مراحل شکایت آدم ربایی

مراحل شکایت آدم ربایی : جرم آدم ربایی یکی از جرائم سنگین در همه جوامع به شمار می رود که به شدت نظم و امنیت اجتماعی را تحت تاثیر قرار می دهد. و حتی در صورت گذشت شاکی خصوصی نیز نمی توان از جنبه عمومی این جرم صرف نظر کرد. اگر شما یا یکی از اعضای خانواده تان با این بزه ناهنجار مواجه شده اید. قطعاً تبعات روحی و روانی و حتی در برخی از موارد نتایج حیثیتی زیادی برایتان به دنبال داشته است. بنابراین بهترین کار ممکن این است که از طریق قانون به دنبال احقاق حق خود و مجازات بزهکار برای کاهش تبعات نامطلوب این جرم باشید.

آدم ربایی در قانون مجازات اسلامی

جرم آدم ربایی در قانونی مجازات اسلامی جرم انگاری شده و شرایط مربوط به آن هم بیان شده است. طبق قانون مجازات اسلامی:

هرکس شخصاً یا توسط یک فرد دیگر، شخصی را به قصد مطالبه وجه، مال و اموال یا به قصد انتقام یا هر منظور دیگر به عنف، تهدید، حیله یا به هر نحو دیگر برباید یا مخفی نماید، به حبس از 5 تا 15 سال محکوم می گردد. اگر سن مجنی‌ علیه کمتر از 15 سال تمام باشد. یا ربودن توسط وسایل نقلیه انجام گیرد یا به مجنی‌ علیه آسیب جسمی یا حیثیتی وارد گردد، مرتکب به حداکثر مجازات تعیین ‌شده در این قانون محکوم خواهد شد. و در صورت ارتکاب جرایم دیگر به مجازات آن جرم نیز محکوم می‌ شود.

مراحل شکایت آدم ربایی

طبق قانون مجازات اسلامی مجازات شروع به آدم ربایی از سه تا پنج سال حبس است. و اینکه اگر ارتكاب جرم به عنف یا تهدید باشد به حبس درجه چهار و در غیر این صورت به حبس درجه پنج تبدیل می شود. بنابراین می توان گفت تعریفی که عامه اجتماع از جرم آدم ربایی دارند کاملا صحیح است. و مطابق متون حقوقی است با این تفاوت که برخی از مردم تصور می کنند فریب یک شخص برای حضور در یک مکان خاص نیز نوعی آدم ربایی است. اما در واقع این گونه نیست بلکه آدم ربایی صرفا از طریق مواردی که در این ماده بیان گردید صورت می گیرد.

چگونه از جرم آدم ربایی شکایت کنیم؟

اکنون به سوال اصلی مقاله باز می گردیم که مراحل شکایت آدم ربایی توسط وکیل کیفری چیست یا به زبان ساده تر اینکه “چگونه از جرم آدم ربایی شکایت کنیم؟”

هرچند ادم ربایی یک جرم سنگین است. اما همانند بسیاری از جرائم کیفری در دادگاه کیفری شعبه دو به آن رسیدگی می شود. شما می توانید ابتدا از طریق کلانتری اقدام کنید یا اینکه مستقیما به دادسرای محل وقوع جرم مراجعه کنید.

در هر صورت مراجع فوق در ارتباط با یکدیگر فعالیت می کنند. اما اگر مستقیما به دادسرا بروید کارهایتان هم زودتر پیش می رود. در دادسرا باید شکایت نامه خود را تحت عنوان شکایت از آدم ربایی تنظیم کرده و تمامی اطلاعاتی که در اختیار دارید را در همان برگه ثبت نمایید. پس از طرح شکوائیه و دادن تمامی مدارک و شواهد موجود به بازپرس، رسیدگی به پرونده در دادسرا آغاز می شود. در صورت احراز وقوع جرم آدم ربایی، کیفر خواست را صادر می شود. چنانچه بازپرس مصلحت بداند می تواند از قرارهای کیفری هم برای بازداشت متهم یا پاک نشدن آثار جرم استفاده نماید.

بعد از صدور کیفرخواست پرونده به دادگاه ارسال می شود و تا طرفین بتوانند اظهارات و دفاعیات خود را ارائه نمایند. اگر وقوع جرم برای دادگاه محرز گردد مطابق ماده 621 قانون مجازات اسلامی ، حکم مناسب را صادر خواهد کرد. و محکوم علیه به مجازات مقرر محکوم خواهد شد. در این زمینه بهتر است تا حتما به وکیل آدم ربایی مراجعه نمایید و از تجربیات ایشان بهره مند شوید.

ضمناً جهت کسب اطلاعات بیشتر میتوانید مقالات دیگر سایت که مربوط به ادم ربایی می باشد را مطالعه فرمایید.

نکاتی در خصوص تأمین دلیل

تأمین دلیل یکی از رایج ترین قرارهایی که در مراجع حقوقی صادر می شود. تا با استفاده از آن مانع از بین رفتن دلایل اثبات دعوا شد. شاید برای شما هم پیش آمده باشد که به شورای حل اختلاف یا دادگاه عمومی مراجعه کرده باشید. و نگران از دست رفتن و اوضاع و احوالی باشید که می خواهید با استفاده از آن ها ادعای خود را اثبات کنید و از حق خود دفاع کنید .

قانون گذار در این شرایط با وضع قوانین تأمین دلیل سعی نموده است. حداکثر تلاش خود را برای جلوگیری از امحا ادله اثبات دعوا به کار گیرد .

  • حال سوال این است که تأمین دلیل چیست؟ و تفاوت آن با تأمیـن خواسته در چه مورادی است؟
  • انواع تأمین دلیل کدامند و اعتبار تأمین دلیل و مرجع صالح برای رسیدگی به درخواست تأمیـن دلـیل و نحوه ثبت و استفاده از مزایای آن چگونه است؟

تأمین دلیل چیست و چه تفاوتی با تأمین خواسته دارد؟

در قانون آیین دادرسی مدنی آمده است که اگر فردی دارای حقی باشد و احتمال دهد؛ در آینده برای رسیدن به حق خود نتواند از دلایل و مدارک موجود بهره‌مند شود،‌ می‌ تواند از دادگاه درخواست تأمیـن دلیـل کند . زمانیکه یک شخص به دادگاه مراجعه می کند تا علیه فرد دیگری شکایت نماید یا درخواست حقوقی داشته باشد باید ادله ای را جهت اثبات حق خود ابراز کند. در واقع اگر در زمان تشکیل پرونده هیچ مدرکی دال بر اثبات حقانیت ادعای خود نداشته باشد نمی تواند کاری از پیش ببرد .

