الزام به رفع ممانعت از حق

الزام به رفع ممانعت از حق : الزام به رفع ممانعت از حق :دعوی الزام به رفع ممانعت از حق یکی از دعاوی رایج در اموال عیر منقول می باشد که به موجب آن صاحب حق انتفاع و ارتفاق ، جهت اعاده ی وضع به حالت قبل از تصرف به دادگاه رجوع می کند و رفع ممانعت را از دادگاه می خواهد .

 

الزام به رفع ممانعت از حق

 

قانون آیین دادرسی مدنی در مورد دعوای ممانعت از حق در ماده 159بیان نموده : دعوای ممانعت از حق عبارت است از تقاضای کسی که رفع ممانعت از حق ارتفاق یا انتفاع خود را در ملک دیگری بخواهد .

 

بنابراین چنانچه کسی مانع استفاده حقوق قانونی شخص در ملکی شود ؛ ممانعت از حق کرده است .

 

در دعوای ممانعت از حق ، خواهان از مرجع قضایی می خواهد تا مانعی را که سبب جلوگیری وی از بهره مندی از حقوق ارتفاقی شده است را رفع کند .

 

شرایط دادخواست الزام به رفع ممانعت از حق

برای اینکه دعوای ممانعت از حق به نتیجه برسد و دادگاه به رفع ممانعت رأی بدهد ، باید شرایط ذیل فراهم باشد :

  1.  سبق تصرف خواهان : یعنی خواهان ثابت کند که از حق مورد نظر استفاده می کرده است .
  2.  ممانعت فعلی خوانده : باید ثابت شود که خوانده از حق خواهان جلوگیری کرده است .
  3.  عدم رضایت خواهان : باید این ممانعت بدون حق و بدون رضایت خواهان بوده باشد .

در دعوای الزام به رفع ممانعت از حق ، خواهان دعوی ، صاحب حق انتفاع یا ارتفاق است که از حق خود محروم شده است . خوانده هم کسی است که از حق خواهان جلوگیری کرده است . کسی که ممانعت کرده ، ممکن است ، مالک ملک مجاور یا شخص دیگری باشد .

در دعوای  الزام به رفع ممانعت از حق ، دادگاه صرفاً به این موضوع رسیدگی می کند که آیا خواهان دارای حق ارتفاق و یا انتفاع است و آیا خوانده از چنین حقی جلوگیری کرده است یا خیر ؛ بنابراین در دعوای ممانعت از حق ، دادگاه وارد دلایل مالکیت ملک نمی شود .

 

نحوه اجرای رأی ممانعت از حق

دعوای ممانعت از حق به محض صدور رآی بدوی قابلیت اجرایی دارد و تجدید نظر از آن ، اجرای حکم را به تأخیر نمی اندازد . بنابراین پس از صدور حکم ، اجراییه صادر و رأی اجرا می شود .

 

جهت کسب اطلاعات بیشتر در خصوص الزام به رفع ممانعت از حق ، قبل از طرح دادخواست یا دفاع در دعوی و اخذ مشاوره از وکیل ملکی با ما تماس بگیرید . تلفن تماس : 09123939759

 

الزام به رفع مزاحمت

الزام به رفع مزاحمت : الزام به رفع مزاحمت : مطابق با ماده 160 قانون آیین دادرسی مدنی ، دعوای مزاحمت عبارت است از : دعوایی که به موجب آن متصرف مال غیر منقول ، درخواست جلوگیری از مزاحمت کسی را می کند که نسبت به متصرفات او مزاحم است ، بدون اینکه مال را از تصرف متصرف خارج کرده باشد ؛ بنابراین بدون اینکه ملک از تصرف مالک خارج شود ، نسبت به تصرفات مالک مزاحمت ایجاد شده است و اجازه بهره برداری مناسب متصرف را از ملک نمی دهد . مثل اینکه شخصی با تخلیه مصالح و یا با ریختن زباله در ورودی ملک دیگری ، برای مالک مزاحمت ایجاد کند .

