موارد طلاق از طرف زن

موارد طلاق از طرف زن : موارد طلاق از طرف زن : زن ميتواند در موارد ذيل از دادگاه درخواست طلاق نمايد :طلاق توافق – در صورت غيبت شوهر بيش از چهار سال – در صورتى كه زن وكالت در طلاق داشته باشد – خوددارى كردن شوهر از پرداخت نفقه – عسر و حرج زوجه

 

موارد طلاق از طرف زن

موارد طلاق از طرف زن :

 

١- طلاق توافقى :

اگر بخواهيم به طور خلاصه طلاق توافقى را تعريف كنيم ، طلاق توافقى طلاقی است كه زوجين به هر دليلى تمايل به ادامه زندگى مشترك را نداشته و قصد جدايى از يكديگر را به صورت توافقى و تفاهمى دارند . بنابر اين هر گونه توافقى كه بين زن و مرد صورت مي گيرد از قبيل توافق در نفقه ، مهريه ، جهيزيه ، اجرت المثل ، حضانت و ملاقات فرزند از نظر دادگاه محترم و قابل قبول است و تمامى موارد توافق در رأى دادگاه منعكس ميشود .

مزيت طلاق توافقى در اين است كه بر خلاف بسيارى از پرونده هاى طلاق كه از طرف زوجه صورت ميگيرد ، رأى صادره از دادگاه بدوي مستند نهايي اجراى صيغه طلاق قرار ميگيرد و نيازى به ارسال پرونده به دادگاه تجديد نظر يا ديوان عالى كشور نمى باشد .

در طلاق توافقى موضوع به داورى ارجاع نميشود و دادگاه ابتدا موضوع را به مراكز مشاوره ارجاع ميدهد و طرفين ميتوانند از همان ابتدا تقاضاى طلاق توافقى را در مركز مشاوره مطرح كنند .  در صورت عدم انصراف متقاضى طلاق ، مركز مشاوره موضوع را با مشخص كردن مورد توافق جهت اتخاذ تصميم نهايى به دادگاه منعكس ميكند .

 

موارد طلاق از طرف زن :

٢-طلاق از طرف زوجه در صورت غيبت مرد:

هر گاه مردى چهار سال تمام غيبت كند به طورى كه هيچ خبرى از او نباشد ، زنِ او ميتواند تقاضاى طلاق كند ؛ كه در اين صورت دادگاه با رعايت تشريفات مربوطه از جمله انتشار آگهى به تقاضاى زن رسيدگى و حكم طلاق را صادر مى كند . البته هر گاه غيبت شوهر موجب عسر و حرج زن شود ، دادگاه ميتواند حكم طلاق زن را صادر كند ؛ اگر چه مدت غيبت شوهر كمتر از چهار سال باشد.

موارد طلاق از طرف زن :

٣-در صورتى كه زن وكالت در طلاق داشته باشد:

مي توان در ضمن عقد نكاح يا در ضمن عقد لازم ديگرى به زوجه به طور مطلق وكالت در طلاق داد . بنابراين زن مي تواند با داشتن وكالت در طلاق از دادگاه درخواست طلاق كند . البته بايد توجه داشت كه در مواردى هم كه زن از شوهر وكالت در طلاق دارد ، مستلزم طى كردن تشريفات قانونىِ مقرر است . در طلاقى كه از سوى زوجه به وكالت از زوج صورت ميگيرد ، مثل اين است كه خودِ زوج ،زوجه را مطلقه كرده است .  منتها در رويه عملى معمولا زوجه قسمتى از مهريه خود را بذل نموده و به وكالت از شوهر قبول بذل مى نمايد تا طلاق از نوع خلع محسوب شود و امكان رجوع از طلاق براى زوج وجود نداشته باشد .

البته بايد اضافه كرد كه اعطاى وكالت به زوجه در طلاق از طرف زوج ، حق طلاق از زوج را سلب نميكند . و او مي تواند هر زمان كه بخواهد زن خود را طلاق دهد .  اگر شرط شود حق طلاق منحصراً با زن باشد ، شرط باطل است و در اين صورت زن اختيار مطلقه كردن خود را ندارد .

 

موارد طلاق از طرف زن :

٤-در صورت استنكاف شوهر از پرداختن نفقه :

نفقه حقي است از حقوق مالى زن بر عهده شوهر . این حق در عقد نكاح دائم به وجود می آید و در عقد نکاح موقت زمانی زن حق نفقه دارد که در حین عقد ، حق نفقه شرط شده باشد .  نپرداختن نفقه از سمت شوهر مى تواند داراى ضمانت اجرا از جمله حق درخواست طلاق از سوى زوجه را در پيش داشته باشد .

