اثر اعسار زوج بر حق حبس

اثر اعسار زوج بر حق حبس  : بیشتر فقها معتقد هستند حتی با فرض پذیرش اعسار زوج نیز ، زوجه دارای حق حبس می باشد در واقع بر این باورند که اعسار زوج باعث سقوط حق حبس زوجه نمی شود .

در این خصوص علامه حلی می نویسد :

زن می تواند تا قبل از دریافت مهر از تمکین خودداری نماید هر چند زوج ندار باشد .
نکته اصلی عدم تفاوت اعسار و یسار در این است که اعسار زوج فقط حق مطالبه زوجه را ساقط می نماید و ارتباطی به بحث حق حبس پیدا نمی کند چون نداری زوج تنها از نظر حکم تکلیفی حق مطالبه را ساقط می کند و اما اینکه زن ملزم باشد قبل از دریافت عوض نسبت به تمکین ( معوض ) اقدام نماید پس این امر حکم دیگری دارد که ارتباطی به اعسار ندارد .

اثر اعسار زوج بر حق حبس

صاحب جواهر نیز ضمن اذعان به عدم تفاوت دارایی و نداری زوج در حق حبس زوجه به این نکته اشاره می نماید که تفاوت اعسار و یسار زوج در این است که در صورت دارایی زوج و مطالبه زوجه ، و عدم پرداخت مهر از سوی زوج ، وی معصیت کار است ، و در این فرض ، زوجه مستحق نفقه است ولی اگر زوج ندار باشد در صورت عدم پرداخت مهر ، معصیت کار نیست ، ولی در اینکه مستحق نفقه می باشد یا خیر دو وجه در مسأله وجود دارد ، ممکن است گفته شود که چون تمکین زوجه وجود ندارد ، پس نفقه نیز منتفی است و ممکن است گفته شود که عدم تمکین به موجب قانون و حق زوجه است ، پس نباید باعث سقوط نفقه بشود .

ایشان در مقام رد استدلال ابن ادریس مبنی بر سقوط حق حبس زوجه در صورت اعسار زوج به لحاظ امتناع مطالبه مهریه از طرف زوج می نویسد : پس آنچه که از ابن ادریس نقل است مبنی بر اینکه زوجه نمی تواند از تمکین امتناع نماید چون اعسار زوج مانع از مطالبه است – ضعف آشکار است زیرا امتناع مطالبه ، موجب نمی شود که معوض قبل از عوض تسلیم شود ، دارایی و نداری زوج تنها از حیث معصیت و استحقاق نفقه موثر است .

با وجود شهرت این نظریه ( عدم تفاوت دارایی و نداری زوج در حق حبس زوجه ) باید گفت که ادعای اجماع مبنی بر وجود حق حبس در عقد نکاح صرفاً ناظر به فرض دارایی زوج است .

امید شاه مرادی – وکیل پایه یک دادگستری و مشاور حقوقی

 

وکیل طلاق توافقی , قیمت مناسب و سریع

نکاتی در خصوص تدلیس در نکاح

نکاتی در خصوص تدلیس در نکاح : انحلال عقد از طریق طلاق و فسخ نکاح در عقد دائم صورت می گیرد ، یکی از موارد انحلال عقد نکاح ، از طریق فسخ آن برابر ماده 1128 قانون مدنی مربوط به تدلیس و تخلف از شرط صفت در عقد می باشد ؛ در ذیل پس از تعریف ، نکاتی در خصوص تدلیس ارائه می گردد .

تعریف تدلیس

تدلیس در لغت دارای چندین معنا همچون نیرنگ زدن و تاریک ساختن آمده است ، این معانی گویای آن است که واژه تدلیس ، بیشتر در بر دارنده معنای منفی و توأم با نوعی حیله گری از سوی مدلس می باشد که منجر به تاریک کردن اوضاع قرارداد و سوء استفاده وی از وضعیت و اعتماد طرف مقابل می گردد .