الزام به رفع مزاحمت

در دعوای مزاحمت باید ارکان زیر موجود باشد :

  1. تصرف سابق خواهان بدون مزاحمت
  2. مزاحمت فعلی خوانده بدون رضایت خواهان
  3. غیر قانونی بودن مزاحمت خوانده

 

دادخواست الزام به رفع مزاحمت مزاحمت :

در دعوای مزاحمت ، خواهان باید ثابت کند که موضوع دعوا حسب مورد ، قبل از خارج شدن ملک از تصرف وی و یا قبل از ممانعت و یا مزاحمت در تصرف و یا مورد استفاده ی او بوده و بدون رضایت او و یا به غیر وسیله قانونی از تصرف وی خارج شده است .

در دعوای مزاحمت از حق ، خواهان دعوی کسی است که نسبت به تصرفات او مزاحمت شده است . مزاحم ملک نیز خوانده ی دعوا است .

نحوه اجرای رأی مزاحمت از حق

دعوای الزام به رفع مزاحمت از حق بلافاصله پس از صدور حکم دادگاه بدوی و قبل از قطعیت ، رأی اجرا می شود و تجدید نظرخواهی محکوم علیه ، تاثیری در اجرای رأی ندارد .

 

جهت کسب اطلاعات بیشتر در خصوص الزام به رفع مزاحمت از حق ، قبل از طرح دادخواست یا دفاع در دعوی و اخذ مشاوره از وکیل ملکی با ما تماس بگیرید . تلفن تماس : 09123939759

الزام مالک ملک به ارائه اصل سند مالکیت

الزام مالک ملک به ارائه اصل سند مالکیت : الزام مالک ملک به ارائه اصل سند مالکیت :مطابق با ماده 219 قانون مدنی ، عقودی که بر طبق قانون ، واقع شده باشد ، بین متعاملین و قائم مقام آن ها لازم الاتباع است . مگر اینکه به رضای طرفین اقاله یا به علت قانونی فسخ شود .

در قرارداد های مشارکت در ساخت ، معمولاً سازنده انجام مراحل اداری و ثبتی لازم برای ملک را به عهده می گیرد . در این رابطه همکاری مالک با سازنده به صورت دادن وکالت کاری و تحویل مدارک ملک در مواقع لزوم ، نمایان می شود .

برای انجام مراحل اداری در ادارات مالیاتی ، ادارات ثبت و شهرداری در برخی موارد نیاز به ارایه ی اصل سند مالکیت ملک ، وجود دارد . به همین خاطر در قراردادهای مشارکت ، مالک تعهد می کند که باید سند رسمی ملک را به سازنده یا شخص دیگری تحویل دهد و آن را به امانت بگذارد .

در مورد انجام تعهد وضمانت اجرای آن ، قانون مدنی بیان داشته ، اگر کسی تعهد اقدام به امری را بکند ، در صورت تخلف ، مسئول خسارت طرف مقابل است . بنابراین اگر مالک به تعهد خود مبنی بر ارائه سند رسمی ملک عمل نکند ، سازنده می تواند وی را به تحویل سند ، الزام کند و الزام وی را از دادگاه بخواهد .

در دعوی الزام مالک به ارایه اصل سند مالکیت ، کسی که می خواهد اسناد مربوط به وی تحویل شود خواهان است و شخصی که در قرارداد به تحویل سند مالکیت ، تعهد داده خوانده است .

الزام مالک ملک به ارائه اصل سند مالکیت

 

نحوه ی اجرای رأی الزام مالک ملک به ارائه اصل سند مالکیت:

در این دعوی در صورتی که محکوم علیه مفاد حکم را اجرا نکند ، رأی از طریق قوه ی حاکمه ، قابل اجرا نیست . فایده عملی طرح این دعوی این است که در صورتی که مالک با وجود الزام قانونی ، از ارائه ی سند خودداری کند ، سازنده حق فسخ قرارداد را پیدا خواهد کرد . در حقیقت کاربرد این دعوی در جایی است که حق فسخ ناشی از استنکاف مالک به ارایه ی سند در قرارداد پیش بینی نشده است و سازنده ی ملک با طرح این دعوی از حق فسخ قرارداد برخوردار می شود .