در صورت درخواست زن به پرداخت نفقه از طرف مرد ، اصل بر عدم پرداخت نفقه است و اثبات پرداختن آن بر عهده مرد است . پس جز در مواردى كه زن مستحق نفقه نمى باشد ، با تقاضاى زن به پرداخت نفقه و صدور حكم محكوميت مرد به پرداخت و خوددارى از پرداخت نفقه و عدم امكان اجراى حكم محكوميت او ، زن مي تواند از دادگاه تقاضاى طلاق كند .

 

موارد طلاق از طرف زن :

٥- درخواست طلاق در صورت عسر و حرج زوجه :

عسر و حرج عبارت است از به وجود آمدن وضعيتي كه ادامه زندگى براى زوجه را با مشقّت و سختى همراه ساخته و تحمل آن براى زوجه ممكن نباشد . بنابراين صرف نفرت از همسر از مصاديق عسر و حرج نيست مگر اينكه به دليل موجهى باشد كه ادامه زندگى را براي زوجه متعسر كند .

 

برخى از مصاديق عسر و حرج عبارت است از :

  1. ترك زندگى خانوادگى توسط زوج حداقل به مدت شش ماه متوالى يا نه ماه متناوب در يك سال بدون عذر موجه
  2. اعتياد زوج به مواد مخدر و مشروبات الكلى
  3. محكوميت قطعى زوج به حبس پنج سال به بالا
  4. ضرب و شتم و هر گونه سوء رفتار مستمر زوج
  5. ابتلاء زوج به بيمارى صعب العلاج روانى يا سارى

 

بايد اذعان نمود كه موارد فوق جنبه حصرى ندارند و هر علت و عارضه اى كه منتسب به زن نباشد و زندگى را بر او با سختى همراه كند به طورى كه تحمل آن دشوار باشد از موارد درخواست طلاق بر اثر عسر و حرج مى باشد .

در زمان درخواست طلاق از طرف زن مبنى بر عسر و حرج بايد سببى كه زن را به عسر و حرج دچار كرده در هنگام مراجعه زن به دادگاه براى طلاق موجود باشد و زن براى رهايى از آن متوسل به طلاق شده باشد نه براى جبران ضرر گذشته .

 

لازم به ذکر است كه اثبات عسر و حرج با زوجه است . و اساساً قانع كردن دادگاه كمى سخت و مشكل است . بنابر اين به صرف درخواست طلاق مبنى بر عسر و حرج دادگاه حكم مبنی بر طلاق صادر نمي كند و تنها زمانى تصميم دادگاه قالب بر حكم طلاق است كه ادعاى زوجه را مبنى بر عسر و حرج وارد بداند .

 

در درخواست طلاق از طرف زن بر اثر عسر و حرج تمامى حقوق مالى زن محفوظ است . صدور حكم طلاق در صلاحيت دادگاه خانواده است . دادگاه خانواده مى تواند رأساً سوء رفتار زوج را احراز نمايد و نيازى به صدور حكم كيفرى در اين خصوص نيست . حتى صدور حكم دادگاه كيفرى مبنى بر برائت زوج منافاتى با احراز سوء رفتار زوج و صدور حكم طلاق ندارد .

 

جهت کسب اطلاعات بیشتر و دریافت مشاوره در خصوص طلاق و دعاوی خانواده با ما تماس بگیرید . تلفن تماس : 09123939759

فسخ نکاح قبل از نزدیکی

فسخ نکاح قبل از نزدیکی : فسخ نکاح قبل از نزدیکی در مهریه چه تاثیری دارد ؟ به موجب ماده 1101 قانون مدنی ، هر گاه عقد نکاح قبل از نزدیکی به جهتی فسخ شود زن حق مهر ندارد مگر در صورتی که موجب فسخ ، عِنَن باشد که در این صورت با وجود فسخ نکاح ، زن مستحق نصف مهر است .

فسخ نکاح قبل از نزدیکی

عنن چیست ؟ اثر آن در فسخ نکاح قبل از نزدیکی به چه صورت است ؟

عنن یکی از عیوب مرد است و حالتی است که در آن مرد قادر به مواقعه با هیچ زنی نباشد و در صورتی به زن حق فسخ نکاح را می دهد که عمل زناشویی ولو یکبار هم انجام نداده باشد .

در صورتی که نکاح به دلایلی غیر از عنن فسخ شود و همچنین در صورت عدم تعیین مهریه و فوت قبل از نزدیکی ، زن حق مهر ندارد اما در صورت عدم تعیین مهریه و به دنبال آن فسخ شدن نکاح بر اثر عِنَن ، زن مستحق نصف مهرالمثل خواهد بود .

مهرالمثل :

برای تعیین مهر المثل باید حال زن از حیث شرافت خانوادگی و سایر صفات و وضعیت او نسبت به امثال و اقارب او و همچنین معمول محل و غیره در نظر گرفته شود .

