر دو شخص ( شوهر ، ثالث ) رجوع كند .

 

مهر السنه :

مهر السنه همان مهريه حضرت فاطمه (س) است كه مقدار آن پانصد درهم نقره معادل دويست و شصت و دو مثقال و نيم پول نقره مسكوك به مثقال است .

مطالبه مهريه :

همانگونه كه در مطالب بالا ذكر شد زن و مرد در تعيين مهریه هيچ گونه محدوديتى ندارند منتها هرگاه مهريه در زمان وقوع عقد تا ١١٠ سكه تمام بهار آزادى يا معادل آن باشد ، وصول آن مشمول ماده ٣ قانون نحوه اجراى محكوميت هاى مالى مصوب ١٣٩٤ است . بدين معنا كه اگر زوج از پرداخت مهر تا تعداد مذكور و يا معادل آن به زوجه امتناع ورزد ، حبس مى گردد. اما اگر مهریه بيش از اين ميزان باشد ، مطالبه مازاد بر تعداد مذكور منوط به اثبات ملائت ( توانايى مالى ) زوج است . بنابراين وصول مهريه مازاد بر ١١٠ سكه يا معادل آن ، منوط به معرفى مال از زوج بوده و زوج بابت مبلغ مازاد حبس نخواهد شد .

 

زمان تعيين مهریه :

تعيين مهریه ممكن است كه در زمان عقد يا پس از آن صورت گيرد . همچنين تغيير ميزان مهریه اعم از افزايش و كاهش مهریه ، صحيح بوده و دليلى براى بطلان آن وجود ندارد . هر چند كه به اعتقاد برخى ، افزودن مبلغى بر مهر ، پس از نكاح ، عنوان مهر ندارد و تابع احكام آن نيست اما در پاسخ به اين نظريه بايد گفت كه به فرض انكه چنين توافقى عنوان و آثار مهریه را نداشته باشد اما قدر متيقن ، اصل توافق معتبر بوده و تابع قواعد عمومى قرارداد هاست .

 

زمان مالكيت زن بر مهريه :

به محض وقوع عقد زن مالك مهریه مى شود و مى تواند هر گونه تصرفى  در آن انجام دهد و هر زمان بخواهد مى تواند مهر را از شوهر مطالبه كند . البته اين در صورتى است كه زوجين از قبل شرط مدت يا قرار اقساط براى مطالبه مهر قرار نداده باشند .

همچنين بايد اذعان نمود كه اثر فورى مالكيت زن بر مهر در مواردى است كه مهر عين معين باشد . كه در اين صورت به محض وقوع عقد ، زن طلبكار آن مى گردد و مى تواند هر زمانى كه بخواهد براى مطالبه آن به شوهر رجوع كند . در مواردى هم شاهد اين بوده ايم كه طرفين در سند نكاح ، پرداخت مهر را منوط به استطاعت شوهر قرار داده اند . بدين صورت كه پس از تعيين مهر از لفظ عندالاستطاعه استفاده كرده اند و در واقع نوعى شرط عجل در مهر قرار داده اند كه مطالبه آن تا زمان حصول توانايى شوهر به تأخير مى افتد .

البته ذكر اين نكته الزامى است كه مالكيت زن نسبت به نصف مشاع مهریه ، قبل از نزديكى متزلزل است . بدين معنا كه به محض وقوع عقد نكاح و قبل از نزديكى زن فقط مالك نيمى از مهریه مى باشد و با تحقق نزديكى مالكيت زن بر تمام مهر مستقر مى گردد .

چنانچه مهریه به صورت وجه رايج باشد ، متناسب با تغيير شاخص قيمت سالانه زمان تأديه نسبت به سال اجراى عقد كه توسط بانك مركزى جمهورى اسلامى تعيين مى گردد ، محاسبه و پرداخت خواهد شد و اين موضوع شامل كسي كه ضمانت پرداخت مهر را كرده است نيز مى شود .