 

 

جهت کسب اطلاعات بیشتر ، قبل از طرح دادخواست یا دفاع در دعوی و اخذ مشاوره از وکیل ملکی با ما تماس بگیرید . تلفن تماس : 09123939759

تأیید انفساخ قرارداد اجاره به دلیل از بین رفتن عین

تأیید انفساخ قرارداد اجاره به دلیل از بین رفتن عین : تأیید انفساخ قرارداد اجاره به دلیل از بین رفتن عین و یا منافع ملک : مطابق با ماده 471 قانون مدنی ، برای صحت اجاره ، باید انتفاع از عین مستأجره با بقای اصل آن ممکن باشد .

بنابراین اگر به هر دلیلی عین مستأجره و یا منافع آن از بین برود و یا اینکه قابلیت انتفاع ملک سلب شود ، عقد اجاره منفسخ می شود و قرارداد اجاره از بین می رود .

به عنوان مثال ممکن است ملکی برای تأسیس مغازه اجاره داده شود ، ولی شهرداری اجازه ی استفاده ی تجاری از ملک را به مستأجر ندهد . در چنین حالتی قرارداد اجاره منفسخ می شود یا زمانی که دستور تخلیه ملکی به دلیل تخلفات ساختمانی توسط کمیسیون ماده 100 شهرداری صادر شده و ملک توسط شهرداری پلمپ شود .

حالت دیگر زمانی است که عقد اجاره منعقد شده باشد و قابلیت انتفاع ملک مورد اجاره به دلیل ایجاد یک عیب به صورت کلی از بین برود و نتوان از آن رفع عیب کرد . در چنین حالتی نیز قرارداد اجاره بر طبق قانون منفسخ می شود . در این موارد ، دادخواست تأیید انفساخ قرارداد اجاره به دلیل از بین رفتن عین مستأجره و یا منافع ملک مطرح می شود .

 

تأیید انفساخ قرارداد اجاره به دلیل از بین رفتن عین

دادخواست تأیید انفساخ قرارداد اجاره به دلیل از بین رفتن عین :

در دعوی تأیید انفساخ قرارداد اجاره به دلیل از بین رفتن عین و یا منافع ملک هم موجر و هم مستأجر می توانند به عنوان خواهان ، دادخواست را به طرفیت دیگری مطرح کنند .

هنگامی که عین مستأجره یا منافع آن از بین رفت ، قرارداد از همان موقع از بین میرود . به عبارت دیگر ، عقدی که به طور صحیح منعقد شود ، باطل نمی شود ؛ بلکه منفسخ می شود و اثر آن ناظر به آینده است و در گذشته هیچ تأثیری ندارد . به همین دلیل عنوان تأیید انفساخ برای این دعوی مناسب تر است . با این حال از آن جا که در قانون مدنی در فرض تلف و خارج شدن از امکان انتفاع عین مستأجره ، واژه ی بطلان را استفاده کرده است ، می توان در عنوان دعوی این واژه را به کار برد .

دادگاه در دادنامه ، انفساخ عقد اجاره را تأیید می کند . به همین دلیل اجراییه برای این موضوع صادر نمی شود وحکم دادگاه جنبه ی اعلامی دارد .