تأمین دلیل

حقی که برای او در جریان یک دعوا و برنده شدن آن در نتیجه دادرسی ایجاد می شود فرد را به سمت ارائه دادخواست تأمین دلیل سوق می دهد. زمان ارائه دادخواست تأمین دلیل می‌ تواند قبل از اقامه دعوی و یا در حین رسیدگی باشد . تقاضای تأمین دلیل از سوی ذی ‌نفع به شکل یک دادخواست نوشته می ‌شود .

همانطور که مشخص است تأمین دلیل به معنای حفظ دلایل است. اما تأمین خواسته کیفری به معنای حفظ حقی است که احتمالاً در نتیجه اثبات دعوا برای خواهان به وجود می آید. به عنوان مثال خواهان احتمال می دهد که خوانده پیش از صدور حکم قطعی ممکن است اموال خود را به دیگری انتقال دهد تا از پرداخت دین خود به خواهان خودداری نماید بنابراین درخواست تأمین خواسته می دهد تا از انتقال مال به وسیله خوانده جلوگیری کند ؛ لازم به ذکر است تمامی نکات و شرایط تأمین خواسته در مقاله دیگری به تفصیل توضیح داده شده است. که شما جهت کسب اطلاعات بیشتر می توانید به مطالعه آن مقاله بپردازید .

انواع تأمـین دلیـل

تأمین دلیل دو حالت دارد که این دو حالت را می توان در قالب دو مثال متداول که در جامعه رخ می دهد بیان نمود . تصور نمایید راننده آژانس هستید و با خودرو شخص دیگری تصادف کرده اید و ایشان مقصر حادثه بوده است . خودرو هم در پارکینگ است و نمی توانید از آن استفاده کنید اما ادله موجود ، مقصر بودن شخص مقابل را اثبات می کند . حال اگر بخواهید منتظر جلسه دادرسی بمانید و تا صدور حکم قطعی خودرو خود را تعمیر نکنید قطعاً خسارت زیادی به شما تحمیل خواهد شد بنابراین شما می توانید با تأمین دلیل و بر اساس نظر کارشناس دادگستری وضعیت خودرو خود را تعیین نموده و پس از آن اقدام به تعمیر خودرو نمایید و با این اقدام به فعالیت شغلی خود برگردید و دیگر نیازی نیست تا صدور حکم قطعی یا حتی صدور حکم بدوی منتظر بمانید

در مثال دوم اوضاع قدری پیچیده تر است. تصور کنید شخصی که می خواهد به نفع شما شهادت دهد قرار است از کشور خارج شود . در واقع تنها شاهد ماجراست و اگر از کشور خارج شود برای شما بسیار گران تمام می شود . در این شرایط نیز می توانید درخواست تأمین دلیل بدهید. اما اگر از فردی طلب دارید و احتمال دارد تا قبل از شروع جلسه دادرسی و صدور حکم در این خصوص ، اموال خود را به دیگران انتقال دهد. یا آن ها را از بین ببرد. در حالی که طبق قوانین مربوط به طلب و پرداخت آن ، بخشی از مال شخص باید در اختیار شما قرار بگیرد باید درخواست تأمین خواسته بدهید .

اعتبار تأمین دلیل

اعتبار تأمین دلیل صرفاً به معنای صورت برداری یا حفظ مدارک و اوضاع واحوالی است که اثبات کننده حق خواهان می باشد و به غیر از آن اعتبار دیگری ندارد . بنابراین اگر مرجع صالح رسیدگی به دعوا با درخواست تأمین دلیل هم موافقت کرد هرگز به معنای پیروزی خواهان در یک دعوی نخواهد بود. حتی اگر در دادرسی مورد نظر شکست بخورد و در نتیجه تأمین دلیل خساراتی به خوانده وارد شده باشد؛ در صورت درخواست خوانده باید از عهده خسارات وارده بر آید .

مرجع صالح

طبق قانون آیین دادرسی مدنی مرجع صالح تأمیـن دلیـل، شورای حل اختلاف محلی است. اگر شورای حل اختلاف در منطقه شما تأسیس نشده است می توانید به دادگاه حقوقی مراجعه کنید . منظور از شورای حل اختلاف محلی ، شورایی است که ادله و مدارک اثبات کننده ادعا در آن جا قرار دارند . اگر تأمیـن دلیـل در خصوص ملک غیرمنقول است شورای حل اختلاف محل وقوع مال غیرمنقول صلاحیت رسیدگی دارد. و در سایر موارد باید به شورای حل اختلاف محل اقامت خوانده مراجعه کرد .

مراحل درخواست تأمین دلیل

ارائه دادخواست تأمیـن دلیـل نیز همانند طرح دادخواست در سایر دعاویست. بدین صورت که با مراجعه به دفاتر خدمات قضایی در سراسر کشور اقدام به ثبت دادخواست تأمین دلیل می نمایید .