در صورت فریفته شدن مرد از سوی اشخاص ثالث ، ایجاد دین برای پرداخت مهر از سوی مرد به منزله خسارت است و مرد حق رجوع به فریب دهندگان را دارد . اما در خصوص مطالبه زیانهای مادی و معنوی زاید بر مهریه در صورتی حق مطالبه خواهد داشت که خسارات وارده با فسخ نکاح جبران نشود یا فسخ نکاح برای انسان متعارف ناممکن و مشقت بار باشد و در آخر اینکه مفهوم مخالف ماده 1101 قانون مدنی این است که در صورت نزدیکی وفسخ نکاح ، زن مستحق همه مهر خواهد بود.

برای کسب اطلاعات بیشتر قبل از اقدام به طرح دعوی و همچنین پاسخ به دعوی با مشاوره حقوقی متخصص در این زمینه تماس حاصل فرمایید . تلفن تماس : 09123939759

نفقه

نفقه :نفقه در لغت به معنی هزینه و مخارج روزانه آمده‌ است. نفقه به معناى کمک کردن و انفاق به جهت نیکوکاری است . لازم به ذکر است ، نفقه در مواردی الزام‌آور است مثل نفقه زوجه و اقارب و خویشاوندان .

 

نفقه

 

طبق ماده ۱۱۰۷ قانون مدنى ایران، نفـقه عبارت است از: همه نیازهای متعارف و متناسب با وضعیت زن در عقد نكاح دائم ، از قبیل مسکن، البسه، غذا، اثاث منزل و هزینه‌های درمانی و بهداشتی و خادم در صورت عادت یا احتیاج به واسطه نقصان یا مرض.

بنابراين هر چيزى كه بر حسب عرف مورد احتياج زن باشد ، جزء نفـقه محسوب مى شود . در تعيين ميزان نفقه ، ملاك ، وضعيت زن است نه وضعيت اقتصادى و مالى مرد .

موارد نفقه :

  1. خوراك : خوراک مهم ترین بخش نفقـه است . بر اساس نظریه فقهی معیار در غذا، مقداری است که موجب سیر کردن یک فرد شود و میزان آن به عرف بستگی دارد . از این رو، چیزی که برای امثال او متعارف است و شخص به آن عادت کرده به طوری که با ترک آن ضرر می‌بیند .
  2. لباس : در مقدار و جنس لباس، باید به عرف شهری که در آن ساکن است رجوع شود ؛ چرا که در کیفیت و جنس لباس در هر شهر اختلافات فاحشی پیدا می‌شود . چنان چه  زن اهل تجمل است و به لباسهای تجملی نیاز دارد باید علاوه بر دیگر لباس ها، متناسب یا وضعیت امثال او، برایش لباس تهیه شود.
  3. مسكن : یکی از مهم‌ترین ارکان نفقه ، حق مسکن است و مرد باید به عنوان سرپرست خانواده منزلی متناسب با شأن همسر خود بگیرد . بنابراین، زندگی کردن زن در خانه ای متناسب با شأن و شخصیت او، از حقوق زن است و می تواند مرد را به تهیه ی خانه ای مستقل ملزم نماید .
  4. لوازم خانه: یکی دیگر از ضروریات نفـقه لوازم خانه است و کمیت و کیفیت  آن به عرف و عادت بستگی دارد .
  5. خدمتكار: چنانچه زن، از خانواده‌های اشراف ،که دارای خدمتکار و کلفت هستند ، باشد، مرد باید برایش خدمتکار بگیرد؛ اگرچه زن به بیش از یک نفر خدمتکار نیاز داشته باشد .
  6. هزینه‌های درمانی و بهداشتی: هزینه داروهایی که زن به‌طور متعارف به آن نیاز دارد و همینطور هزینه نظافت و بهداشت فردی زن بر عهده شوهر است.
  7. هزینه سفر: مخارج سفر جزء نفـقه محسوب نمی شود ، ولی اگر شوهر مایل باشد که زن را به سفر ببرد باید خرج سفر او را بدهد.

 

در چه مواردی به زوجه نفقه تعلق می‌گیرد؟

به محض وقوع عقد ازدواج ،  مرد ملزم به پرداخت مهريه و نفـقه مى باشد . البته بايد اذعان داشت كه دو شرط زیر برای وجوب نفقـه ضروری است:

  1. دایمی بودن عقد که قانون مدنی در ماده ۱۱۰۶ تصریح دارد: در عقد دایم نفقه زوجه به عهده شوهر است.

  2. تمکین کامل زوجه

 

تمکین

تمكين مخصوص و خاص زوجه است .در نکاح، تمکین به معنای پاسخ دادن زن به خواسته های مشروع جنسی همسر خود تعریف شده است اما در کتاب های حقوقی تمکین دارای دو معنای اصطلاحی است.