 

جهت کسب اطلاعات بیشتر ، قبل از طرح دادخواست یا دفاع در دعوی و اخذ مشاوره از وکیل ملکی با ما تماس بگیرید . تلفن تماس : 09123939759

تخلیه به جهت نیاز به سکونت

تخلیه به جهت نیاز به سکونت : تخلیه به جهت نیاز به سکونت : مطابق با بند 3 ماده 15 قانون روابط موجر و مستأجر سال 1356 ، پس از انقضای مدت اجاره ، در صورتی که محل کسب یا پیشه یا تجارت ، مناسب برای سکنی هم باشد و مالک برای سکونت خود یا اولاد یا پدر یا مادر یا همسر خود درخواست تخلیه کند ، دادگاه ضمن صدور حکم تخلیه ، به پرداخت حق کسب یا پیشه یا تجارت نیز حکم خواهد داد .

 

لازم به ذکر است که اشخاصی که در بند 3 ماده 15 قانون روابط موجر و مستأجر سال 1356 ذکر شده اند و به استناد نیاز آنها به محل سکونت ، می توان دادخواست تخلیه تقدیم کرد ، حصری هستند و نمی توان با تفسیر موسع ، این رابطه را به اشخاص دیگر تعمیم داد .

 

تخلیه به جهت نیاز به سکونت

نحوه رسیدگی به دعوی تخلیه به جهت نیاز به سکونت:

دادگاه پس از بررسی وضعیت ملک و قابلیت سکونت آن و احراز نیاز اشخاص فوق به سکونت ، ابتدا پرونده را به کارشناس رسمی دادگستری جهت ارزیابی میزان حق کسب و پیشه ارجاع می دهد و پس از قطعیت نظر کارشناس رسمی ، اقدام به صدور رأی تخلیه به جهت نیاز به سکونت با تعیین مهلت سه ماهه برای موجر جهت پرداخت حق کسب و پیشه و مهلتی ده روزه تا دو ماهه برای مستأجر جهت تخلیه ، می کند .

 

مهلت سه ماهه مالک از تاریخ قطعیت رأی و مهلت مستأجر از تاریخ پرداخت حق کسب و پیشه خواهد بود . و در صورت عدم پرداخت مبلغ حق کسب و پیشه در مهلت مذکور ، رأی صادره کان لم یکن می شود .

 

اگر موجر در مهلت تعیین شده در رأی صادره ، اقدام به پرداخت حق کسب و پیشه کند ، پس از اتمام مهلت تعیین شده برای مستأجر ، اجرای احکام دادگاه ، اقدام به تخلیه ملک می کند .

 

جهت کسب اطلاعات بیشتر ، قبل از طرح دادخواست یا دفاع در دعوی و اخذ مشاوره از وکیل ملکی با ما تماس بگیرید . تلفن تماس : 09123939759

تخلیه ی مستأجر به دلیل نیاز شخصی

تخلیه ی مستأجر به دلیل نیاز شخصی : تخلیه ی مستأجر به دلیل نیاز شخصی : بر اساس ماده 15 قانون روابط موجر و مستأجر مصوب 1356 ، یکی از جهاتی که مالک ملک استیجاری دارای حق کسب و پیشه می تواند اقدام به تخلیه ملک تجاری کند ، تخلیه به منظور احتیاج شخص موجر برای کسب یا پیشه یا تجارت است .

بنابراین مالک نمی تواند به استناد نیاز فرزندان یا نزدیکان ، درخواست تخلیه را تقدیم کند و صرفاً نیاز فعلی خود موجر جهت امرار معاش معمول زندگی ، مجوز تخلیه ملک است .

البته برخی از محاکم با وحدت ملاک از بند سه ماده 15 قانون روابط موجر و مستأجر مصوب 1356 بر خلاف نظر فوق ، عقیده دارند و به استناد نیاز شخصی فرزندان مالک نیز حکم به تخلیه صادر می کنند .

در درخواست تخلیه ی مستأجر به دلیل نیاز شخصی ، مالک می تواند با اثبات این که برای گذراندن زندگی و امرار معاش ، نیازمند به کسب و کار در ملک تجاری است ، تقاضای تخلیه ی مستأجر به دلیل نیاز شخصی را تقدیم کند .