صلاحیت رسیدگی دادگاه انقلاب

باتوجه به اینکه دادگاه انقلاب یک دادگاه اختصاصی است و به صورت خاص به برخی از دعاوی کیفری رسیدگی می کند این سوال مطرح می شود که صلاحیت رسیدگی دادگاه انقلاب به چه صورت است؟

منظور ما از صلاحیت رسیدگی دادگـاه انقـلاب این است که چه جرائمی را می توان در این دادگاه مورد رسیدگی قرار داد؟

عموم مردم جامعه ما با این موضوع آشنایی ندارند به همین علت تصمیم گرفته ایم تا در این مقاله به ذکر جزییات حاکم بر این مسئله و ذکر عناوین مجرمانه ای بپردازیم که به صورت اختصاصی در دادگاه انقلاب مورد رسیدگی واقع می شوند. در ادامه با وکیل شاه مرادی همراه باشید…

صلاحیت رسیدگی دادگاه انقلاب

دادگاه انقلاب

دستور تشکیل این دادگاه درست چند روز بعد از پیروزی انقلاب و با هدف رسیدگی به اقدامات مجرمانه ای که در راستای براندازی نظام بود توسط امام خمینی صادر گردید. به همین علت از نام “انقلاب” نیز برای معرفی آن استفاده شد چرا که بیشتر صلاحیت رسیدگی به جرائم مرتبط با امنیت ملی را بر عهده دارد به همین علت اصولاً کسانی که توسط دادگاه انقلاب محاکمه می شوند مجازات های سخت و در بسیاری از موارد نیز با حکم اعدام یا حبس ابد مواجه می شوند.

دادگاه انقلاب به تعداد لازم شعبه دادگاه ، قاضی تحقیق، دفتر دادگـاه، واحد ابلاغ و اجراء احکام و در صورت لزوم یک واحد ارشاد و ‌معاضدت قضایی نیز خواهد داشت و در صورت تعدد شعب نیز دارای یک دفتر کل نیز خواهد بود. هر کدام از مراکز استان ها باید دارای یکی از شعبات دادگـاه انقـلاب باشند. اما اگر شورای عالی قضایی لازم بداند در برخی از شهرستان ها نیز مبادرت به تشکیل دادگـاه انقـلاب خواهد نمود.

صلاحیت دادگاه انقلاب

صلاحیت رسیدگی در دادگاه انقلاب در خصوص ارتکاب جرائم ذیل و رسیدگی به پرونده های است که حداقل یکی از این جرائم را در برگرفته باشند:

  • افساد فی الارض، محاربه، اقدامات مجرمانه علیه علیه امنیت داخلی و خارجی نظام جمهوری اسلامی ایران
  • توهین به مقام معظم رهبری و بنیان گذار نظام جمهوری اسلامی ایران
  • مقابله با نظام در اشکال مختلف اعم از توطئه علیه نظام، اقدام مسلحانه، ترور و تخریب مؤسسات
  • جاسوسی علیه نظام جمهوری اسلامی در جهت منافع اجانب
  • دعاوی مرتبط با مواد مخدر و قاچاق
  • دعاوی مرتبط با اصل ۴۹ قانون اساسی

همانطور که مشاهده می کنید دعاوی مطرح شده در دادگـاه انقـلاب یک وجه مشترک دارند. و آن هم این است که وضعیت سیاسی و اقتصادی نظام جمهوری اسلامی ایران را مورد تهدید قرار داده اند.

نکاتی که باید در خصوص صلاحـیت رسیـدگی دادگـاه انقـلاب بدانید!!

  • ممکن است با تصریح قوانین دیگر در سایر زمینه ها، رسیدگی به جرایم دیگری در صلاحیت این دادگاه قرار بگیرند. همانند رسیدگی به جرایم مربوط به قانون تأمین مالی تروریسم که در صلاحیت دادگاه انقلاب است.
  • با توجه به حساسیت استعمال مواد مخدر و روانگردان و آسیب های شخصی، خانوادگی و اجتماعی بسیار زیادی که به دنبال دارد. کلیه‌ جرایم مربوط به آنها اعم از حمل، نگهداری، ساخت و قاچاق آنها مشمول صلاحیت خاص این دادگاه است.
  • با توجه به اثرات مخربی که قاچاق اسلحه و مهمات و موادی چون اسپری اشک آور و شوکرهای برقی به دنبال دارند. قاچاق این نوع از اقلام نیز تحت عنوان اقلام و مواد تحت کنترل در صلاحیت دادگاه انقلاب است.
  • نکته بسیار مهمی که باید مورد توجه قرار گیرد این است که رسیدگی به جرم قاچاق انسان مشمول صلاحیت ویژه دادگاه انقلاب نیست.
  • به جرائم موضوع قانون مربوط به مقررات امور پزشکی و دارویی. (و همچنین قاچاق مواد مخدر که در بندهای قبل به آن اشاره گردید) در دادگاه انقلاب اسلامی رسیدگی می شود.
  • رسیدگی به جرائم قاچاق کالا و ارز سازمان یافته و حرفه ‏ای، قاچاق کالاهای ممنوع و همچنین قاچاق کالا و ارز مستلزم حبس یا انفصال از خدمات دولتی در صلاحیت دادسرا و دادگاه انقلاب می باشد.
  • رسیدگی به جرایم موضوع قانون نحوه مجازات اشخاصی که در امور سمعی و بصری فعالیت غیر مجاز دارند نیز در صلاحیت دادگـاه های انقـلاب است.
  • برای تشخیص جرائم و اقداماتی که امنیت داخلی را مورد تهدید قرار می دهند. و تمیز آن ها از سایر اقدامات مشابه و افعال کیفری به فصل یک الی پنج قانون مجازات اسلامی مراجعه کنید.
  • همچنین منظور از توطئه علیه نظام، هرگونه اجتماع و تبانی با هدف تخریب نظام جمهوری اسلامی ایران است.

جنایت شبه عمد و شرایط آن

جنایت شبه عمد و شرایط آن با وکیل شاه مرادی : بسیاری از مردم تصور می کنند که قتل به دو دسته عمد و غیرعمد تقسیم می شود حال آنکه در این میان نوع دیگری از قتل وجود دارد که با عنوان جنایت شبه عمد شناخته می شود. بدین معنا که نه می توان آن را نوعی قتل عمد قلمداد کرد و نه می توان آن را خطای محض دانست. به همین علت از اصطلاحاتی همانند قتل شبه عمد یا جنایت شبه عمد برای آن استفاده می کنند. در این مقاله به تعریف قتل شبه عمد و بررسی شرایط آن خواهیم پرداخت.

