نوشته‌ها

نفقه اقارب

نفقه اقارب : الزام به انفاق از قواعد آمره است و شرط خلاف آن باطل و نامشروع می باشد .نفقه اقارب شامل خوراک ، پوشاک ، مسکن و وسایل مسکن و … می باشد .

 

نفقه اقارب

چه کسی مستحق به نفقه است ؟

کسی مستحق نفقه است که ندار بوده و نتواند به وسیله اشتغال به شغلی ( حرفه ای که مناسب با شأن و لایق حال فرد ) وسائل معیشت خود را فراهم سازد .

چنانچه شخصی برای وام گرفتن اعتبار داشته باشد ، باز هم واجب النفقه محسوب می شود و همچنین دختری که از شوهر کردن امتناع کند و به خواستگاران شایسته خود پاسخ رد بدهد ، این اقدام استحقاق او را بر نفقه گرفتن از بین نمی برد .

شرایط الزام به پرداخت نفقه اقارب:

مطابق با ماده 1198 قانون مدنی کسی ملزم به پرداخت نفقه اقارب است که متمکن از دادن نفقه باشد . یعنی بتواند نفقه بدهد بدون اینکه از این حیث در وضع معیشت خود دچار مضیقه گردد . برای تشخیص تمکن باید کلیه تعهدات و وضع زندگانی شخصی او در جامعه در نظر گرفته شود .

مثلاً اگر فردی مالی زائد بر مخارج خود و زوجه اش داشته باشد ، اما در مقابل دیون حالی داشته باشد ، این دیون مقدم بر نفقه اقارب به جز نفقه اولاد است و پس از پرداخت آنها ، اگر چیزی زاید آمد صرف نفقه اقارب می شود .

 

نفقه اولاد :

نفقه اولاد بر عهده پدر است . پس از فوت پدر یا عدم قدرت او به انفاق به عهده اجداد پدری است و در صورت نبودن پدر و اجداد پدری و یا عدم قدرت آنها نفقه بر عهده مادر است . هرگاه مادر هم زنده نباشد و یا قادر به پرداخت نفقه نباشد به عهده اجداد و جدات مادری و جدات پدری واجب النفقه است.

نفقه پدر و مادر :

نفقه پدر و مادر بر عهده اولاد و یا اولادِ اولاد است . اگر پدر و مادر تنها یک فرزند داشته باشند ، همه نفقه بر عهده اوست و در صورت تعدد فرزندان ، مشترکاً و به صورت برابر باید پرداخت کنند .

تقدم نفقه زوجه بر دیگران

در صورتی که یک یا چند نفر از افراد واجب النفقه همراه با زوجه وجود داشته باشد ، زوجه مقدم بر دیگران است . نفقه زن ، طلب ممتاز است و بر سایر دیون شوهر ، مقدم است حتی بر طلب دولت بابت مالیات و طلب سازمان تأمین اجتماعی مقدم خواهد بود .

ارکان نفقه اقارب

نفقه اقارب شامل چه چیزهایی است ؟

نفقه اقارب عبارت است از مسکن و البسه و غذا و اثاث البیت به قدر رفع حاجت با در نظر گرفتن درجه استطاعت منفق البته باید اذعان داشت که نفقه منحصر به موارد مذکور نیست و در واقع هر چیزی که بر حسب عرف ، برای گذران زندگی شخص لازم است ، جزء نفقه محسوب می شود .

عدم قابلیت مطالبه نفقه گذشته توسط اقارب

زوجه در هر حال می تواند برای نفقه زمان گذشته خود اقامه دعوا نماید و طلب او از بابت نفقه مزبور ، طلب ممتاز بوده و در صورت ورشکستگی شوهر ، زن مقدم بر غرما خواهد بود ولی اقارب نسبت به نفقه گذشته حقی ندارند و فقط نسبت به آتیه می توانند مطالبه نفقه نمایند .

مزایا و امتیازات نفقه زن نسبت به نفقه اقارب

  1. نفقه زن مقدم بر نفقه اقارب است .
  2. نفقه زن طلب ممتاز محسوب می شود .
  3. نفقه گذشته زن دین حقوقی و قابل مطالبه است .
  4. نفقه زن منوط به فقر او یا تمکن شوهر نیست .
  5. نفقه زن یک تکلیف یک جانبه است و در هیچ شرایطی زن مجبور نیست که به شوهر خود نفقه بدهد ، ولی نفقه اقارب یک تکلیف دو جانبه و متقابل است .

 

جهت کسب اطلاعات بیشتر و اخذ مشاوره با ما تماس بگیرید .تلفن تماس : 09123939759

فسخ نکاح

فسخ نکاح : موارد فسخ نکاح : فسخ و طلاق از جهاتی به هم شبیه هستند ، از جمله : 1- موجب انحلال نکاح هستند . 2- عمل حقوقی یکجانبه (ایقاع) محسوب می شوند . 3- اثر فسخ نکاح و طلاق ناظر به آینده است . 4- احکام راجع به عده آنها یکسان است .

 

فسخ نکاح

 

تفاوت فسخ نکاح و طلاق :

  1. موجبات فسخ و طلاق با یکدیگر متفاوت است .
  2. فسخ نکاح فاقد تشریفات لازم برای طلاق است . مثل تکلیف رجوع به داوری .
  3. صحت طلاق منوط به شرایط خاصی در زن است . مثل پاکیزگی .
  4. در فسخ ، امکان رجوع در هیچ فرضی وجود ندارد .
  5. میزان مهر در انحلال ناشی از فسخ با طلاق متفاوت است .
  6. فسخ نکاح ممکن است از جانب مرد یا زن باشد ، ولی طلاق از جانب مرد یا به نیابت از او واقع می شود .
  7. فسخ نکاح هیچ گاه موجب ایجاد حرمت نمی شود .
  8. طلاق مخصوص نکاح دائم است ولی فسخ در نکاح موقت هم ممکن است .