نکاتی در خصوص تدلیس در نکاح

مفهوم اصطلاحی آن با توجه به تعاریف فقهی همچون سکوت در برابر عیب خارج از خلقت ( متعلق عقد ) ، در حالی که به آن علم دارد یا ادعای صفت کمالی در متعلق عقد ، در حالی که چنین صفتی در آن وجود ندارد و پنهان کردن صفت ( نقصی ) در کالا یا آشکار کردن ( صفت کمالی ) برتر از آنچه در کالا وجود دارد ( جواهر کلام ، المکاسب ) در گستره ی محدود تری نسبت به معنای لغوی آن کاربرد دارد و نوع مخصوصی از نیرنگ ، یعنی نیرنگ در اوصاف متعلق عقد است . به این ترتیب می توان بیان کرد که تدلیس ، به فعل یا ترک فعل آگاهانه و ارادی می گویند که مرتکب آن برای پنهان ساختن اوصاف اساسی یا فرعی متعلق عقد یا برتر نشان دادن خلاف واقع آنها به قصد فریب طرف دیگر قرارداد انجام می دهد .

ضمانت اجرای حقوقی و کیفری تدلیس

هر گاه پنهان کردن یا برتر نشان دادن صفات ، آگاهانه ، با اراده آزاد و با قصد فریب طرف دیگر قرارداد انجام شود ، دو نوع ضمانت اجرا ( حقوقی و کیفری ) برای مدلس در پی خواهد داشت و علاوه بر اینکه ، فعل مرتکب دارای حکم تکلیفی حرمت می گردد و فاعل مستحق مجازات می گردد ، حکم وضعی قرارداد نیز دگرگون می شود و طرف دیگر حق خواهد داشت تا سرنوشت قرارداد را تعیین نماید و در صورتی که در اثر فعل مدلس ، زیان دیده باشد جبران آن را بخواهد ؛ اما هر گاه افعال مذکور با اراده آزاد و با قصد فریب دیگر قرارداد انجام نگیرد ، فقط حکم وضعی وضعی عقد دگرگون می شود و دیگر سخنی از حکم تکلیفی در میان نخواهد بود .

تقلب در ازدواج

تقلب در ازدواج نیز از باب تدلیس است ، بنابراین اگر زنی با مردی به شرط سلامت ازدواج نماید و مرد با زن خلوت کند و بعد از آن مشخص گردد مرد دارای یکی از عیوب مندرج در ماده 1122 قانون مدنی است زن می تواند با گرفتن مهریه از او جدا شود .

امید شاه مرادی – وکیل خانواده و مشاور حقوقی

حق قسم و مضاجعت

حق قسم و مضاجعت : در فقه علاوه بر استمتاعی که به شوهر داده شده است دو گونه حق استمتاع هم برای زن قرار داده شده که عبارتند از حق قسم و حق مواقعه صاحب جواهر علت تشریع این حقوق را تقویت رابطه انس و مودت میان زن و شوهر ، رعایت عدالت میان همسران ، عدم ایذاء زن و معاشرت بر اساس معروف دانسته و همین را رمز اجرای آن در مورد زن و مرد حتی در زنان مجنون دانسته است در ادامه با توضیحات وکیل متخصص خانواده همراه باشید…

مفهوم مضاجعت

مضاجعت به معنای خوابیدن زن و شوهر در یک بستر است ، بدون اینکه لازم باشد مواقعه ای صورت گیرد . مضاجع جمع مضجع به معنای بستر و جای خواب بکار رفته و به مرد اجازه داده شده در صورت نشوز زن در بستر و هنگام مضاجعه از همسرش روی برگرداند .

حد مضاجعه در قسم

آیا در قسم لازم است مرد با همسر خود در یک رختخواب بخوابد یا این که فقط لازم است در منزلی که به زن اختصاص داده شده بیتوته کند ؟

حق قسم و مضاجعت

با اینکه لزوم خوابیدن در یک بستر در روایتی تصریح نشده است متأخرین مسئله مضاجعت را به اتفاق لازم دانسته اند . محقق ، علامه ، شهیدین از جمله این فقها هستند ؛ ظاهراً پیش از محقق این مسئله مورد توجه فقها قرار نداشته است .