جهت کسب اطلاعات بیشتر و دریافت مشاوره خانواده با ما تماس بگیرید . تلفن تماس : 09123939758

موارد طلاق از طرف زن

موارد طلاق از طرف زن : موارد طلاق از طرف زن : زن ميتواند در موارد ذيل از دادگاه درخواست طلاق نمايد :طلاق توافق – در صورت غيبت شوهر بيش از چهار سال – در صورتى كه زن وكالت در طلاق داشته باشد – خوددارى كردن شوهر از پرداخت نفقه – عسر و حرج زوجه

 

موارد طلاق از طرف زن

موارد طلاق از طرف زن :

 

١- طلاق توافقى :

اگر بخواهيم به طور خلاصه طلاق توافقى را تعريف كنيم ، طلاق توافقى طلاقی است كه زوجين به هر دليلى تمايل به ادامه زندگى مشترك را نداشته و قصد جدايى از يكديگر را به صورت توافقى و تفاهمى دارند . بنابر اين هر گونه توافقى كه بين زن و مرد صورت مي گيرد از قبيل توافق در نفقه ، مهريه ، جهيزيه ، اجرت المثل ، حضانت و ملاقات فرزند از نظر دادگاه محترم و قابل قبول است و تمامى موارد توافق در رأى دادگاه منعكس ميشود .

مزيت طلاق توافقى در اين است كه بر خلاف بسيارى از پرونده هاى طلاق كه از طرف زوجه صورت ميگيرد ، رأى صادره از دادگاه بدوي مستند نهايي اجراى صيغه طلاق قرار ميگيرد و نيازى به ارسال پرونده به دادگاه تجديد نظر يا ديوان عالى كشور نمى باشد .

در طلاق توافقى موضوع به داورى ارجاع نميشود و دادگاه ابتدا موضوع را به مراكز مشاوره ارجاع ميدهد و طرفين ميتوانند از همان ابتدا تقاضاى طلاق توافقى را در مركز مشاوره مطرح كنند .  در صورت عدم انصراف متقاضى طلاق ، مركز مشاوره موضوع را با مشخص كردن مورد توافق جهت اتخاذ تصميم نهايى به دادگاه منعكس ميكند .

 

موارد طلاق از طرف زن :

٢-طلاق از طرف زوجه در صورت غيبت مرد:

هر گاه مردى چهار سال تمام غيبت كند به طورى كه هيچ خبرى از او نباشد ، زنِ او ميتواند تقاضاى طلاق كند ؛ كه در اين صورت دادگاه با رعايت تشريفات مربوطه از جمله انتشار آگهى به تقاضاى زن رسيدگى و حكم طلاق را صادر مى كند . البته هر گاه غيبت شوهر موجب عسر و حرج زن شود ، دادگاه ميتواند حكم طلاق زن را صادر كند ؛ اگر چه مدت غيبت شوهر كمتر از چهار سال باشد.

موارد طلاق از طرف زن :

٣-در صورتى كه زن وكالت در طلاق داشته باشد:

مي توان در ضمن عقد نكاح يا در ضمن عقد لازم ديگرى به زوجه به طور مطلق وكالت در طلاق داد . بنابراين زن مي تواند با داشتن وكالت در طلاق از دادگاه درخواست طلاق كند . البته بايد توجه داشت كه در مواردى هم كه زن از شوهر وكالت در طلاق دارد ، مستلزم طى كردن تشريفات قانونىِ مقرر است . در طلاقى كه از سوى زوجه به وكالت از زوج صورت ميگيرد ، مثل اين است كه خودِ زوج ،زوجه را مطلقه كرده است .  منتها در رويه عملى معمولا زوجه قسمتى از مهريه خود را بذل نموده و به وكالت از شوهر قبول بذل مى نمايد تا طلاق از نوع خلع محسوب شود و امكان رجوع از طلاق براى زوج وجود نداشته باشد .

البته بايد اضافه كرد كه اعطاى وكالت به زوجه در طلاق از طرف زوج ، حق طلاق از زوج را سلب نميكند . و او مي تواند هر زمان كه بخواهد زن خود را طلاق دهد .  اگر شرط شود حق طلاق منحصراً با زن باشد ، شرط باطل است و در اين صورت زن اختيار مطلقه كردن خود را ندارد .