مثلاً ممکن است موجر بازنشسته شده باشد و در صدد باشد با تخلیه ی ملک خود به کسب و کار در آن جا بپردازد که در این صورت لازم است به پیوست دادخواست ، مستندات و مدارک بازنشستگی خود را که حاکی از بیکار بودن وی است ارائه دهد .

 

تخلیه ی مستأجر به دلیل نیاز شخصی

رسیدگی به دعوی تخلیه ی مستأجر به دلیل نیاز شخصی :

دادگاه پس از بررسی ادله و مستندات ، چنان چه علیه مالک رأی صادر کند ، از اعتبار امر مختومه برخوردار است .

یعنی اگر موجر بخواهد مجدداً همان دعوی را در دادگاه مطرح کند ، قابل رسیدگی دوباره نیست . مگر اینکه تغییر در وضعیت موجر پیدا شده باشد . اگر دادگاه نیاز شخصی مالک را احراز کرد ، پس از جلب نظر کارشناس و ارزیابی مبلغ حق کسب و پیشه ، اقدام به صدور رأی مبنی بر تخلیه ملک می کند و در ضمن رأی مهلتی سه ماهه جهت پرداخت حق کسب و پیشه به موجر و مهلتی ده روزه تا دو ماهه برای تخلیه ملک به مستأجر می دهد . شروع مهلت مستأجر از تاریخ پرداخت مبلغ حق کسب و پیشه می باشد . چنان چه پس از پرداخت مبلغ حق کسب و پیشه ، مستأجر در مهلت مقرر در حکم اقدام به تخلیه ملک نکند ، اجرای احکام ملک را تخلیه می کند .

 

جهت کسب اطلاعات بیشتر ، قبل از طرح دادخواست یا دفاع در دعوی و اخذ مشاوره از وکیل ملکی با ما تماس بگیرید . تلفن تماس : 09123939759

تخلیه مستأجر به دلیل عدم پرداخت اجاره بها

تخلیه مستأجر به دلیل عدم پرداخت اجاره بها : تخلیه مستأجر به دلیل عدم پرداخت اجاره بها : مطابق با ماده 6 قانون روابط موجر و مستأجر مصوب 1356، مستأجر مکلف است ، در موعد معین در اجاره نامه اجرت المسمی و پس از انقضای مدت اجاره اجرت المثل را به میزان اجرت المسمی ، آخر هر ماه اجاری ظرف ده روز به موجر یا نماینده ی قانونی او بپردازد .

هر گاه اجاره نامه ای در بین نباشد ، اجاره بها را به میزانی که بین طرفین مقرر و یا عملی شده و در صورتی که میزان آن معلوم نباشد ، به عنوان اجرت المثل مبلغی که متناسب با اجاره ی املاک مشابه تشخیص می دهد ، برای هر ماه تا دهم ماه بعد به موجر یا نماینده قانونی او پرداخت یا در صندوق ثبت و یا بانکی که از طرف سازمان ثبت تعیین می شود ، سپرده و قبض رسید را اگر اجاره نامه رسمی است به دفتر خانه ی تنظیم کننده ی سند و هر گاه اجاره نامه عادی بوده یا اجاره نامه ای در بین نباشد ، قبض رسید را باتعیین محل اقامت موجر به یکی از دفاتر رسمی نزدیک ملک تسلیم و رسید دریافت دارد .

 

دفتر خانه باید منتهی ظرف ده روز به وسیله ی اداره ی ثبت محل ، مراتب را به موجر یا نماینده ی قانونی او اخطار کند که برای دریافت وجه تودیع شده به دفتر خانه مزبور مراجعه کنند .