جنایت شبه عمد و شرایط آن

جنایت شبه عمد به چه معناست؟

طبق آنچه که در قانون مجازات اسلامی آمده است، اگر قاتل قصد و قرض کشتن یک فرد را نداشته باشد. اما وسایل و اوضاع و احوالی که وجود دارد نشان از این شرایط داشته باشد. و در صورتی که مرتکب قتل شود به عنوان قتل شبه عمد شناخته می شود. بنابراین نیت قاتل در قتل عمد و شبه عمد، وجه تمایز آن ها از یکدیگر می باشد. البته عقل سلیم باید عدم سوء نیت مرتکب را تایید کند؛ به عنوان مثال اگر فردی با ضربات چاقو دیگری را از پای درآورد. نمی تواند ادعا کند که قصد کشتن فرد را نداشته و کاملاً اتفاقی بوده است.

دو مثال بارز در خصوص قتل شبه عمد وجود دارد که در ادامه آن ها را ذکر می کنیم. قطعاً با مطالعه این مثال ها به تفاوت واقعی قتل شبه عمد از سایر قتل ها پی می برید:

  • تصادفات رانندگی منجر به فوت؛

اینجا از اصطلاح “منجر به قتل” استفاده نمی شود و همین مسئله است که باعث می شود. تا اغلب مردم آشنایی چندانی با قتل شبه عمد نداشته باشند. البته در برخی از کشورها این نوع قتل ها را با توجه به اینکه مقتول چقدر در وقوع آن دخالت داشته است تقسیم بندی می کنند. به عنوان مثال اگر راننده هیچ تقصیری در این خصوص نداشته باشد و با سرعت مطمئنه رانندگی کند. و تصادف هم روی خط عبور عابر پیاده رخ ندهد بنابراین مشمول قتل نخواهد بود. اما در قوانین ایران انواع فوت ناشی از تصادفات رانندگی را در مقوله قتل شبه عمد یا حداقل در حکم قتل شبه عمد دسته بندی می کنند.

  • زمانیکه یک شخص قصد شکار کردن دارد و از فاصله بسیار دور یک نقطه مبهم را با هدف اینکه یک حیوان است هدف قرار می دهد. اما بعداً معلوم می شود که یک انسان بوده است. با توجه به اینکه آلت قتاله موجود است اما قصد و نیت مرتکب به قتل رساندن یک انسان نبوده است. بنابراین نمی توان آن را قتل عمد دانست بلکه شبه عمد است.

شرایط وقوع قتل شبـه عمـد کدام است؟

در موارد فوق شرایط خاصی نهفته است که همان شرایط وقوع جنایت شبه عمد است. برای اینکه قتل ارتکابی به عنوان جنایت شبه عمد شناخته شود باید موارد ذیل را در خصوص آن اثبات نمود:

  • قاتل نباید نیت قتل را داشته باشد.
  • قاتل نباید رفتاری را داشته باشد که عادتاً منجر به قتل می شود.
  • اگر رفتارهای قاتل و ابزار و آلات قتل نشان از قتل عمد داشته باشد. در صورتی می توان آن را جنایت شبه عمد دانست که قاتل به موضوع قتل آگاهی نداشته باشد. این شرط مصداق بارز مثال دوم در مبحث قبل است.
  • زمانی که قتل مشمول هدف و نیت مرتکب نیست اما ناشی از تقصیر و بی احتیاطی و بی مبالاتی وی است. در این خصوص نیز می توان به مثال اول یا همان فوت ناشی از تصادف رانندگی اشاره کرد.

در این خصوص می توان به دو مثال دیگر نیز اشاره کرد که به وفور در سراسر تاریخ رخ داده اند. اول اینکه ممکن است پدری بخواهد فرزند خود را تادیب کند اما این کار منجر به قتل فرزند شود. البته اگر نحوه تادیب از حالت عقلانی خارج شود مصداق بارز قتل عمد خواهد بود. مثال بعد هم در خصوص پزشکانی است که به نحو متعارف بیمار را معالجه می کنند. اما عدم توجه به برخی از مشکلات بیمار از جمله وضعیت سلامت جسمانی، بیماری های خاص، وضعیت تنفسی و قوای بدنی بیمار موجب می شود تا مرتکب قتل شبه عمد شود. که در اغلب موارد به عنوان فوت ناشی از قصور پزشک شناخته می شود. و سعی می گردد از اصطلاح “قتل” استفاده نشود.

امید شاه مرادی – وکیل پایه یک دادگستری

شرایط صدور تأمین خواسته و مطالبه خسارت ناشی از اجرای تأمین خواسته

شرایط صدور تأمین خواسته و مطالبه خسارت ناشی از اجرای تأمین خواسته : تأمین خواسته یکی از قرارهای رایج در دعاوی حقوقی است که جنبه مالی دارند. و قرار است در نتیجه صدور حکم دادگاه یکی از طرفین محکوم به پرداخت دین شود. یا اینکه بی حقی خواهان در خصوص مطالبه دین و طلب به اثبات برسد. حال سوال این است که قرار تامین خواسته در این دعاوی چگونه و در چه زمانی صادر می شود. و اینکه مطالبه خسارت اجرای تامین خواسته به چه صورت است؟

با وکیل شاه مرادی همراه باشید تا به بررسی این موضوع از مجموعه قرارهای آیین دادرسی مدنی بپردازیم.

تأمین خواسته چیست و چه زمانی صادر می شود؟

تصور کنید در دادگاه علیه شخص دیگری دادخواست مطالبه طلب را به جریان انداخته اید. این طلب ممکن است یک دین عادی باشد یا مستند به اسناد تجاری از جمله چک، سفته و برات! شما به عنوان خواهان و برای حفظ حقوق احتمالی خود می توانید از دادگاه درخواست نمایید تا قرار تامین خواسته را صادر نماید و مالی از اموال خوانده توقیف شود تا در صورت صدور حکم به نفع خواهان امکان مطالبه طلب از طریق همان مال یا از محل فروش آن مال وجود داشته باشد.

شرایط صدور تأمین خواسته

قرار تامین خواسته زمانی صادر می شود که خواهان آن را از دادگاه درخواست نموده باشد. به همین دلیل دادگاه نمی تواند به صورت مستقل در خصوص آن مبادرت به صدور قرار نماید. درخواست تامین خواسته می تواند قبل از اقامه دعوی، همزمان با اقامه دعوی و در جریان دادرسی باشد. قرار تامین خواسته از تضییع حقوق احتمالی خواهان تا زمان صدور حکم قطعی جلوگیری می کند.