مقدار مضاجعت و محدوده زمانی مضاجعت چقدر است ؟

در باره محدوده زمانی این حق زوجه نظریه مشهور این است که هر مرد وظیفه دارد هر چهار شب یک شب با همسر خود در بستر بخوابد و حق ندارد در این شب نزد همسر دیگر یا در هر مکان دیگری بخوابد . این حق مطلق بوده و به مجرد ازدواج شروع و هر چهار شب یکبار به طور منظم تکرار می شود .

رابطه جنسی سالم

از آنجا که به استناد بند 29 منشور حقوق و مسئولیت های زنان در جمهوری اسلامی ایران مصوب 1383 شورای عالی انقلاب فرهنگی حق تأمین و تخصیص و طهارت و سلامت در ارتباط جنسی با همسر قانونی از جمله حقوق مسلم بانوان شناخته شده و به موجب قسمت اخیر آن حق اعتراض قانونی وجود دارد و همچنین به استناد ماده 1103 قانون مدنی مبنی بر الزام زن و شوهر به حسن معاشرت با یکدیگر ( بر گرفته از آیه شریفه و عاشروهن بالمعروف ) و همچنین به موجب بند 30 منشور حقوق زنان مبنی بر حق حسن معاشرت و امنیت روانی در روابط همسر و حق اعتراض و طرح دعوا در مراجع قانونی در صورت سوء معاشرت همسر ، زوج ملزم است تا نسبت به ایجاد روابط زناشویی و حسن معاشرت در این رابطه اقدام نماید . ( اعم از اینکه در صورت عدم رضایت زوجه با وی رابطه زناشویی از دبر برقرار ننماید و همچنین هر 4 روز یا بار حق قسم وی را به جا آورد و از سوی دیگر در روابط جنسی با همسر بهداشت جنسی را رعایت نماید )

 

امید شاه مرادی – وکیل پایه یک دادگستری و مشاور حقوقی

نکاتی در خصوص مهریه

شرط خیار فسخ نسبت به مهریه

یکی از شروط معقول در ازدواج ، شرط خیار نسبت به مهریه است ، تعیین مهر در عقد دایم واجب نیست و عقد بدون ذکر مهریه صحیح است . هر چند در نکاح موقت ، تعیین مهر لازم و از ارکان آن است به گونه ای که عقد بدون ذکر آن باطل است . ( مستنبط از مواد 1095 و 1069 قانون مدنی )

نباید در مورد امکان شرط فسخ نسبت به مهریه از جهت عملی استبعاد نمود چه این که دواعی و انگیزه ها مختلف است برای مثال ممکن است مرد بگوید من این مقدار مهر را به شما می دهم ولی بعداً فکر می کنم اگر دیدم این مهر اضافی است ، آن را فسخ می کنم . متقابلاً ممکن است زن بگوید من این مقدار را به عنوان مهر می گیرم ولی اگر بعداً دیدم میزان واقعی مهر من بیشتر است یا مطلع شدم آدم هستی و میتونی مبلغ بیشتری را مهر من قرار دهی ، این مهر را فسخ می کنم و مهری مناسب شأن خود دریافت می دارم .

نظر فقها

از نظر فقها اشتراط خیار فسخ نسبت به مهریه در عقد دائم هیچ اشکالی ندارد چه اینکه ذکر مهر در ضمن عقد نکاح دائم از شرایط صحت عقد نمی باشد ، اگر صاحب خیار پس از خواندن عقد و تعیین مهر المسمی ، مطابق خیار مجعول ، آن را فسخ نمود ، مثل آن خواهد بود که اصلاً مهری در عقد ذکر نشده است و چنانچه قبل از تراضی بر مهر معین ، بین آنها نزدیکی واقع شود زوج مستحق مهرالمثل خواهد بود. در ادامه با توضیحات وکیل مهریه همراه باشید..