 

 

تخلیه مستأجر به دلیل عدم پرداخت اجاره بها

مبنای حقوقی دادخواست تخلیه مستأجر به دلیل عدم پرداخت اجاره بها

 

دعوی تخلیه مستأجر به دلیل عدم پرداخت اجاره بها  در مورد قراردادهای اجاره ی املاک تجاری دارای حق کسب و پیشه که قبل از سال 1376 بسته شده است ، مطرح می شود . مستأجر مکلف است در موعد معین در اجاره نامه ، اجاره ی ملک دارای حق کسب و پیشه را بپردازد و پس از پایان مدت قرارداد اجاره و ادامه ی رابطه استیجاری ، اجرت المثل را به همان میزان اجاره در آخر هر ماه ، ظرف ده روز به مالک بپردازد . حال اگر مستأجر به موقع اجاره بها را نپردازد ، اظهارنامه ی رسمی ( در موردی که اجاره نامه عادی است و یا اجاره نامه ای در بین نباشد ) و یا اخطاریه های دفترخانه ( در مورد اجاره نامه رسمی ) از سوی موجر برای وی فرستاده می شود و ده روز مهلت برای پرداخت اقساط عقب افتاده به وی داده می شود .در صورت عدم پرداخت اجاره بها یا پرداخت با تأخیر ، مالک می تواند ، نسبت به طرح دعوای تخلیه به جهت عدم پرداخت اجاره بها ، اقدام کند .

 

نحوه اجرای رأی :

دادگاه در صورت احراز تخلف مستأجر ، اقدام به صدور رأی ، مبنی بر تخلیه ی ملک به دلیل عدم پرداخت اجاره بها می کند و به مستأجر مهلت می دهد ، ظرف مدتی که از ده روز کمتر و از دو ماه بیشتر نیست ، ملک را تخلیه کرده و تحویل مالک دهد .

حکم صادر شده پس از قطعیت برای اجرا به واحد اجرای احکام مدنی فرستاده می شود و اجرای احکام مدنی در مهلت تعیین شده از سوی دادگاه ، بدون آن که مبلغی با عنوان حق کسب و پیشه از موجر دریافت کند ، نسبت به تخلیه ی ملک اقدام خواهد کرد .

 

جهت کسب اطلاعات بیشتر ، قبل از طرح دادخواست یا دفاع در دعوی و اخذ مشاوره از وکیل ملکی با ما تماس بگیرید . تلفن تماس : 09123939759

تخلیه به جهت تغییر شغل

تخلیه به جهت تغییر شغل : تخلیه به جهت تغییر شغل : در قراردادهای اجاره املاک تجاری که قبل از سال 1376 منعقد شده است و مشمول قانون روابط موجر و مستأجر سال 1356 می شوند ، هر گاه مورد اجاره برای شغل معینی اجاره داده شده باشد و مستأجر بدون رضایت موجر ، اقدام به تغییر شغل خود کند ، مالک می تواند تخلیه ی مورد اجاره را به لحاظ تغییر شغل از دادگاه بخواهد . مگر این که شغل جدید ، عرفاً مشابه ی شغل سابق باشد .

 

چنان چه شغل معینی در اجاره نامه قید نشده باشد و موجر و مستأجر نیز برای شغل معینی ، عقد اجاره را منعقد نکرده باشند ، دعوی فسخ و تخلیه به جهت تغییر شغل ، پذیرفته نمی شود . همچنین در صورت انتقال ملک ، حق تخلیه به جهت تغییر شغل که در زمان مالک قبلی ایجاد شده است ، به مالک جدید منتقل نمی شود البته برخی محاکم معتقدند که این حق به مالک جدید منتقل می شود .

 

تخلیه به جهت تغییر شغل

دعوی تخلیه به جهت تغییر شغل :

در دعوی تخلیه به جهت تغییر شغل ، مالکی که متقاضی تخلیه ی مورد اجاره است ، خواهان دعوی می باشد و به طرفیت مستأجری که شغل خود را تغییر داده است ، دعوی طرح می کند .

دادگاه پس از استماع اظهارات طرفین در جلسه رسیدگی و بررسی مستندات خواهان و در صورت لزوم با ارجاع امر به کارشناسی و یا معاینه ی محل ، پس از احراز تغییر شغل از سوی مستأجر ، رأی به تخلیه ی ملک صادر می کند و در ضمن رأی مهلتی که از ده روز کمتر و از دو ماه بیشتر نباشد ، جهت تخلیه ملک به مستأجر داده می شود . این نوع تخلیه بدون احتساب حق کسب و پیشه می باشد و مستأجر بدون دریافت وجهی بابت حق کسب و پیشه ، اقدام به تخلیه خواهد کرد .