شرایط درخواست صدور قرار تامین خواسته

  • دعوا مطروحه باید مستند به سند رسمی باشد. از جمله سند ازدواج، چک، سفته و سایر اسناد رسمی
  • خواسته در معرض تضییع یا تفریط باشد و توقیف بتواند از تضییع یا تفریط آن جلوگیری کند.
  • در مواردی از قبیل اوراق تجاری واخواست‌ شده نیز دادگاه مكلف به قبول درخواست تأمین باشد . به طور مثال چک.
  • خواهان باید خساراتی را كه ممكن است در نتیجه طرح دعوی به طرف مقابل ( خوانده) وارد آید، نقداً به صندوق دادگستری بپردازد. که معمولاً به میزان 15 الی 20 درصد موضوع خواسته است.( لازم به ذکر تعیین این مبلغ با دادگاه است)

مطالبه خسارت ناشی از اجرای تامین خواسته

برای مطالبه خسارت می توان چندین وضعیت مختلف را مورد بررسی قرار داد. اینکه خسارت وارده به خواهان یا خوانده از طریق تامین خواسته و مبلغی که به حساب دادگستری واریز شده است پرداخت می شود هیچ شکی نیست. اما باید وضعیت های مختلف در زمان صدور حکم و حتی عدم اقامه دعوی را مورد بررسی قرار داد. این موارد به شرح ذیل هستند.

حالت اول

مربوط به مطالبه خسارت اجرای تامین خواسته در صورت محکومیت خوانده است. در واقع اگر خواهان پس از صدور قرار تأمین خواسته آن را اجراء نماید و خوانده در دعوا به موجب حکم قطعی دادگاه محکوم شود. خسارات ناشی از اجرای قرار تأمین خواسته از سوی خوانده قابل مطالبه نخواهد بود و به درخواست خواهان، وجه سپرده شده بابت تأمین خواسته به وی مسترد می گردد.

حالت دوم

مربوط به مطالبه خسارت اجرای تامین خواسته در صورت بی حقی خواهان است. اگر خواهان در نتیجه حکم دادگاه به بی حقی محکوم شود. در صورت ایجاد خسارت به خوانده در نتیجه طرح دعوی و اجرای دستور موقت باید خسارات مورد نظر را پرداخت کند. خسارت وارده به خوانده نیز از محل وجه نقدی که به صندوق دادگستری واریز شده است پرداخت می گردد.

حالت سوم

هم مربوط به زمانی است که تامین خواسته اخذ شده است اما دعوی در موعد قانونی مطرح نشده است. در این حالت اگر قرار تأمین خواسته اجراء شده باشد. اما به علت عدم طرح دعوای اصلی حقی برای خواهان به اثبات نرسیده است. در صورت ورود خسارت به خوانده باید خسارت وارد شده از محل خسارت احتمالی که توسط خواهان به صندوق دادگستری واریز شده است، جبران شود.

نکته:

شرط اصلی دریافت خسارت از محل تامین خواسته، ورود خسارت، اثبات آن، وجود رابطه سببیت میان موضوع و خسارت وارده و درخواست مطالبه خسارت اجرای تامین خواسته توسط خواهان یا خوانده است.

دادگاه صالح در دعاوی خانواده

دادگاه صالح در دعاوی خانواده : دعاوی خانواده از مهمترین و متداول ترین دعاوی مطرح شده در ایران هستند. تعیین دادگاه صالح برای دعاوی خانواده یکی از مهمترین دغدغه های قانون گذاران جوامع اسلامی بخصوص قانونگذاران جمهوری اسلامی ایران است. اینکه دادگاه صالح برای دعاوی خانوادگی کدام دادگاه است. یا به عبارت دیگر کدام دادگاه صلاحیت رسیدگی به دعاوی خانواده را دارد مسئله ایست که در این مقاله به تشریح آن خواهیم پرداخت.

دعاوی خانواده

ما در ایران یک قانون داریم تحت عنوان “قانون حمایت از خانواده” در این قانون به اغلب مسائلی که در زندگی زناشویی پیش آید پرداخته می شود. و سعی شده است تا برای آن ها به درستی تعیین تکلیف شود. دعاوی خانواده از زمان عقد و نکاح تا زمان طلاق و اتمام عده و حتی بعد از آن در خصوص حضانت فرزندان و حق ملاقات با فرزندان را در بر می گیرد.

 

دادگاه صالح در دعاوی خانواده

وکیل خانواده : طیف دعاوی خانواده بسیار متنوع و گسترده است. یک شخص ممکن است برای گرفتن جهزیه به این دادگاه مراجعه کند و شخص دیگر برای دریافت مهریه یا دریافت نفقه و مواردی از این قبیل اما مسئله طلاق توافقی و مهریه از مهمترین و متداول ترین مواردی هستند. که باعث می شود. تا دعاوی حقوقی در دادگاه خانواده به جریان بیفتد. البته در حال حاضر اجرای مهریه از طریق ادارات اجرای اسناد رسمی صورت می گیرد. و با رعایت شرایطی و پس از گذشت 6 ماه و انصراف در اجرای اسناد رسمی می توان از طریق دادگاه خانواده اقدام نمود.

دادگاه خانواده

با توجه به ارزش والای خانواده و حفظ حرمت این حریم مقدس لازم بود تا یک دادگاه اختصاصی برای رسیدگی به دعاوی خانواده تشکیل شود. امروزه در بسیاری از استان ها و شهرستان ها این دادگاه به صورت اختصاصی به دعاوی خانواده رسیدگی می کند.

به موجب قانون حمایت از خانواده که مصوب سال 1391 است قوه قضاییه موظف می باشد. در همه استان ها و شهرستان ها دادگاه خانواده تشکیل شود.

اما در شهرهای بسیار کوچک که میزان دعاوی هم بسیار محدود است. یا امکان دسترسی به شهرستان های بزرگ تر را دارند، این شعب تشکیل نشده است. در این شرایط دادگاه عمومی صلاحیت رسیدگی به دعاوی خانواده را دارد با این حال در صورت طرح دعوی در خصوص اصل نکاح یا انحلال آن باید به نزدیک ترین دادگاه خانواده مراجعه نمایند.