  1. تمکین عام، به معنی قبول ریاست شوهر بر خانواده و محترم شمردن اراده او در تربیت فرزندان و اداره مالی و اخلاقی خانواده است .
  2. تمکین خاص ناظر به رابطه جنسی زن با شوهر و پاسخ دادن به خواسته های مشروع او است.

بنابراين تمكين اعم است از تمكين عام و تمكين خاص و اثر امتناع از آن موجب نشوز و يا ناشزه شدن زن مى گردد . به اين معنا كه هر گاه زن بدون مانع مشروع از اداى وظايف زوجيت امتناع كند ، مستحق نفقه نخواهد بود . نشوز مانع استقرار نفقه است و زن ناشزه مستحق نفقه نيست .

حق حبس:

تنها زمانی که زن می‌تواند از تمکین مرد خودداری کند زمانیست که مرد از پرداخت مهريه خودداری کند. این حق که نوعی حق حبس معروف به حق امتناع زوجه است بنا به نظر مشهور تا قبل از زفاف یا اولین آميرش جنسى است.

مادهٔ ۱۰۸۵ قانون مدنی در این مورد گفته‌است: زن می‌تواند تا مهر به او تسلیم نشده از ایفاء وظایفی که در مقابل شوهر دارد امتناع کند مشروط بر اینکه مهر او حال باشد و این امتناع مسقط حق نفقه نخواهد بود .بنابراين زن مى تواند تنها در يك صورت مطالبه نفقه بدون تمكين كند و آن هم پيش از انجام اولين عمل زناشويى بين آنهاست . در اين مورد مرد نمى تواند پرداخت نفقه را مشروط بر تمكين زن كند.

اختلاف در پرداخت نفقه ميان زن و شوهر :

در صورت ايجاد اختلاف در پرداخت نفـقه ميان زن و شوهر ، اصل بر عدم پرداخت نفـقه مى باشد مگر اينكه قرائن و ظاهر زندگى ، حكايت از پرداخت داشته باشد .

استنكاف و خوددارى شوهر از پرداخت نفقـه :

زن مى تواند در صورت استنكاف شوهر از دادن نفـقه به دادگاه رجوع كند كه در اين صورت دادگاه ميزان آن را معين و شوهر را به دادن محكوم خواهد كرد . چنانچه پس از تعيين نفـقه ، مرد همچنان از پرداخت خوددارى كند اعم از اينكه خوددارى او به صورت عمدى باشد و يا به واسطه عجز و ناتوانى مالى مرد باشد ، زن مى تواند از دادگاه درخواست طلاق كند .

نفقـه در عقد انقطاع يا موقت :

در نكاح موقت ، پرداخت نفقه بر عهده مرد نيست مگر اينكه بين آنها شرط شده باشد كه پرداخت نفقه بر عهده مرد باشد .

 

جهت کسب اطلاع  بیشتر و بهرمندی از خدمات مشاوره ای با ما تماس بگیرید . تلفن تماس : 09123939759 –

طلاق

طلاق : بهترين وكيل در زمينه طلاق چه كسى است؟ بهترين وكيل در زمينه طـلاق چه كسى است؟ امروزه یکی از مسائل و به عبارتی معضلات جامعه ، مسئله طلاق است . با توجه به این که اکثریت مردم ، اطلاعات جامع و کاملی در خصوص قوانین و مقررات مربوط به طلاق ندارند ، بهتر است در صورت نیاز با وکلای متخصص و متبحر در این زمینه مشورت و از آن ها مشاوره حقوقی دریافت نمایند . علاوه بر آشنایی با قوانین مربوط به طلاق ، آشنایی در خصوص روند رسیدگی در دادگاه ها نیز می تواند کمک شایانی به تسریع در احقاق حق نماید . با توجه به این که وکلای متخصص در زمینه طلاق علاوه بر تسلط به قوانین و مقررات مربوطه ، به روند رسیدگی در دادگاه ها نیز آشنا هستند ، بهتر است در صورت نیاز از خدمات آن ها استفاده گردد.

طلاق

بهترين وكيل در زمينه طلاق چه كسى است؟

بهترين وکیل در طـلاق کسی است که با اخذ دعاوی متعدد در امور خانواده  تجربه کافی در مورد دعاوی خانوادگی و همین طور انواع طـلاق ها را دارد و به کلیه امور مربوطه  به این دعاوی ؛ از جمله ، جهیزیه، مهريه ، عده زن ، حضانت فرزندان،اجرت المثل ، انواع طـلاق و فسخ نکاح و شرایط و آثار آن ها، حق رجوع مرد و تعیین تکلیف در مورد جهیزیه ، نفقه و … در اين زمينه آشنایی کافی دارد و همینطور با توجه به تجربه ای که در این زمینه دارد به رویه مرسوم دادگاه ها و محاکم خانواده ، آراء وحدت رویه و دکترین حقوقی در مورد طلاق کاملا آشنا است.