 

موارد امکان فسخ نکاح :

1 – جنون :

جنون هر یک از زوجین به شرط استقرار ،اعم از اینکه مستمر یا ادواری باشد ، برای طرف مقابل موجب حق فسخ است . البته جنونی موجب حق فسخ است که مستمر باشد و جنون رهگذر موجب حق فسخ نیست و همچنین چنانچه زن پس از نکاح مجنون شود برای مرد حق فسخ وجود ندارد . لازم به ذکر است که هر نوع اختلال روانی جنون نیست و جنون تعریف مخصوص به خود را دارد .

2 –  عیوب مرد :

عیوبی که در مرد موجب حق فسخ برای زن می شود عبارت است از :

  • خصاء : کوبیده بودن بیضه های مرد را خصاء می گویند . صرف خصاء بدون توجه به توان مرد برای ایفاء وظایف زناشویی ، از عیوب قانونی موجب حق فسخ برای زن به شمار می رود . خصاء زمانی موجب حق فسخ برای زن خواهد بود که پیش از عقد موجود بوده و زن نیز جاهل به آن بوده باشد هر چند مانع از ایفای وظایف زناشویی نباشد .
  • عِنَن : عنن به شرط آنکه حتی یک بار عمل زناشویی را انجام نداده باشد . عنین ، مردی است که با هیچ زنی قادر به مواقعه نباشد . پس اگر مردی با زوجه خود نتواند مقاربت کند اما قادر به وطی دیگری باشد ، عنین نخواهد بود . و زوجه تنها می تواند از باب عسر و حرج درخواست طلاق دهد .در صورتی که زوج قادر به انجام وظیفه زناشویی باشد ؛ اما نتواند زوجه را باردار کند ، از موارد فسخ نکاح نیست و زن نمی تواند بر این اساس تقاضای صدور گواهی عدم امکان سازش کند .
  • مقطوع بودن آلت تناسلی مرد به اندازه ای که قادر به عمل زناشویی نباشد .

لازم به ذکر است که چنانچه عیب موجد خیار فسخ ، قبل از اعمال خیار مرتفع گردد ، حق فسخ ساقط می گردد .

 

3 – عیوب زن :

عیوبی که در زن موجب حق فسخ برای مرد می شود عبارت است از :

  • قَرَن : قَرَن استخوان زائدی است در آلت تناسلی زن که مانع نزدیکی می گردد .

  • جذام : جذام همان خوره نوعی بیماری پوستی می باشد .

  • بَرَص : بَرَص همان پیسی است که نوعی بیماری پوستی است .

  • افضاء : افضاء یکی شدن مجرای بول و حیض می باشد .

  • زمین گیری .

  • نابینایی از هر دو چشم.

شرط ایجاد حق فسخ ناشی از عیوب :

عیوب زن در صورتی موجب حق فسخ برای مرد است که عیب مزبور در حال عقد نکاح وجود داشته باشد . بنابراین ایجاد این عیوب پس از عقد نکاح در زن ، موجب حق فسخ نکاح برای مرد نمی باشد . چنانچه به جهتی نظیر درمان و عمل جراحی عیب مرتفع گردد ، حق فسخ مرد ساقط می شود . اما در مورد جنون و عِنَن در مرد ، هرگاه بعد از عقد هم حادث شود موجب حق فسخ برای زن خواهد بود .

 

لزوم جهل به عیب :

در تحقق حق فسخ، جهل به عیب نیز لازم است ؛ بنابراین هر یک از زوجین که قبل از عقد ، عالم به امراض مذکور در طرف دیگر بوده بعد از عقد حق فسخ نخواهد داشت .

 

 

3- تخلف از شرط صفت :

چنان چه در یکی از طرفین ازدواج وصف خاصی شرط شده و پس از عقد ازدواج معلوم شود که طرف وصف مورد نظر را دارا نیست ، برای طرف مقابل حق فسخ نکاح وجود دارد .حتی اگر وصف مذکور در عقد تصریح نشده باشد ولی طرفین ، بر اساس آن وصف ، عقد را انجام داده باشند . بنابراین اگر شخصی بر خلاف واقع خود را مهندس یا دکتر یا مجرد معرفی نماید و عقد بر این مبنا واقع شود ، بر خلاف قواعد عمومی قراردادها ، عقد نکاح باطل نیست بلکه طرف مقابل حق فسخ خواهد داشت . در تخلف از شرط صفت ، وجود سوء نیت لازم نیست بر خلاف تدلیس در ازدواج که نیاز به سوء نیت دارد .

4 – تدلیس در ازدواج :

تدلیس به معنای این است که یک نفر به عمد و با سوء نیت و یا با اعمال متقلبانه عیبی را مخفی نگاه داشته و یا صفتی را که مورد توافق طرفین بوده از خود نشان دهد درحالی که فاقد آن صفت بوده است . تدلیس در ازدواج موجب مجازات کیفری است .

 

جهت کسب اطلاعات بیشتر ، قبل از اقدام به طرح دادخواست و دعوی و دفاع در دعوی با مشاوره متخصص در این زمینه تماس حاصل فرمایید . تلفن تماس : 09123939759