 

موارد طلاق از طرف زن :

٤-در صورت استنكاف شوهر از پرداختن نفقه :

نفقه حقي است از حقوق مالى زن بر عهده شوهر . این حق در عقد نكاح دائم به وجود می آید و در عقد نکاح موقت زمانی زن حق نفقه دارد که در حین عقد ، حق نفقه شرط شده باشد .  نپرداختن نفقه از سمت شوهر مى تواند داراى ضمانت اجرا از جمله حق درخواست طلاق از سوى زوجه را در پيش داشته باشد .

در صورت درخواست زن به پرداخت نفقه از طرف مرد ، اصل بر عدم پرداخت نفقه است و اثبات پرداختن آن بر عهده مرد است . پس جز در مواردى كه زن مستحق نفقه نمى باشد ، با تقاضاى زن به پرداخت نفقه و صدور حكم محكوميت مرد به پرداخت و خوددارى از پرداخت نفقه و عدم امكان اجراى حكم محكوميت او ، زن مي تواند از دادگاه تقاضاى طلاق كند .

 

موارد طلاق از طرف زن :

٥- درخواست طلاق در صورت عسر و حرج زوجه :

عسر و حرج عبارت است از به وجود آمدن وضعيتي كه ادامه زندگى براى زوجه را با مشقّت و سختى همراه ساخته و تحمل آن براى زوجه ممكن نباشد . بنابراين صرف نفرت از همسر از مصاديق عسر و حرج نيست مگر اينكه به دليل موجهى باشد كه ادامه زندگى را براي زوجه متعسر كند .

 

برخى از مصاديق عسر و حرج عبارت است از :

  1. ترك زندگى خانوادگى توسط زوج حداقل به مدت شش ماه متوالى يا نه ماه متناوب در يك سال بدون عذر موجه
  2. اعتياد زوج به مواد مخدر و مشروبات الكلى
  3. محكوميت قطعى زوج به حبس پنج سال به بالا
  4. ضرب و شتم و هر گونه سوء رفتار مستمر زوج
  5. ابتلاء زوج به بيمارى صعب العلاج روانى يا سارى

 

بايد اذعان نمود كه موارد فوق جنبه حصرى ندارند و هر علت و عارضه اى كه منتسب به زن نباشد و زندگى را بر او با سختى همراه كند به طورى كه تحمل آن دشوار باشد از موارد درخواست طلاق بر اثر عسر و حرج مى باشد .

در زمان درخواست طلاق از طرف زن مبنى بر عسر و حرج بايد سببى كه زن را به عسر و حرج دچار كرده در هنگام مراجعه زن به دادگاه براى طلاق موجود باشد و زن براى رهايى از آن متوسل به طلاق شده باشد نه براى جبران ضرر گذشته .

 

لازم به ذکر است كه اثبات عسر و حرج با زوجه است . و اساساً قانع كردن دادگاه كمى سخت و مشكل است . بنابر اين به صرف درخواست طلاق مبنى بر عسر و حرج دادگاه حكم مبنی بر طلاق صادر نمي كند و تنها زمانى تصميم دادگاه قالب بر حكم طلاق است كه ادعاى زوجه را مبنى بر عسر و حرج وارد بداند .

 

در درخواست طلاق از طرف زن بر اثر عسر و حرج تمامى حقوق مالى زن محفوظ است . صدور حكم طلاق در صلاحيت دادگاه خانواده است . دادگاه خانواده مى تواند رأساً سوء رفتار زوج را احراز نمايد و نيازى به صدور حكم كيفرى در اين خصوص نيست . حتى صدور حكم دادگاه كيفرى مبنى بر برائت زوج منافاتى با احراز سوء رفتار زوج و صدور حكم طلاق ندارد .

 

جهت کسب اطلاعات بیشتر و دریافت مشاوره در خصوص طلاق و دعاوی خانواده با ما تماس بگیرید . تلفن تماس : 09123939759

نفقه

نفقه :نفقه در لغت به معنی هزینه و مخارج روزانه آمده‌ است. نفقه به معناى کمک کردن و انفاق به جهت نیکوکاری است . لازم به ذکر است ، نفقه در مواردی الزام‌آور است مثل نفقه زوجه و اقارب و خویشاوندان .