معنا و مفهوم طـلاق :

واژه طـلاق از ريشه عربى و به معنى گشودن گره و رها كردن است و در فقه اسلامى زائل كردن قيد ازدواج تعريف مى شود و در حقوق طـلاق به معنى پايان قانونى ازدواج و جدا شدن زوجين از يكديگر است و به دنبال آن حقوق و تكاليفى را كه زوجين به هنگام ازدواج دارا شده اند ، از بین مى رود. اصولاً طلاق هنگامى اتفاق مى افتد كه دوام و استحكام رابطه زناشويى از میان رفته و ميان زوجين عدم تفاهم ، ناسازگارى و تنش به وجود آمده است. نا گفته نماند كه طـلاق با فسخ ازدواج متفاوت است و فسخ ازدواج به معناى آن است كه ازدواج صورت گرفته از ابتدا باطل و بى اعتبار بوده و يا اينكه با داشتن يكى از شرايط موجود در قانون مدنى امكان فسخ و ابطال نكاح موجود است .

انواع طلاق

  1. طــلاق توافقى
  2. طــلاق از سمت زوج
  3. طــلاق از سمت زوجه
  4. طــلاق توافقى

 

1.طلاق توافقی

ساده ترين شكل طـلاق ، طـلاق توافقى است بدين معنا كه زوجين در مورد طـلاق و جدايى از يكديگر به توافق رسيده اند و بدين شكل زوجين با توافق در خصوص شرايط جدايى از جمله مهريه و اجرت المثل و حضانت فرزندان و غيره براى طـلاق توافقى اقدام ميكنند . بنابر اين تمام توافقات زوجين در خصوص طـلاق توافقى از نظر دادگاه قابل پذيرش و محترم است .

مدارك لازم جهت طلاق توافقى

شناسنامه و كارت ملى هر يك از زوجين – عقد نامه يا رونوشت آن.

در صورت در دسترس نبودن عقد نامه زوجين مى توانند با مراجعه به دفتر خانه اى كه ازدواج آنان راثبت كرده است و با اخذ رونوشت ازدواج از آن دفترخانه براى طلاق توافقى اقدام كنند .

گواهى عدم امكان سازش چيست؟

گواهى عدم امكان سازش همان حكم طـلاق است كه از طرف دادگاه صادر مى گردد و تا قبل از صدور اين حكم ، در صورت منصرف شدن هر يك از زوجين ، اين گواهى صادر نمى گردد. اما در صورت صدور رأى گواهى عدم امكان سازش و به دنبال آن انصراف زوجين از طـلاق توافقى چه اتفاقى مى افتد؟

در پاسخ به سوال فوق بايد اينگونه اذعان داشت كه پس از صدور رأى طلاق توافقى ، در صورت پشيمانى زوج و عدم حضور او در دفتر خانه امكان ثبت طلاق وجود نخواهد داشت مگر اينكه زوجه ضمن رأى دادگاه يا به صورت جداگانه وكالت طلاق يا همان اصطلاح حق طـلاق را داشته باشد كه در اين صورت با مراجعه زوجه به دفتر خانه طـلاق ثبت مى گردد.

 

انصراف زوجه از طلاق پس از صدور گواهی عدم امکان سازش :

اگر پس از صدور رأى طـلاق توافقى زوجه منصرف شود ، هيچ تأثيرى در ثبت طـلاق ندارد و زوج مى تواند بدون حضور زوجه در دفترخانه ،آن را ثبت كند . اگر چه در عمل ، عدم حضور زوجه يا وكيل زوجه در دفتر خانه موجب استعلام دفتر خانه از شعبه صادر كننده رأى مى شود و معمولاً دادگاه ها ى خانواده اجازه ثبت طلاق بدون رضايت زوجه را نمى دهد .

چقدر زمان ميبرد تا طلاق توافقى انجام شود؟

در صورتى كه زوجين تصميم به جدايى از يكديگر به صورت توافقى  داشته باشند ابتدا بايد به سامانه نوبت دهى طلاق مراجعه و پس از انتخاب يكى از مراكز مشاوره با حضور در جلسات مشاوره كه معمولاً بين يك تا پنج جلسه مى باشد، گواهى عدم انصراف از طلاق را از اين مراكز اخذ نموده و در پى آن دادخواست طلاق از طريق دفاتر خدمات قضايى را ثبت كنند.

لازم به ذكر است كه بعد از صدور رأى دادگاه مبنى بر گواهى عدم امكان سازش زوجين در بازه زمانى سه ماهه مى توانند به يكى از دفتر خانه ها جهت ثبت طلاق مراجعه كنند.