 

اجرای رأی با صدور اجراییه امکان پذیر است و به مستأجر ابلاغ می شود تا ظرف مهلت تعیین شده در رأی ، اقدام به تخلیه ی ملک کند . در صورت استنکاف مستأجر از تخلیه ، اجرای احکام دادگاه اقدام به تخلیه ی ملک می کند .

 

جهت کسب اطلاعات بیشتر ، قبل از طرح دادخواست یا دفاع در دعوی و اخذ مشاوره از وکیل ملکی با ما تماس بگیرید . تلفن تماس : 09123939759

تخلیه مستأجر به جهت تعدی و تفریط

تخلیه مستأجر به جهت تعدی و تفریط : تخلیه مستأجر به جهت تعدی و تفریط : در قراردادهای تجاری که مشمول قانون روابط موجر و مستأجر 1356 می شود یا به عبارت بهتر در قرارداد های املاک تجاری دارای حق کسب و پیشه ، یکی از مواردی که مالک می تواند ، درخواست تخلیه ی ملک را مطرح کند ، زمانی است که مستأجر نسبت به ملک تعدی و تفریط کرده باشد . تعدی به معنای تخلف از حدود اذن و اختیار است و تفریط به معنای ترک تکالیف و الزامات است . اثبات تعدی و تفریط بر عهده ی مالک است و مالک ممکن است قبل از طرح دعوی با تأمین دلیل از وضعیت ملک ، بتواند اقدام به اثبات تعدی و تفریط کند .

 

قانون ، قرارداد و عرف منابع شناسایی حدود اختیارات و تکالیف مستأجر در ارتباط با ملک مورد اجاره است . به عبارت دیگر ، اگر مستأجر بر طبق یکی از منابع فوق ، از حدود اختیارات خود تجاوز کند و یا تکلیف خود را در قبال ملک انجام ندهد ، تعدی و تفریط محقق شده و مالک می تواند ، نسبت به تخلیه ی ملک اقدام کند .

 

تخلیه مستأجر به جهت تعدی و تفریط

مصادیق تعدی و تفریط :

تخریب تمام و یا بخشی از ملک ، تغییر اساسی در ملک ، انجام ندادن تعمیراتی که در تعهد مستأجر است و احداث بنا در ملک ، نمونه هایی از تعدی و تفریط محسوب می شود .

 

نحوه ی رسیدگی به دعوی تخلیه مستأجر به جهت تعدی و تفریط :

دادگاه پس از رسیدگی و استماع اظهارات طرفین ، در صورت نیاز از طریق معاینه ی محل و یا ارجاع امر به کارشناس رسمی دادگستری ، اقدام به بررسی صحت ادعای مالک و در صورت احراز صحت ادعای وی ، حکم به تخلیه مستأجر به جهت تعدی و تفریط ، بدون نیاز به پرداخت حق کسب و پیشه از سوی مالک صادر می کند . لازم به ذکر است که تخلف مستأجر مسقط حق سر قفلی نیست و تنها موجب سقوط حق کسب وپیشه می شود به این صورت که در صورت انتقال عین مستأجره بدون داشتن حق انتقال ، نصف حق کسب و پیشه ساقط می شود و در صورت سایر تخلفات ، کلیه ی حق کسب و پیشه وی از بین می رود .

 

نحوه ی اجرای رأی :

از آنجایی که تخلیه به لحاظ تعدی و تفریط ، بدون احتساب و واریز حق کسب و پیشه می باشد ، لذا به محض قطعیت رأی و صدور اجراییه ، اگر مستأجر ملک را در مهلت تعیین شده از سوی دادگاه ( معمولاً بیش از ده روز و کمتر از دوماه ) تخلیه نکند ، به اجبار محل تجاری تخلیه می شود .