نکاتی در خصوص مهریه

مفوضه المهر چیست ؟

در صورتی که میزان و مقدار مهریه مشخص نشود و زوجین یا اولیای آنها فی الجمله متذکر آن می شوند مثلاً زن به مرد می گوید خود را به ازدواج تو درآوردم به مهری که تو معین کنی ، یا من معین کنم ، در این صورت میزان مهر بستگی به نظر شخصی دارد که تعیین مهر به او واگذار شده است ؛ زنی که این گونه ازدواج می کند مفوضه المهر نامیده می شود و شخصی که تعیین مهر به موجب توافق زوجین ، به او واگذار شده ، داور یا حاکم نامیده می شود .

تفویض بضع – مفوضع البضع

چنانچه در عقد ازدواج ، مهر اساساً ذکر نشود یا این که ضمن عقد نکاح ، عدم اعتبار مهر ذکر شود ، این عمل را تفویض بضع و چنین زنی را مفوضه البضع می نامند .

تفاوت تفویض البضع با تفویض مهر

فرق تفویض البضع با تفویض مهر در این است که در نکاح مفوضه المهر ، مهر اجمالاً ذکر می شود ، اما در مفوضه البضع مهر به طور کلی ذکر نشده و یا عدم آن در عقد شرط شده است .

شرط خیار نسبت به مهر در عقد نکاح موقت

در مورد نکاح منقطع باید گفت که شرط خیار نسبت به مهر باطل است و علاوه بر این که خود شرط باطل است ، موجب بطلان عقد نیز می شود ؛ زیرا در عقد نکاح منقطع ، مهر از ارکان صحت عقد محسوب می شود و شرط خیار به منزله عدم ذکر مهر و بطلان نکاح موقت است .

امید شاه مرادی – وکیل پایه یک دادگستری و مشاور حقوقی

نحوه مطالبه مهریه پس از فوت شوهر در سال 99

چگونگی دریافت و مطالبه مهریه پس از فوت شوهر :  بسیاری از بانوان پس از فوت همسرشان گمان می کنند که مهریه شان دیگر قابل مطالبه نمی باشد و چون سهم ایشان از اموال شوهرشان زیاد نیست ( در صورتیکه مرد اولاد داشته باشد یک هشتم و در صورت عدم داشتن اولاد یک چهارم از قیمت اموال ) نگران آن هستند در صورت عدم دریافت مهریه از لحاظ اقتصادی دچار تنگدستی و عسر و حرج شوند .لذا در این مطلب سعی شده تا با آگاه نمودن خوانندگان محترم در رفع این نگرانی کمک شود .

به محض انعقاد نکاح چه عقد دائم باشد چه موقت . زن مالک تمام مهریه می گردد ، بدین معنا که اگر زن فوت شود ورثه وی به جز شوهر می توانند اقدام به وصول مهریه ایشان نمایند . مهریه از حقوق مالی زن محسوب شده و در زمره دیون ممتاز است به آن معنا که در صورت فوت یا ورشکستگی مرد پس از دیونی که طلبکار با وثیقه دارد اولویت با پرداخت مهریه همسر می باشد . وکیل مطالبه مهریه با استفاده از ابزار های قانونی می تواند اقدام به اخذ مطلوب نماید .

حال شدن پرداخت مهریه پس از فوت شوهر

پس از فوت مرد ، مهریه زن تبدیل به دین حال می شود . بدین معنا که چه مهریه عندالمطالبه باشد چه به صورت عند الاستطاعه ، زن می تواند اقدام به وصول نماید .

مرجع صالح تقدیم دادخواست مطالبه مهریه کجاست ؟

مرجع صالح برای تقدیم دادخواست مطالبه مهریه ؛ دادگاه خانواده در حوزه قضایی آخرین اقامتگاه متوفی در ایران خواهد بود .
مستفاد از مواد ۲۳۲ و ۲۳۷ قانون امور حسبی دعاوی علیه میت از جمله مطالبه مهریه به طرفیت ورثه یا نماینده قانونی ایشان و نیز وصی ( در مواردیکه وصی برای ادای دیون متوفی ؛ وصی تعیین شده باشد ) اقامه می گردد اگر چه ترکه در ید وراث نباشد .