آيا مى توان بدون اخذ رأى از دادگاه ، جهت ثبت به دفتر خانه مراجعه كرد؟

پاسخ اين است كه هيچ زن و مردى نمى توانند بدون اخذ گواهى عدم امكان سازش كه صرفاً از طرف دادگاه خانواده صادر مى شود ، جهت ثبت طلاق توافقى و يا هر نوع طلاق ديگرى به دفترخانه جهت ثبت طلاق مراجعه كنند.

2.طلاق از طرف زوج:

در قانون حق طـلاق با مرد است و مرد مى تواند هر زمان كه بخواهد براى طلاق همسر خود اقدام كند اما بايد اذعان داشت كه در اين صورت مرد با حفظ حق و حقوقى كه به زوجه تعلق مى گيرد ، اختيار طلاق او را دارد . بدين معنا كه مرد زمانى مى تواند زن را طلاق دهد كه حقوق و تكاليف زن مانند مهريه ، نفقه ، اجرت المثل ، شرط تنصيف دارايي و …را مشخص و پرداخت كند.

شرط تنصيف دارايى به اين معنا است كه اگر طلاق به درخواست زوج باشد و همچنين در صورتى كه درخواست طلاق مبنى بر بدرفتارى زوجه نباشد ، در اين صورت زوج بايد نصف اموالى را كه در مدت زمان زندگى مشترك يعنى پس از عقد نكاح حاصل شده است را طبق دستور دادگاه به زن بدهد.

طـلاق از سوى زوج از نوع طلاق رجعى است بدين معنا كه مرد پس از ثبت طلاق در مدت زمان عده زوجه، حق رجوع از طلاق را دارد . همچنين در اين نوع طلاق ، در مدت عده مرد بايد نفقه زوجه را پرداخت كند .

3.طلاق از سمت زوجه :

به طور كلى زوجه حقى براى طلاق ندارد و طبق قانون حق طلاق به مرد داده شده است مگر در صورتى كه يكى از موارد زير موجود باشد

مطابق با قانون مدنى و مستنداً به تبصره ماده ١١٣٣، زن مى تواند با وجود شرايط مقرر در مواد١١١٩ -١١٢٩-١١٣٠ قانون مدنى از دادگاه تقاضاى طـلاق كند  . علاوه بر اين در صورت تخلف زوج از يكى از شروط ضمن عقد ، زوجه مى تواند از دادگاه تقاضاى طـلاق كند كه اين موارد عبارت است از:

 

  1. در صورتى كه زن به صورت شرط ضمن عقد ازدواج يا ضمن عقد لازم ديگرى وكالت بلاعزل براى اجراى صيغه طلاق گرفته باشد
  2. در صورت استنكاف مرد از دادن نفقه و عدم امكان اجراى حكم دادگاه و الزام مرد به پرداخت نفقه
  3. در صورتى كه دوام زوجيت موجب عسر و حرج( مشقت و سختى) زوجه باشد.
  4. ترك زندگى خانوادگى توسط زوج ، حداقل به مدت شش ماه متوالى و يا نه ماه متناوب در مدت يك سال بدون عذر موجه
  5. اعتياد زوج به يكى از انواع مواد مخدر و يا ابتلا وى به مشروبات الكى كه به اساس زندگى خانوادگى خلل وارد آورد.
  6. محكوميت قطعى زوج به حبس پنج سال يا بيشتر  همينطور محكوميت قطعى زوج بر اثر ارتكاب جرم و اجراى هر گونه مجازات كه مغاير با حيثيت و شئون خانوادگى زوجه باشد
  7. ضرب و شتم يا هر گونه سوءرفتار مستمر زوج كه عرفاً با توجه به وضعيت زوجه قابل تحمل نباشد.
  8. ابتلاء زوج به بيمارى صعب العلاج كه زندگى مشترك را مختل كند.
  9. ديوانه بودن زوج
  10. اشتغال مرد به كارى كه به حيثيت و آبروى زن و مصالح خانوادگى او لطمه بزند.
  11. بچه دار نشدن زوج پس از گذشت پنج سال از  زندگى مشترك به جهت عقيم بودن يا ديگر عوارض جسمى مرد.
  12. ازدواج مجدد مرد بدون اجازه همسر

طلاق بائن چيست؟

طـلاق بائن طلاقى است كه در آن مرد نمى تواند پس از طلاق به زن رجوع كند يعنى نمى تواند بدون عقد او را دوباره همسر خود قرار دهد . طـلاق بائن در مقابل طـلاق رجعى قرار دارد.

اقسام طلاق بائن

طـلاق هاى زير بائن محسوب مى شود:

  1. طـلاقى كه قبل از نزديكى واقع شود
  2. طـلاق صغيره:طلاق دخترى كه به نه سال تمام نرسيده . البته در قانون مدنى به جهت ممنوع بودن ازدواج دختره صغيره يا نابالغ ، اين نوع طلاق ذكر نگرديده.
  3. طـلاق زن يائسه : يائسه زنى است كه به اقتضاى سن خود عادت زنانگى نمى بيند و اين سن معمولاً پنجاه سالگى است.
  4. خلع
  5. مبارات
  6. طـلاق سوم يا سه طلاقه: يعنى سومين طلاق كه بعد از سه وصلت متوالى به عمل آيد . اعم از اينكه وصلت درنتيجه رجوع باشد يا در نتيجه نكاح جديد.