 

جهت کسب اطلاعات بیشتر ، قبل از طرح دادخواست یا دفاع در دعوی و اخذ مشاوره از وکیل ملکی با ما تماس بگیرید . تلفن تماس : 09123939759

تخلیه به جهت انتقال به غیر

تخلیه به جهت انتقال به غیر : تخلیه به جهت انتقال به غیر : در مورد قراردادهای اجاره ی اماکن تجاری که قبل از سال 1376 منعقد شده و مشمول قانون روابط موجر و مستأجر 1356 است ، مستأجر بدون اذن مالک ، حق انتقال منافع ملک را به شخص دیگر ندارد . در صورتی که مستأجر بدون اذن مالک و یا حکم دادگاه ، به هر شکلی اعم از آن که قرارداد مکتوبی در بین باشد و یا به صورت عملی و بدون مبادله ی قرارداد ، منافع ملک را به دیگری منتقل کند ، مالک می تواند با پرداخت نصف حق کسب و پیشه ، اقدام به فسخ قرارداد اجاره و تخلیه به جهت انتقال به غیر کند .

 

تخلیه به جهت انتقال به غیر

 

حتی اگر قراردادی برای انتقال حق کسب و پیشه ، منعقد نشده باشد ؛ ولی فرد دیگری غیر از مستأجر از عین مستأجره استفاده کند ، برای تحقق انتقال به غیر ، کفایت می کند و وجود یا عدم وجود قرارداد ، بین مستأجر و منتقل الیه مؤثر نیست لازم به ذکر است ، چنان چه مستأجر از لحاظ جسمی قادر به کسب و کار در عین مستأجره نباشد و پسر و یا شاگردش که دارای استقلال مالی نیست ، عملاً محل کسب را اداره کند ، از مصادیق انتقال به غیر نیست . برای تحقق انتقال به غیر باید انتقال گیرنده دارای استقلال مالی از مستأجر بوده و به نفع خود از محل استفاده کند .

بنابراین در صورت انتقال به غیر از سوی مستأجر ، مالک می تواند دادخواست فسخ قرارداد اجاره و تخلیه به جهت انتقال به غیر را طرح کند .

 

نحوه رسیدگی به دعوی تخلیه به جهت انتقال به غیر :

دادگاه پس از رسیدگی و استماع اظهارات طرفین ، در صورت احراز انتقال به غیر ، موضوع را برای ارزیابی میزان حق کسب و پیشه به کارشناس رسمی دادگستری ارجاع می دهد و پس از قطعیت نظر کارشناس ، رأی به تخلیه ی ملک استیجاری در ازای پرداخت نصف حق کسب و پیشه صادر می کند . دادگاه در رأی صادر شده به موجر ، مهلت می دهد تا ظرف سه ماه از تاریخ قطعیت رأی ، نسبت به پرداخت نصف حق کسب و پیشه به مستأجر اقدام کند . عدم پرداخت حق کسب و پیشه در مهلت سه ماهه توسط موجر ، موجب الغای رأی می شود .

همچنین برای مستأجر مهلتی که از ده روز کمتر و از دو ماه بیشتر نباشد ، برای تخلیه ی ملک در نظر می گیرد شروع مهلت مستأجر از زمان پرداخت حق کسب و پیشه ، توسط موجر محاسبه می شود . در صورتی که موجر در مهلت سه ماه از قطعیت ، اقدام به پرداخت حق کسب و پیشه کند ، اجرای احکام مکلف است پس از انقضای مهلتی که در رأی برای مستأجر تعیین شده است ، اقدام به تخلیه ی ملک کند .

 

جهت کسب اطلاعات بیشتر ، قبل از طرح دادخواست یا دفاع در دعوی و اخذ مشاوره از وکیل ملکی با ما تماس بگیرید . تلفن تماس : 09123939759