چه اموالی را می توان به عنوان مهریه قرار داد

مهریه می تواند هم حقوق معنوی دارای ارزش اقتصادی مانند حق اختراع باشد ، هم حقوق مادی باشد که در همین شاخه حقوق مادی می تواند عین معین مانند خانه و زمین باشد که البته باید در سند ازدواج مشخص و معین شود هم می تواند عین کلی مانند سکه باشد که امروزه مرسوم ترین نوع مهریه تعیین تعداد مشخصی سکه بهار آزادی به عنوان مهریه است .
مهریه می تواند نسبت منفعت مال ( برای مثال اجاره بهای ملک ) باشد .
همچنین در مواردی مبلغی وجه رایج به عنوان مهریه معین می گردد .

نحوه مطالبه مهریه پس از فوت شوهر

مطالبه مهریه پس از فوت شوهر

چنانچه زن قبل از فوت همسرش مهریه خویش را دریافت نکرده باشد ؛ این امکان وجود دارد که پس از فوت وی برای وصول آن اقدام نماید ، لیکن با توجه به نوع مهریه پروسه مطالبه متفاوت خواهد بود به همین سبب پیشنهاد می شود این اقدام با همراهی وکیل مطالبه مهریه اقدام گردد ، جهت دریافت مشاوره حقوقی در این رابطه می توانید به وکیل خانواده مراجعه نمایید.

عدم تعلق مهریه پس از فوت شوهر به زن

چنانچه در نکاح دائم مهریه ذکر نشده باشد و پس از عقد نیز طرفین توافقی بابت مهریه نکرده باشند؛ در صورتیکه مرد قبل از نزدیکی فوت نماید زن مستحق دریافت مهریه نمی باشد . البته امروزه این مورد از موارد نادر است و در این صورت معمولاً افراد مقدار کمی مهریه همانند یک سکه تعیین می نمایند .

استحقاق زن در دریافت مهریه از دیه مرد

چنانچه مرد به هر دلیلی مستحق دریافت دیه باشد ، میزان دیه به نسبت سهم الارث بین ورثه تقسیم خواهد شد ؛ لیکن اگر زن مهریه خود را دریافت نکرده باشد . می تواند نسبت به دریافت آن از محل دیه اقدام نماید و طلب زن بابت مهریه چون دین شوهر محسوب می گردد به سهم الارث ورثه مقدم خواهد بود با این توضیح که از محل دیه ابتدا مهریه زن پرداخت می گردد و در صورتی که دیه مازاد بر مهریه باشد ، الباقی دیه به نسبت سهم الارث بین وراث تقسیم خواهد شد .

در پایان شایان ذکر است به منظور رسیدن هرچه سریع تر به مقصود یا گرفتن مشاوره لازمه از طریق راه های ارتباطی مذکور در سایت با امید شاه مرادی وکیل پایه یک دادگستری و مشاوره حقوقی متخصص در امور خانواده و مهریه تماس حاصل نمایید .

وکیل کاهش سن , نکات مهم تغییر سن شناسنامه

مشاوره حقوقی خانواده

مشاوره حقوقی خانواده با وکیل پایه یک دادگستری – امید شاه مرادی : تا وقتی افراد با مشکلات حقوقی در زمینه خانواده از جمله مهریه ، نفقه ، طلاق ، حضانت فرزند مشترک ، جهیزیه و … مواجه نشده باشند ، نیاز و تمایلی به دانستن و داشتن اطلاعات حقوقی در این زمینه ها ندارند اما به محض اولین و کوچکترین مشکل خانوادگی این سوال به وجود می آید که از چه شخصی مشاوره حقوقی خانواده دریافت نماییم یا به سراغ چه وکیلی برویم ؟ آیا نیازی به وکیل خانواده هست یا نه ؟ و سوالاتی دیگری از این دست در ذهن افراد شکل می گیرد که ثمره ای جز ترس و اضطراب نخواهد داشت .