اصولاً طـلاق بائن در موضوعى است كه به حكم دادگاه باشد يعنى شوهر به حكم دادگاه الزام به طلاق همسر خويش شده باشد.

طلاق خلع

طـلاق خلع آن است كه زن به واسطه كراهتى كه از شوهر دارد در مقابل مالى كه به شوهر مى دهد طـلاق بگيرد ، اعم از اينكه مال مزبور عين مهر يا معادل مهر يا كمتر و يا بيشتر از مهر باشد.

در طـلاق خلع و مبارات ، آنچه كه زن در ازاء (طلاق) به شوهر مى بخشد فديه يا عوض نام دارد.

طـلاق خلع و مبارات از انواع طـلاق بائن است بدين معنا كه حق رجوع در ايام عده تنها براى زوجه امكان پذير است.

رجوع در طـلاق خلع و مبارات

رجوع در طـلاق خلع و مبارات از طرف زوجه با رجوع به فديه يا عوض يا آنچه كه در ازاء طـلاق بذل كرده است ، ميسّر مى شود كه در اين صورت پس از رجوع زن به فديه شوهر نيز حق رجوع به زن را پيدا مى كند. . همچنين لازم به ذكر است كه در طـلاق خلع و مبارات در صورتى كه مرد به جهات ديگر مانند يائسه بودن زن ، حق رجوع به زن را نداشته باشد ، زن نيز حق رجوع به بذل يا آنچه را كه بخشيده ندارد . چرا كه اين عمل موجب زيان مرد است و با اصل لاضرر سازگار نيست.

 

طـلاق مبارات

طـلاق مبارات آن است كه كراهت از سوى طرفين باشد ولى در اين صورت عوض و يا آنچه كه بخشيده شده نبايد از ميزان مهر بيشتر باشد و چنانچه عوض زائد بر مهر باشد ، مرد مازاد را مالك نمى شود ولى طـلاق صحيح و نافذ است.

طـلاق رجعى

مطابق با ماده ١١٤٨ قانون مدنى در طـلاق رجعى در مدت عده براى مرد حق رجوع وجود دارد .

به جز طـلاق هايى كه فوقاً ذكر گرديدو همچنين طـلاق صغيره و طـلاق ناشى از عسر و حرج زوجه، تمام طـلاق هاى ديگر رجعى محسوب مى شود . به عبارتى اصل در طـلاق رجعى بودن است و طـلاق بائن استثناء است.

نحوه اعلام رجوع در طلاق رجعى

اطلاع زن از رجوع مرد شرط تحقق رجوع نيست و تاريخ رجوع اعلان اراده شوهر مبنى بر رجوع به زن است اما زن تنها از زمان آگاهى از رجوع مكلف به ايفاء وظايف زناشويى است.

مدت زمان رجوع چقدر است؟

مدت زمانى كه در آن امكان رجوع وجود دارد مدت زمان عده است .

عده چيست؟

عده عبارت است از مدتى كه تا انقضاى آن زنى كه عقد نكاح او منحل شده است نمى تواند شوهر ديگرى را اختيار كند .كه معمولاً اين مدت سه ماه يا سه طهر است.

جهت کسب اطلاع و قبل از اقدام به دادخواست و طرح دعوی یا دفاع در دعوی با مشاوره حقوقی متخصص در این زمینه تماس حاصل فرمایید . شماره تماس : 09123939759

حق حبس زن

حق حبس زن : حق حبس زن : تعریف حق حبس : قانون مدنی در ماده 1085 از حق حبس زن نام برده است با این توضیح که زن می تواند تا مهر به او تسلیم نشده از ایفاء وظایفی که در مقابل شوهر دارد امتناع کند مشروط بر اینکه مهر او حال باشد و این امتناع مسقط حق نفقه نخواهد بود .

چنانچه قسمتی از مهر حال و قسمتی از آن مؤجل باشد حق حبس زن فقط نسبت به قسمتی که حال است ، حاصل می شود و پس از دریافت آن قسمت ،دیگر زن نمی تواند از ایفاء وظایف زناشویی سر باز زند .

اگر مهر مؤجل باشد و زمان آن سپری شود و شوهر در این مدت تمکین نخواسته باشد ، زن نمی تواند پس از حال شدن مهر به حق حبس استناد کند زیرا قصد مشترک طرفین این بوده است که تمکین مقدم بر پرداخت مهر باشد .