 

نفقه

 

طبق ماده ۱۱۰۷ قانون مدنى ایران، نفـقه عبارت است از: همه نیازهای متعارف و متناسب با وضعیت زن در عقد نكاح دائم ، از قبیل مسکن، البسه، غذا، اثاث منزل و هزینه‌های درمانی و بهداشتی و خادم در صورت عادت یا احتیاج به واسطه نقصان یا مرض.

بنابراين هر چيزى كه بر حسب عرف مورد احتياج زن باشد ، جزء نفـقه محسوب مى شود . در تعيين ميزان نفقه ، ملاك ، وضعيت زن است نه وضعيت اقتصادى و مالى مرد .

موارد نفقه :

  1. خوراك : خوراک مهم ترین بخش نفقـه است . بر اساس نظریه فقهی معیار در غذا، مقداری است که موجب سیر کردن یک فرد شود و میزان آن به عرف بستگی دارد . از این رو، چیزی که برای امثال او متعارف است و شخص به آن عادت کرده به طوری که با ترک آن ضرر می‌بیند .
  2. لباس : در مقدار و جنس لباس، باید به عرف شهری که در آن ساکن است رجوع شود ؛ چرا که در کیفیت و جنس لباس در هر شهر اختلافات فاحشی پیدا می‌شود . چنان چه  زن اهل تجمل است و به لباسهای تجملی نیاز دارد باید علاوه بر دیگر لباس ها، متناسب یا وضعیت امثال او، برایش لباس تهیه شود.
  3. مسكن : یکی از مهم‌ترین ارکان نفقه ، حق مسکن است و مرد باید به عنوان سرپرست خانواده منزلی متناسب با شأن همسر خود بگیرد . بنابراین، زندگی کردن زن در خانه ای متناسب با شأن و شخصیت او، از حقوق زن است و می تواند مرد را به تهیه ی خانه ای مستقل ملزم نماید .
  4. لوازم خانه: یکی دیگر از ضروریات نفـقه لوازم خانه است و کمیت و کیفیت  آن به عرف و عادت بستگی دارد .
  5. خدمتكار: چنانچه زن، از خانواده‌های اشراف ،که دارای خدمتکار و کلفت هستند ، باشد، مرد باید برایش خدمتکار بگیرد؛ اگرچه زن به بیش از یک نفر خدمتکار نیاز داشته باشد .
  6. هزینه‌های درمانی و بهداشتی: هزینه داروهایی که زن به‌طور متعارف به آن نیاز دارد و همینطور هزینه نظافت و بهداشت فردی زن بر عهده شوهر است.
  7. هزینه سفر: مخارج سفر جزء نفـقه محسوب نمی شود ، ولی اگر شوهر مایل باشد که زن را به سفر ببرد باید خرج سفر او را بدهد.

 

در چه مواردی به زوجه نفقه تعلق می‌گیرد؟

به محض وقوع عقد ازدواج ،  مرد ملزم به پرداخت مهريه و نفـقه مى باشد . البته بايد اذعان داشت كه دو شرط زیر برای وجوب نفقـه ضروری است:

  1. دایمی بودن عقد که قانون مدنی در ماده ۱۱۰۶ تصریح دارد: در عقد دایم نفقه زوجه به عهده شوهر است.

  2. تمکین کامل زوجه

 

تمکین

تمكين مخصوص و خاص زوجه است .در نکاح، تمکین به معنای پاسخ دادن زن به خواسته های مشروع جنسی همسر خود تعریف شده است اما در کتاب های حقوقی تمکین دارای دو معنای اصطلاحی است.

  1. تمکین عام، به معنی قبول ریاست شوهر بر خانواده و محترم شمردن اراده او در تربیت فرزندان و اداره مالی و اخلاقی خانواده است .
  2. تمکین خاص ناظر به رابطه جنسی زن با شوهر و پاسخ دادن به خواسته های مشروع او است.

بنابراين تمكين اعم است از تمكين عام و تمكين خاص و اثر امتناع از آن موجب نشوز و يا ناشزه شدن زن مى گردد . به اين معنا كه هر گاه زن بدون مانع مشروع از اداى وظايف زوجيت امتناع كند ، مستحق نفقه نخواهد بود . نشوز مانع استقرار نفقه است و زن ناشزه مستحق نفقه نيست .