دعاوی خانوادگی در صلاحیت کدام دادگاه هستند؟

اکنون به سوال اصلی مقاله باز می گردیم. در مبحث قبل تا حدی به صلاحیت دادگاه خانواده و ارتباط آن با دعاوی خانواده اشاره کردیم. اما به صلاحیت محلی دادگاه ها و شعب آن ها اشاره نشد. با توجه به مفاد قانون حمایت از خانواده، در دعاوی و امور خانوادگی مربوط به زوجین، زوجه می تواند در دادگاه محل اقامت خوانده یا محل سکونت خود اقامه دعوی کند. مگر در موردی که خواسته، مطالبه مهریه غیرمنقول باشد.

دادگاه صالح در دعاوی خانواده

 

در واقع این یک اصل مهم در آیین دادرسی مدنی است که دعاوی مربوط به اموال غیرمنقول باید در محلی که همان اموال مستقر هستند صورت گیرد. البته این مسئله صرفاً به مهریه تعلق ندارد بلکه شامل هر نوع طلبی است که در ارتباط با زندگی مشترک برای طرفین ایجاد می شود. و سبب دین می شود و این دین نیز باید از محل فروش یا انتقال اموال غیرمنقول صورت گیرد. به عنوان مثال فردی که محکوم به پرداخت نفقه شده و برای پرداخت نفقه نیز مالی به غیر از اموال غیرمنقول ندارد.

صلاحیت دادگاه خانواده

طبق قانون حمایت از خانواده موارد هجده گانه ای به عنوان محدوده صلاحیت دادگاه خانواده بیان شده اند که عبارتند از:

  • نامزدی و خسارات ناشی از برهم زدن آن اعم از اینکه توسط زوج باشد یا زوجه
  • نكاح دائم، موقت و اذن در نكاح که ویژه پدر یا جد پدری دختر باکره است و در سایر موارد نیازی به رعایت آن نمی باشد.
  • شروط ضمن عقد نكاح که باید مورد توافق طرفین باشد در غیر این صورت به آن ها ترتیب اثر داده نمی شود.
  • ازدواج مجدد و دریافت حکم آن از دادگاه برای ثبت ازدواج که نیازمند رضایت همسر اول یا حکم دادگاه مبنی بر نیاز همسر به ازدواج مجدد می باشد.
  • جهيزيه اعم از اینکه همراه با سیاهه باشد یا خیر
  • مهريه و مطالبه آن به صورت عندالاستطاعه و عندالامطالبه
  • نفقه زوجه و اجرت المثل ايام زوجيت
  • تمكين و نشوز زن و مرد در قبال یکدیگر که البته بیشتر در خصوص نشوز زن مطرح می شود. و سبب محرومیت او از دریافت نفقه می گردد.
  • طلاق، رجوع، فسخ و انفساخ نكاح به همراه بذل مدت در نکاح موقت و انقضای آن
  • حضانت و ملاقات طفل
  • نسب و اثبات آن بخصوص برای اثبات تعداد ورثه
  • رشد، حجر و رفع آن
  • ولايت قهری، قيمومت، امور مربوط به ناظر و امين اموال محجوران و وصايت در امور مربوط به آنان
  • نفقه اقارب که در خط عمود قرار دارند و افرادی به غیر از زوجه هستند.
  • امور راجع به غايب مفقود الاثر
  • سرپرستی كودكان بی سرپرست
  • اهدای جنين
  • تغيير جنسيت

دستور موقت دادگاه خانواده

دستور موقت دادگاه خانواده : یکی از مسائل حقوقی که در دادگاه خانواده با آن مواجه می شویم دستور موقت است. مقوله دستور موقت در دادگاه خانواده با مقوله دستور موقت در سایر مراجع حقوقی متفاوت است. مصلحت بچه هایی که حاصل یک ازدواج صحیح هستند و در دوره صغر قرار دارند. (پسرانی که به سن 15 سال تمام و دخترانی که به سن 9 سال تمام نرسیده اند) ایجاب می کند. تا دستـور موقـت در دادگـاه خانـواده دارای شرایط خاص و متفاوتی از سایر دادگاه ها باشد. این مقوله را در ادامه تشریح می کنیم.

دستور موقت دادگاه خانواده

دستور موقت در دادگاه خانواده به چه صورت است؟

زمانیکه روابط زوجین به هر دلیلی بسیار بحرانی شده باشد و این مسئله زندگی اطفال و فرزندان حاصل از آن ازدواج را تحت تاثیر قرار دهد دادگاه خانواده سعی می کند. تا از طریق صدور دسـتور مـوقت، شرایط زندگی را برای فرزندان تسهیل نماید. البته دستور موقت صرفاً در خصوص حضانت فرزندان صادر نمی گردد بلکه در بسیاری از موارد شامل مسائل مالی همانند نفقه زن یا ملاقات با فرزند بعد از طلاق نیز می گردد.

طبق قانون آیین دادرسی مدنی، موضوع دستـور موقـت ممکن است توقیف مال، انجام عمل یا منع از انجام عمل باشد. اما مسائلی که بعد از طلاق و در خصوص نگهداری از فرزندان مطرح می شوند بیش از آنکه بعد مالی داشته باشند. بعد خانوادگی و مصلحت اجتماعی دارند. به همین دلیل دادگاه خانواده امکان صدور دستور موقت بدون نیاز به دادرسی و اخذ نوبت را در نظر گرفته است.