عدم اطلاعات زوجین از حقوق قانونی خود

بسیاری از افراد اطلاعاتی در زمینه مسائل حقوقی خانواده ندارند و از طرفی با دادگاه خانواده یا دادسرا سر و کار نداشته اند به همین دلیل به محض ایجاد اختلاف خانوادگی سر در گم ، مضطرب و پریشان می شوند و به جهت اینکه نمی دانند چگونه حق خودشان را از طرف مقابل ( زوج یا زوجه ) مطالبه نمایند یا در مقابل دعوای مطروحه چه دفاع حقوقی و قانونی می توانند تدارک ببینند و اصلاً قانون مدنی و سایر قوانین مرتبط در زمینه خانواده چه حقوق و تکالیفی را برای آنها پیش بینی کرده بسیار دیده شده که ، افراد به جای دریافت مشاوره حقوقی خانواده از وکلای متخصص در این زمینه مثل وکیل خانواده ، وکیل متخصص مهریه ، وکیل نفقه و غیره به افراد غیر متخصص مراجعه و از طریق آن افراد به دنبال راه حل می گردند .

مشاوره حقوقی خانواده

مداخله خانواده ها

ناگفته پیداست علاوه بر زن و مرد خانواده ها هم درگیر این مسائل می شوند و احتمالاً با تشکیل جلسات خانوادگی و مشورت با یکدیگر به دنبال راه حل می گردند و ممکن است ماه ها و ای چه بسا سالها تا روشن شدن تکلیف شان زمان ببرد .

ضرورت مراجعه به وکیل خانواده و دریافت مشاوره

بهتر است همانند زمانی که بیمار می شویم و سراغ پزشک می رویم هنگام بروز مشکلات خانوادگی نیز به وکیل دادگستری مراجعه نموده و در زمینه مسائل خانوادگی از ایشان مشاوره حقوقی دریافت نماییم چرا که ممکن است داشتن برخی اطلاعات اولیه در زمینه هایی که با آن درگیر هستیم بسیار مفید و راه گشا باشد .

اهمیت مراجعه به وکیل و مشاور حقوقی خانواده را افرادی که به اشتباه دادخواست یا شکایت مطرح نموده و چندین ماه درگیر پرونده و محاکم بوده اند و در انتها به دلیل اشتباه اولیه هیچ نتیجه ای نگرفته اند ، بهتر می دانند ؛ تمام این افراد به اتفاق معتقدند که باید قبل از هر اقدام حقوقی و قضایی به سراغ وکیل رفت و از وکلای متخصص در زمینه خانواده ، مشاور حقوقی دریافت نمود ، تا هم در زمان و هم در هزینه صرفه جویی نمود ؛ چراکه بی شمار هستند افرادی که چندین سال درگیر پرونده های خانواده بوده اند و به جهت اینکه نتیجه لازم را نگرفته اند و دیگر توان طرح دعوای جدید را ندارند از حقوق خود صرف نظر می نمایند .

مشاور حقوقی خانواده کیست

مشاور حقوقی خانواده کسی است که اطلاعات جامع و کامل با قانون مدنی ( بخش مربوط به خانواده ) و همچنین قوانین مربوط به خانواده از جمله قانون حمایت خانواده داشته باشد تا بتواند به طور صحیح و بایسته خدمات حقوقی ارائه دهد . و همینطور پرونده های مختلفی در حوزه خانواده انجام داده و در واقع در پرونده های مربوط به خانواده از جمله مهریه ، طلاق ، نفقه ، حضانت ، اجرت المثل ایام زوجیت و … اعلام وکالت نموده باشد ؛ تجربه و تخصص کافی در این قبیل پرونده داشته باشد و با رویه دادگاه های خانواده آشنا باشد .