حق حبس:

تنها زمانی که زن می‌تواند از تمکین مرد خودداری کند زمانیست که مرد از پرداخت مهريه خودداری کند. این حق که نوعی حق حبس معروف به حق امتناع زوجه است بنا به نظر مشهور تا قبل از زفاف یا اولین آميرش جنسى است.

مادهٔ ۱۰۸۵ قانون مدنی در این مورد گفته‌است: زن می‌تواند تا مهر به او تسلیم نشده از ایفاء وظایفی که در مقابل شوهر دارد امتناع کند مشروط بر اینکه مهر او حال باشد و این امتناع مسقط حق نفقه نخواهد بود .بنابراين زن مى تواند تنها در يك صورت مطالبه نفقه بدون تمكين كند و آن هم پيش از انجام اولين عمل زناشويى بين آنهاست . در اين مورد مرد نمى تواند پرداخت نفقه را مشروط بر تمكين زن كند.

اختلاف در پرداخت نفقه ميان زن و شوهر :

در صورت ايجاد اختلاف در پرداخت نفـقه ميان زن و شوهر ، اصل بر عدم پرداخت نفـقه مى باشد مگر اينكه قرائن و ظاهر زندگى ، حكايت از پرداخت داشته باشد .

استنكاف و خوددارى شوهر از پرداخت نفقـه :

زن مى تواند در صورت استنكاف شوهر از دادن نفـقه به دادگاه رجوع كند كه در اين صورت دادگاه ميزان آن را معين و شوهر را به دادن محكوم خواهد كرد . چنانچه پس از تعيين نفـقه ، مرد همچنان از پرداخت خوددارى كند اعم از اينكه خوددارى او به صورت عمدى باشد و يا به واسطه عجز و ناتوانى مالى مرد باشد ، زن مى تواند از دادگاه درخواست طلاق كند .

نفقـه در عقد انقطاع يا موقت :

در نكاح موقت ، پرداخت نفقه بر عهده مرد نيست مگر اينكه بين آنها شرط شده باشد كه پرداخت نفقه بر عهده مرد باشد .

 

جهت کسب اطلاع  بیشتر و بهرمندی از خدمات مشاوره ای با ما تماس بگیرید . تلفن تماس : 09123939759 –

زمان مالکیت زن بر مهر

زمان مالکیت زن بر مهر : زمان مالکیت زن بر مهر : به موجب ماده 1082 قانون مدنی به مجرد عقد ، زن مالک مهر می شود و می تواند هر نوع تصرفی که بخواهد در آن بنماید . در توضیح باید اظهار نمود که اثرفوری مالکیت زن بر مهردر موردی است که مهر عین معین باشد و در مواردی که مهر کلی فی ذمه یا حقی بر ذمه مرد است ، زن به محض وقوع عقد ، طلبکار آن می گردد و می تواند هر زمان که بخواهد برای مطالبه آن به شوهر رجوع کند البته باید اذعان داشت که با توجه به ماده 1092 قانون مدنی ، مالکیت زن نسبت به نصف مشاع مهر ، قبل از نزدیکی ، متزلزل است و با تحقق نزدیکی مستقر می گردد .

 

زمان مالکیت زن بر مهر

 

نحوه مطالبه مهر :

زوجه می تواند برای مطالبه مهر خود علاوه بر رجوع به دادگاه ، در صورتی که مهر در سند رسمی نکاح درج شده باشد به دایره اجرای ثبت هم رجوع نماید .

 

نحوه محاسبه مهریه

با توجه به تبصره ماده 1082 قانون مدنی در صورتی که مهریه وجه رایج ایرانی باشد ، متناسب با تغییر شاخص قیمت سالانه زمان تادیه نسبت به سال اجرای عقد که توسط بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران تعیین می گردد محاسبه و پرداخت خواهد شد مگر اینکه زوجین در حین اجرای عقد به نحو دیگری تراضی کرده باشند . هدف از وضع این تبصره ، حفظ ارزش ریالی مهریه زوجه است و همچنین برای محاسبه مبلغ مهریه نرخ تورم زمان تادیه ملاک عمل قرار می گیرد نه زمان مطالبه و منظور از زمان تادیه زمان اجرای حکم قطعی و لازم الاجراست .