 

حق حبس زن

 

آیا تقسیط مهریه از طرف دادگاه موجب سقوط حق حبس زن می گردد ؟

مطابق نظر مشهور فقها ، تقسیط مهریه و دادن مهلت به مرد از سوی دادگاه ، مسقط حق حبس نیست و نباید آن را با مهر مؤجل قیاس کرد . به عبارت دیگر اگر چه اعسار ، زوج را از پرداخت مهریه به نحو یکجا معاف می کند ولی زوجه را مجبور به تمکین نمی کند ؛ بنابراین حق حبس اعم است از اینکه زوج معسر باشد یا توانگر مگر آنکه پرداخت مهریه منوط به تمکن مالی شوهر باشد (عند الاستطاعه ) .

 

آیا حق حبس برای مرد وجود دارد ؟

با توجه به آیه چهارم از سوره نساء ، مهریه یک سنت اسلامی و الهی است و شوهر برای بیان صدق رفتارش به زن می پردازد و در مقابل عوضی نیست ؛ بنابراین حق حبس یک قاعده استثنائی ومختص زوجه می باشد و نمی تواند از آن استفاده کرده و مثلاً پرداخت مهر را منوط به تمکین زن نماید . چنانچه مهر در عقد تعیین نشده باشد یا عدم تعیین مهر شرط شده باشد ، زن نمی تواند تا تعیین و تسلیم مهر از تمکین امتناع کند و به عبارت دیگر حق حبس ندارد.

 

اثر تمکین ارادی :

اگر زن قبل از اخذ مهر به اختیار خود به ایفاء وظایفی که در مقابل شوهر دارد قیام نمود دیگر نمی تواند از حق حبس خود استفاده کند اما حقی که برای مطالبه مهریه دارد ساقط نمی شود ؛ بنابراین حق قانونی ایجاد شده ساقط نمی شود مگر با رضایت ذی حق یا به حکم قانون . پس چنانچه زن مکره به تمکین شده باشد ، موجب سقوط حق حبس نخواهد شد .

 

اعلام تمکین از طرف زن و سقوط حق حبس زن:

همین که زن اراده و رضایت خود مبنی بر تمکین را اعلام نماید ، ولو آنکه نزدیکی صورت نگیرد ، موجب سقوط حق حبس خواهد بود .

 

جهت کسب اطلاع و قبل از اقدام به دادخواست و طرح دعوی یا دفاع در دعوی با مشاوره حقوقی متخصص در این زمینه تماس حاصل فرمایید .

تأیید رجوع از هبه

تأیید رجوع از هبه : تأیید رجوع از هبه : تعریف هبه : مطابق با ماده ی 795 قانون مدنی هبه عقدی است که به موجب آن یک نفر مالی را مجاناً به کس دیگری تملیک می کند ، تملیک کننده واهب ، طرف دیگر را متّهب ، مالی را که مورد هبه است عین موهوبه می گویند .

 

تأیید رجوع از هبه

زمانی که عقد هبه بین طرفین ( واهب و متهب ) منعقد می شود و ملک در اختیار متهب قرار می گیرد ، اگر عین موهوبه یعنی همان ملک ،

موجود باشد ، واهب یا شخصی که هبه کرده است ، می تواند از آن رجوع کند .

بیشتر بخوانید : … وکیل مهریه

در موارد زیر واهب نمی تواند از هبه رجوع کند :

  1. در صورتی که متهّب پدر و مادر و یا اولاد واهب باشد .
  2. در صورتی که هبه معوض بوده و عوض هم داده شده باشد .
  3. در صورتی که عین موهوبه از ملکیت متهب خارج شده یا متعلق حق غیر واقع شود .
  4. در صورتی که در عین موهوبه تغییری حاصل شود .
  5. در صورت فوت هر یک از واهب یا متهب
  6. در صورتی که مالی به عنوان صدقه بخشیده شود

بیشتر بخوانید : وکیل طلاق توافقی

 

دادخواست تأیید رجوع از هبه :

بعد از رجوع واهب از هبه ، می تواند برای تثبیت آن دادخواست تأیید رجوع از هبه را مطرح کند ولی بهتر است از طریق اظهارنامه رسمی انجام گیرد .

در دعوای تأیید رجوع از هبه ، واهب که ملک خود را هدیه کرده است ، و حالا پشیمان شده ، خواهان دعوی است و متهب خوانده می باشد . از وقتی که واهب از هبه ی خود رجوع کند ، رجوع از هبه محقق شده است و واهب تنها برای تأیید و اعلام آن دادخواست می دهد . بنابراین رأی دادگاه در تأیید رجوع از هبه جنبه ی اعلامی داشته و نیاز به صدور اجراییه ندارد .

 

جهت کسب اطلاعات بیشتر ، قبل از طرح دادخواست یا دفاع در دعوی و اخذ مشاوره از وکیل خانواده با ما تماس بگیرید . تلفن تماس :09123939759