موضوع دستـور موقـت در دادگـاه خـانواده

هرچند دسـتـور موقـت در دادگـاه خـانـواده بیش از هر چیز دیگر در خصوص ملاقات فرزند توسط یکی از والدین صادر می گردد. اما به هیچ وجه حصری نیست و می تواند شامل هر مسئله ای باشد. که در چهارچوب خانواده رخ می دهد و زندگی طرفین و بخصوص فرزندان را تحت تاثیر قرار می دهد. مهمترین مواردی که منجر به صدور دسـتـور موقـت در دادگـاه خـانـواده می شود عبارتند از:

  • حضانت و نگهداری از اطفال
  • نفقه
  • جلوگیری از ملاقات با فرزند

دستور موقت در دادگاه خانواده خسارت احتمالی نمی خواهد

یکی از مهمترین وجوه تمایز میان دسـتور مـوقـت در دادگـاه خانواده با سایر دعاوی حقوقی این است که صدور آن در دادگاه خانواده نیاز به تأمین اعتبار یا همان خسارت احتمالی ندارد. این امر ناشی از تأمین مصلحت کودک و حمایت از نهاد خانواده می باشد. این درحالیست که در سایر دستورات موقت که طبق آیین دادرسی مدنی و سایر قوانین مدون صادر می شوند. نیاز به اخذ تأمین است و تا زمانی که تأمین مالی اخذ نشده باشد دستور موقت نیز اجرا نمی گردد.

دستـور مـوقـت مقید به زمان است و دائمی نیست

دستور موقت همانطور که از نامش پیداست به معنای یک حکم قطعی و دائمی نیست بنابراین اگر تا زمانی قبل از شش ماه از صدور دستور موقت، تصمیم خاصی در زمینه مورد نظر اخذ نگردد از دستور موقت نیز رفع اثر می گردد. تنها راهی که بتوان از مزایای دستور موقت بهره مند شد. این است که مرجع قضایی باز هم مبادرت به صدور دسـتور موقـت نماید. دستور موقت در دادگاه خانواده نیازی به تأیید رییس حوزه قضایی ندارد و باید فوراً اجرا گردد. البته این را هم اضافه کنیم که مقام قضایی هیچ اجباری به پذیرش درخواست افراد مبنی بر صدور دستـور موقـت ندارد. و در این زمینه می تواند کاملا اختیاری عمل نماید.

نکاتی که باید در خصوص دستور موقت در دادگاه خانواده بدانید

  • همانند دستور موقت در آیین دادرسی مدنی، دستور موقت در دعاوی خانوادگی، نیز مستلزم درخواست خواهان است و دادگـاه نمی‌تواند راساً آن را صادر کند.
  • دادگاه صالح برای صدور دستور موقت، دادگاه خانواده‌ای است که صلاحیت رسیدگی به اصل دعوا را دارد.
  • دادگـاه در مقابل درخواست دسـتور مـوقت، تکلیفی به قبول این امر ندارد و صدور دسـتـور موقـت منوط به احراز فوریت امر توسط دادگـاه است.
  • مهلت شش ماهه ای که برای اعتبار دستور موقت بیان گردید صرفاً ناظر به موردی است که دادگاه خانواده نتواند راجع به اصل دعاوی خانـوادگی که در همان دادگـاه در جریان است اتخاذ تصمیم کند و در سایر موارد همانند مرتفع شدن جهتی که موجب دستـور موقـت است .یا استرداد دادخواست یا استرداد دعوا یا انصراف کلی از دعوا یا اقامه نکردن اصل دعوا شده است از آنجا که در این موارد قانون حمایت از خانواده قواعد خاصی را بیان نکرده است. بنابراین همان قواعد مقرر در قانون آیین دادرسی مدنی در خصوص دستور موقت در دادگاه‌ های خانواده نیز الزامی است.
  • در این زمینه بهتر است حتما با یک مشاور حقوقی یا وکیل حرفه ای مشورت کنید.

شکایت کیفری خیانت در امانت

شکایت کیفری خیانت در امانت : یکی از جرائمی که علاوه بر قوانین مدون در متون فقهی نیز مورد توجه واقع شده است خیانت در امانت می باشد. شکایت کیفری خیانت در امانت از قواعد و قوانین آیین دادرسی کیفری تبعیت می کند. با این حال دارای جزییات و شرایط خاصی است که باید آن ها را بازگو نماییم. سوالات متعددی در خصوص شکایت از جرم خیانت در امانت وجود دارد که بهتر است بررسی شوند. اگر شما نیز قصد طرح شکایت خیانت در امانت را دارید بهتر است تا پایان این مقاله با وکیل شاه مرادی همراه باشید.

شکایت کیفری خیانت در امانت

جرم خیانت در امانت به اموال تعلق دارد

این جرم صرفاً در خصوص اموالی که مالیت و ارزش اقتصادی دارند مطرح می شود. بنابراین اگر وسیله ای ارزش مادی یا مالی نداشته باشد. هرچند دارای ارزش معنوی باشد جرم خیانت در امانت مصداق پیدا نمی کند. به عنوان مثال اگر شما چند عکس یادگاری به شخص دیگری بدهید اما او از آن ها محافظت نکند مشمول خیانت در امانت نمی باشد. و شما نمی توانید با این موضوع از او شکایت کنید. بنابراین اولین مشخصه اموالی که می توانند مشمول خیانت در امانت قرار گیرند. این است که ارزش اقتصادی داشته باشند یا به اصطلاح “مالیت” داشته باشند.

جرم خیانت در امانت ویژه اموال منقول است

اموال در حقوق مدنی به دو نوع منقول و غیرمنقول تقسیم می شوند. منظور از اموال غیرمنقول هر نوع مالی است که قابلیت نقل و انتقال ندارد همانند زمین، خانه و آپارتمان و اموالی از این قبیل، مابقی اموال منقول هستند. جرم مورد نظر ما در خصوص اموال منقول مصداق پیدا می کند. در واقع اگر فردی مال غیرمنقول دیگری را تصاحب کند و آن را به تصرف درآورد و عمل او خلاف قانون باشد. مصداق تصرف عدوانی است و نمی توان با عنوان جرم خیانت در امانت از او شکایت نمود. هر چند ممکن است خانه یا زمین را برای مدت معلوم به او سپرده باشید تا از آن مراقبت کند.

کدام مرجع برای رسیدگی به جرم خیانت در امانت صلاحیت دارد؟

با توجه به این كه خيانت در امانت جزء جرايم كيفری محسوب مي شود و دادگاه صالح رسيدگی به آن نيز مراجع كيفری هستند ابتدا بايد شكايت نامه تنظيم نمود و سپس به دادسرا فرستاده شود. البته محدودیتی در این زمینه برای تنظیم شکواییه وجود ندارد. بنابراین شما می توانید شکایت خود را در کلانتری یا دادسرا مطرح کنید. دادسرای محل وقوع جرم برای رسیدگی به جریان پرونده و تکمیل آن صلاحیت دارد. پس از آنکه دادسرا شكايت نامه را بررسی نمود و تحقيقات مقدماتی را انجام داد اگر مورد تاييد بود كيفر خواست صادر می شود تا در دادگاه به پرونده رسیدگی شود.