محاسبه مهریه به نرخ روز از ترکه متوفی :

در مواردی که محاسبه مهریه زوجه باید به نرخ روز از ترکه زوجه متوفی پرداخت شود ، تاریخ فوت مبنای محاسبه مهریه خواهد بود . نحوه محاسبه مهریه وجه رایج بدین صورت است : متوسط شاخص بها در سال قبل ، تقسیم بر متوسط شاخص بها در سال وقوع عقد ، ضربدر مهریه مندرج در عقدنامه .لازم به ذکر است که تا تمام سال به پایان نرسد ، شاخص سال قبل مد نظر قرار خواهد گرفت .

 

آیا می توان برای پرداخت مهریه مدت و اقساط تعیین کرد؟

منطبق با قانون مدنی برای پرداخت تمام یا قسمتی از مهرمی توان مدت و اقساط قرار داد . همانطور که در مطالب بالا بیان شد ، زن به محض وقوع عقد مالک مهر شده و می تواند آن را از شوهر مطالبه کند ، اما در صورتی که برای پرداخت آن مهلت در نظر گرفته شده باشد ، حق مطالبه فوری نخواهد داشت . همچنین منوط کردن مطالبه مهریه به توانایی زوج (مهریه عندالاستطاعه) ، نوعی شرط اجل است ؛ بنابراین با شرط استطاعت در انفاق به اقارب ، متفاوت است . زیرا در انفاق به اقارب ، اصل تکلیف معلق به توانایی منفق است در حالی که در مهریه عندالاستطاعه ، دین بر ذمه زوج مستقر شده و مطالبه آن تا حصول توانایی زوج ، به تاخیر می افتد .

 

چنانچه مهریه ، عندالاستطاعه باشد و تا پایان عمر ، زوج اموالی به جز مستثنیات دین نداشته باشد ، مهریه از ماترک زوج ، قابل وصول است زیرا بحث مستثنیات دین در استیفای طلب از ماترک ، موضوعیت ندارد .

 

زمان مالکیت زن بر مهر:

جهت کسب اطلاع و قبل از اقدام به دادخواست و طرح دعوی یا دفاع در دعوی با مشاوره حقوقی متخصص در این زمینه تماس حاصل فرمایید .

حق حبس زن

حق حبس زن : حق حبس زن : تعریف حق حبس : قانون مدنی در ماده 1085 از حق حبس زن نام برده است با این توضیح که زن می تواند تا مهر به او تسلیم نشده از ایفاء وظایفی که در مقابل شوهر دارد امتناع کند مشروط بر اینکه مهر او حال باشد و این امتناع مسقط حق نفقه نخواهد بود .

چنانچه قسمتی از مهر حال و قسمتی از آن مؤجل باشد حق حبس زن فقط نسبت به قسمتی که حال است ، حاصل می شود و پس از دریافت آن قسمت ،دیگر زن نمی تواند از ایفاء وظایف زناشویی سر باز زند .

اگر مهر مؤجل باشد و زمان آن سپری شود و شوهر در این مدت تمکین نخواسته باشد ، زن نمی تواند پس از حال شدن مهر به حق حبس استناد کند زیرا قصد مشترک طرفین این بوده است که تمکین مقدم بر پرداخت مهر باشد .

 

حق حبس زن

 

آیا تقسیط مهریه از طرف دادگاه موجب سقوط حق حبس زن می گردد ؟

مطابق نظر مشهور فقها ، تقسیط مهریه و دادن مهلت به مرد از سوی دادگاه ، مسقط حق حبس نیست و نباید آن را با مهر مؤجل قیاس کرد . به عبارت دیگر اگر چه اعسار ، زوج را از پرداخت مهریه به نحو یکجا معاف می کند ولی زوجه را مجبور به تمکین نمی کند ؛ بنابراین حق حبس اعم است از اینکه زوج معسر باشد یا توانگر مگر آنکه پرداخت مهریه منوط به تمکن مالی شوهر باشد (عند الاستطاعه ) .