امید شاه مرادی – وکیل پایه یک دادگستری

واگذاری حق انتخاب مسکن یا محل سکونت به زن

واگذاری حق انتخاب مسکن یا محل سکونت به زن : اساساً اختیار تعیین مسکن در فقه امامیه و حقوق ایران با مرد است ماده 1114 قانون مدنی در ذیل فصل هشتم ( حقوق و تکالیف زوجین نسبت به یکدیگر ) ضمن اشاره به این اصل ، امکان واگذاری این حق به زوجه را پیش بینی نموده است . در ادامه با توضیحات وکیل متخصص خانواده همراه باشید…

در میان فقهای امامیه هر چند ، برخی از فقها به بطلان شرط واگذاری انتخاب مسکن به زوجه اشاره نموده اند ، اما مشهور فقها بر صحت آن فتوا داده اند .

واگذاری حق انتخاب مسکن به زن

چنانچه در ضمن عقد نکاح ، شرط انتخاب مسکن به نفع زوجه مقرر شده باشد وی طبعاً می تواند از حق خویش صرف نظر نماید ، اسقاط حق اگر لفظی باشد واضح و صریح خواهد بود اما چنانچه عملی و فعلی باشد تنها زمانی مشعر بر اسقاط حق خواهد بود که با قصد اسقاط حق صورت گرفته باشد ، در این خصوص استفتای زیر و جواب آن قابل ملاحظه است .

در ضمن عقد نکاح زوجه شرط می کند که زوج حق ندارد بدون اجازه اش او را به شهر دیگر ببرد .

  • آیا رفتن به روستا اسقاط حق سکنی است ؟
  • اگر با رفتن قصد اسقاط حق داشته آیا حقش ساقط شده است ؟

مرحوم میرزا جواد تبریزی در جواب نوشته اند : مجرد رفتن به روستا اسقاط سکنی نیست ولی اگر با رفتن به روستا قصد اسقاط حق داشته ، حقش ساقط شده است .

مرحوم خویی در پاسخ به پرسشی مشابه نوشته اند : ان کان خروجها اسقاطاً لما شرطت فلایبقی شرطها مورداً للمطالبه بعد ذلک

واگذاری حق انتخاب مسکن یا محل سکونت به زن

حال چنانچه زوج از انجام شرط تخلف نمود بر اساس قواعد عمومی مربوط به شرط فعل ( مواد 237 تا 239 قانون مدنی ) در گام اول زن می تواند به دگاه رجوع نموده و تقاضای اجبار به وفاء شرط بنماید و در مرحله بعد چنانچه اجبار ملتزم به انجام شرط غیر مقدور ولی انجام آن به وسیله شخص دیگری مقدور باشد دادگاه می تواند به خرج ملتزم موجبات انجام آن فعل را فراهم آورد و چنانچه هیچ یک از امور فوق قابل انجام نباشد .

زن نمی تواند حسب مورد عقد نکاح را فسخ نماید ، زیرا از نظر فقهی عوامل جدایی زن و مرد در شریعت مشخص و محدود به طلاق ، فسخ و انقضاء یا بذل مدت است ، فسخ به موجب خیار حاصله از تخلف انجام تعهد ، در شریعت منظور نگردیده است ، قانون مدنی نی زبه پیروی از فقه ، چنین خیاری را برای طرفین قرار نداده است .

در مبحث واگذاری حق انتخاب مسکن یا محل سکونت به زن بدیهی است در صورت عدم اطاعت زن از شوهر در سکنی گزیدن در غیر از منزلی که شوهر بر خلاف مفاد شرط انتخاب نموده است ، وی از این بابت ناشزه محسوب نخواهد شد و کماکان حق مطالبه نفقه و حتی نفقه معوقه را خواهد داشت چنانچه ماده 1115 قانون مدنی مقرر داشته است که چنانچه بودن زن با شوهر در یک منزل متضمن خوف ضرر بدنی یا مالی یا شرافتی برای زن باشد ، وی می تواند مسکن جداگانه اختیار کند و تا زمانی که زن در بازگشتن به منزل شوهر معذور است ، نفقه بر عهده شوهر خواهد بود .

امید شاه مرادی – وکیل پایه یک دادگستری