فسخ نکاح
فسخ نکاح : موارد فسخ نکاح : فسخ و طلاق از جهاتی به هم شبیه هستند ، از جمله : 1- موجب انحلال نکاح هستند . 2- عمل حقوقی یکجانبه (ایقاع) محسوب می شوند . 3- اثر فسخ نکاح و طلاق ناظر به آینده است . 4- احکام راجع به عده آنها یکسان است .
تفاوت فسخ نکاح و طلاق :
- موجبات فسخ و طلاق با یکدیگر متفاوت است .
- فسخ نکاح فاقد تشریفات لازم برای طلاق است . مثل تکلیف رجوع به داوری .
- صحت طلاق منوط به شرایط خاصی در زن است . مثل پاکیزگی .
- در فسخ ، امکان رجوع در هیچ فرضی وجود ندارد .
- میزان مهر در انحلال ناشی از فسخ با طلاق متفاوت است .
- فسخ نکاح ممکن است از جانب مرد یا زن باشد ، ولی طلاق از جانب مرد یا به نیابت از او واقع می شود .
- فسخ نکاح هیچ گاه موجب ایجاد حرمت نمی شود .
- طلاق مخصوص نکاح دائم است ولی فسخ در نکاح موقت هم ممکن است .
موارد امکان فسخ نکاح :
1 – جنون :
جنون هر یک از زوجین به شرط استقرار ،اعم از اینکه مستمر یا ادواری باشد ، برای طرف مقابل موجب حق فسخ است . البته جنونی موجب حق فسخ است که مستمر باشد و جنون رهگذر موجب حق فسخ نیست و همچنین چنانچه زن پس از نکاح مجنون شود برای مرد حق فسخ وجود ندارد . لازم به ذکر است که هر نوع اختلال روانی جنون نیست و جنون تعریف مخصوص به خود را دارد .
2 – عیوب مرد :
عیوبی که در مرد موجب حق فسخ برای زن می شود عبارت است از :
- خصاء : کوبیده بودن بیضه های مرد را خصاء می گویند . صرف خصاء بدون توجه به توان مرد برای ایفاء وظایف زناشویی ، از عیوب قانونی موجب حق فسخ برای زن به شمار می رود . خصاء زمانی موجب حق فسخ برای زن خواهد بود که پیش از عقد موجود بوده و زن نیز جاهل به آن بوده باشد هر چند مانع از ایفای وظایف زناشویی نباشد .
- عِنَن : عنن به شرط آنکه حتی یک بار عمل زناشویی را انجام نداده باشد . عنین ، مردی است که با هیچ زنی قادر به مواقعه نباشد . پس اگر مردی با زوجه خود نتواند مقاربت کند اما قادر به وطی دیگری باشد ، عنین نخواهد بود . و زوجه تنها می تواند از باب عسر و حرج درخواست طلاق دهد .در صورتی که زوج قادر به انجام وظیفه زناشویی باشد ؛ اما نتواند زوجه را باردار کند ، از موارد فسخ نکاح نیست و زن نمی تواند بر این اساس تقاضای صدور گواهی عدم امکان سازش کند .
- مقطوع بودن آلت تناسلی مرد به اندازه ای که قادر به عمل زناشویی نباشد .
لازم به ذکر است که چنانچه عیب موجد خیار فسخ ، قبل از اعمال خیار مرتفع گردد ، حق فسخ ساقط می گردد .
3 – عیوب زن :
عیوبی که در زن موجب حق فسخ برای مرد می شود عبارت است از :
قَرَن : قَرَن استخوان زائدی است در آلت تناسلی زن که مانع نزدیکی می گردد .
جذام : جذام همان خوره نوعی بیماری پوستی می باشد .
بَرَص : بَرَص همان پیسی است که نوعی بیماری پوستی است .
افضاء : افضاء یکی شدن مجرای بول و حیض می باشد .
زمین گیری .
نابینایی از هر دو چشم.
شرط ایجاد حق فسخ ناشی از عیوب :
عیوب زن در صورتی موجب حق فسخ برای مرد است که عیب مزبور در حال عقد نکاح وجود داشته باشد . بنابراین ایجاد این عیوب پس از عقد نکاح در زن ، موجب حق فسخ نکاح برای مرد نمی باشد . چنانچه به جهتی نظیر درمان و عمل جراحی عیب مرتفع گردد ، حق فسخ مرد ساقط می شود . اما در مورد جنون و عِنَن در مرد ، هرگاه بعد از عقد هم حادث شود موجب حق فسخ برای زن خواهد بود .
لزوم جهل به عیب :
در تحقق حق فسخ، جهل به عیب نیز لازم است ؛ بنابراین هر یک از زوجین که قبل از عقد ، عالم به امراض مذکور در طرف دیگر بوده بعد از عقد حق فسخ نخواهد داشت .
3- تخلف از شرط صفت :
چنان چه در یکی از طرفین ازدواج وصف خاصی شرط شده و پس از عقد ازدواج معلوم شود که طرف وصف مورد نظر را دارا نیست ، برای طرف مقابل حق فسخ نکاح وجود دارد .حتی اگر وصف مذکور در عقد تصریح نشده باشد ولی طرفین ، بر اساس آن وصف ، عقد را انجام داده باشند . بنابراین اگر شخصی بر خلاف واقع خود را مهندس یا دکتر یا مجرد معرفی نماید و عقد بر این مبنا واقع شود ، بر خلاف قواعد عمومی قراردادها ، عقد نکاح باطل نیست بلکه طرف مقابل حق فسخ خواهد داشت . در تخلف از شرط صفت ، وجود سوء نیت لازم نیست بر خلاف تدلیس در ازدواج که نیاز به سوء نیت دارد .
4 – تدلیس در ازدواج :
تدلیس به معنای این است که یک نفر به عمد و با سوء نیت و یا با اعمال متقلبانه عیبی را مخفی نگاه داشته و یا صفتی را که مورد توافق طرفین بوده از خود نشان دهد درحالی که فاقد آن صفت بوده است . تدلیس در ازدواج موجب مجازات کیفری است .
جهت کسب اطلاعات بیشتر ، قبل از اقدام به طرح دادخواست و دعوی و دفاع در دعوی با مشاوره متخصص در این زمینه تماس حاصل فرمایید . تلفن تماس : 09123939759