 

آیا حق حبس برای مرد وجود دارد ؟

با توجه به آیه چهارم از سوره نساء ، مهریه یک سنت اسلامی و الهی است و شوهر برای بیان صدق رفتارش به زن می پردازد و در مقابل عوضی نیست ؛ بنابراین حق حبس یک قاعده استثنائی ومختص زوجه می باشد و نمی تواند از آن استفاده کرده و مثلاً پرداخت مهر را منوط به تمکین زن نماید . چنانچه مهر در عقد تعیین نشده باشد یا عدم تعیین مهر شرط شده باشد ، زن نمی تواند تا تعیین و تسلیم مهر از تمکین امتناع کند و به عبارت دیگر حق حبس ندارد.

 

اثر تمکین ارادی :

اگر زن قبل از اخذ مهر به اختیار خود به ایفاء وظایفی که در مقابل شوهر دارد قیام نمود دیگر نمی تواند از حق حبس خود استفاده کند اما حقی که برای مطالبه مهریه دارد ساقط نمی شود ؛ بنابراین حق قانونی ایجاد شده ساقط نمی شود مگر با رضایت ذی حق یا به حکم قانون . پس چنانچه زن مکره به تمکین شده باشد ، موجب سقوط حق حبس نخواهد شد .

 

اعلام تمکین از طرف زن و سقوط حق حبس زن:

همین که زن اراده و رضایت خود مبنی بر تمکین را اعلام نماید ، ولو آنکه نزدیکی صورت نگیرد ، موجب سقوط حق حبس خواهد بود .

 

جهت کسب اطلاع و قبل از اقدام به دادخواست و طرح دعوی یا دفاع در دعوی با مشاوره حقوقی متخصص در این زمینه تماس حاصل فرمایید .

تأیید رجوع از هبه

تأیید رجوع از هبه : تأیید رجوع از هبه : تعریف هبه : مطابق با ماده ی 795 قانون مدنی هبه عقدی است که به موجب آن یک نفر مالی را مجاناً به کس دیگری تملیک می کند ، تملیک کننده واهب ، طرف دیگر را متّهب ، مالی را که مورد هبه است عین موهوبه می گویند .

 

تأیید رجوع از هبه

زمانی که عقد هبه بین طرفین ( واهب و متهب ) منعقد می شود و ملک در اختیار متهب قرار می گیرد ، اگر عین موهوبه یعنی همان ملک ،

موجود باشد ، واهب یا شخصی که هبه کرده است ، می تواند از آن رجوع کند .

بیشتر بخوانید : … وکیل مهریه

در موارد زیر واهب نمی تواند از هبه رجوع کند :

  1. در صورتی که متهّب پدر و مادر و یا اولاد واهب باشد .
  2. در صورتی که هبه معوض بوده و عوض هم داده شده باشد .
  3. در صورتی که عین موهوبه از ملکیت متهب خارج شده یا متعلق حق غیر واقع شود .
  4. در صورتی که در عین موهوبه تغییری حاصل شود .
  5. در صورت فوت هر یک از واهب یا متهب
  6. در صورتی که مالی به عنوان صدقه بخشیده شود

بیشتر بخوانید : وکیل طلاق توافقی

 

دادخواست تأیید رجوع از هبه :

بعد از رجوع واهب از هبه ، می تواند برای تثبیت آن دادخواست تأیید رجوع از هبه را مطرح کند ولی بهتر است از طریق اظهارنامه رسمی انجام گیرد .

در دعوای تأیید رجوع از هبه ، واهب که ملک خود را هدیه کرده است ، و حالا پشیمان شده ، خواهان دعوی است و متهب خوانده می باشد . از وقتی که واهب از هبه ی خود رجوع کند ، رجوع از هبه محقق شده است و واهب تنها برای تأیید و اعلام آن دادخواست می دهد . بنابراین رأی دادگاه در تأیید رجوع از هبه جنبه ی اعلامی داشته و نیاز به صدور اجراییه ندارد .

 

جهت کسب اطلاعات بیشتر ، قبل از طرح دادخواست یا دفاع در دعوی و اخذ مشاوره از وکیل خانواده با ما تماس بگیرید . تلفن تماس :09123939759