مدارک لازم برای شکایت کیفری خیانت در امانت

باید مشخصات خودتان را به صورت دقیق قید کنید. همچنین مشخصات فردی که خیانت کرده است. نیز باید به صورت دقیق قید شود. در شکواییه باید نحوه وقوع جرم و موضوع اصلی جرم، تاریخ و محل وقوع جرم را هم بیان کنید. نیاز است تا ادله اثبات جرم نیز به صورت دقیق ذکر گردد. ذکر ادله به تکمیل شدن پرونده کمک می کند و باعث می شود تا بازپرس تمام سعی خود را در راستای جلوگیری از امحاء آثار جرم به کار ببرد. حتی باعث صدور قرارهای کیفری نیز می شود.

اصولاً پرونده ای که دارای ادله اثبات دعوی نمی باشد عملاً نمی تواند به نتیجه ای برسد. مگر اینکه متهم خود اقرار به وقوع جرم نماید که در صورت عدم وجود ادله بعید است چنین اقدامی را انجام دهد. مگر اینکه وجدان او باعث شود تا تصمیم به این کار بگیرد.

دادخواست استرداد مال در دادگاه حقوقی

قبل از اینکه به بررسی میزان مجازات مقرر برای جرم خیانت در امانت بپردازیم. باید بگوییم که شاکی می تواند بدون مراجعه به مراجع کیفری به دنبال احقاق حق باشد. یعنی به مراجع حقوقی مراجعه نماید و دادخواست استرداد مالی را که در نتیجه خیانت در امانت از تسلط او خارج شده است را به دادگاه تقدیم نماید.

اما این کار باعث می شود تا مجرم یا همان شخص خائن به سزای اعمال خود نرسد. اما اگر شکایت کیفری خیانت در امانت تنظیم کنید در صورت اثبات جرم، مجرم به مجازات مقرر در قانون محکوم خواهد شد. نکته مهم این است که اگر خیانت در امانت ثابت شود. شما باید برای استرداد مال خود به مراجع حقوقی مراجعه کنید. بنابراین شکایت کیفری شما را از تنظیم دادخواست حقوقی بی نیاز نمی کند.

مجازات خیانت در امانت چیست؟

طبق قانون مجازات اسلامی مجازت حبس به میزان شش ماه تا سه سال برای فردی که خیانت در امانت می کند تعیین شده است اما نکته مهم این است که جرم مذکور دارای جنبه عمومی نیست و طبق قانون کاهش مجازات حبس تعزیری مجازات این جرم به نصف یعنی سه ماه تا یک سال و نیم کاهش یافته است.

همچنین اگر شاکی از مجازات مجرم صرف نظر کند حبس نیز منتفی می شود. نکته مهمی که باید به آن توجه کنید این است که با توجه به دشوار بودن شرایط اثبات وقوع جرم خیانت در امانت بهتر است حتماً به یک وکیل کیفری مراجعه نمایید تا بتوانید فرایند بررسی پرونده در دادسرا و صدور حکم در دادگاه را به بهترین شکل ممکن انجام دهید.

امید شاه مرادی – وکیل پایه یک دادگستری

تفاوت گواهی عدم امکان سازش و حکم طلاق

تفاوت گواهی عدم امکان سازش و حکم طلاق : در هر دوره ای از زندگی مشترک ممکن است روابط زوجین به مرحله ای برسد که تصمیم به جدایی و طلاق بگیرند. در این شرایط لازم است تا با گواهی عدم امکان سازش و حکم طلاق آشنا شوند. چرا که برای طلاق نیاز است تا یکی از مجوزهای فوق را دریافت کنند. در این مقاله به بررسی مواردی می پردازیم که تفاوت گواهی عدم امکان سازش و حکم طلاق را به خوبی نشان می دهند. با وکیل شاه مرادی همراه باشید.

تفاوت گواهی عدم امکان سازش و حکم طلاق

گواهی عدم امکان سازش چیست؟

در مواردی که طلاق به صورت توافقی است یا از جانب مرد می باشد یا از جانب زنی صورت می گیرد که حق طلاق دارد (وکالت در طلاق را از شوهر خود دریافت کرده است) درخواست طلاق با ارجاع طرفین به جلسات مشاوره همراه می گردد. بدین صورت که ابتدا از آن ها درخواست می شود تا در جلسات صلح و سازش شرکت کرده در صورت عدم امکان سازش، گواهی عدم انصراف از طلاق را دریافت کنند. این گواهی به مدت سه ماه اعتبار دارد و مجوزی است برای طرح دادخواست طلاق توافقی.

حکم طلاق چیست؟

زنان در جامعه ما به صورت ذاتی حق طلاق ندارند. در واقع یک زن نمی تواند بدون دلیل قانونی یا محکمه پسند به دادگاه رفته و درخواست طلاق نماید. مگر اینکه حق طلاق داشته باشد یا همسر او در این خصوص رضایت داشته باشد. (طلاق توافقی) در غیر این موارد باید دلیل محکمه پسندی را ارائه کند تا دادگاه بتواند به درخواست او مبنی بر طلاق رسیدگی نماید. این موارد در عقد نامه و قانون مدنی بیان شده اند؛ عمده ترین موارد درخواست طلاق از جانب زن که با پذیرش از جانب دادگاه همراه است عسر و حرج زن به علت رفتارهای نابهنجار مرد، اعتیاد مرد و مواردی از این قبیل می باشد.

دادگاه در این مورد باید به اصل خواسته وارد شود. در واقع گفته می شود که ماهیت دعوی را مورد توجه قرار می دهد، دادگاه باید طرفین را دعوت به حضور در جلسه دادرسی و بررسی اظهارنظرها و دلایل ارائه شده از جانب خواهان نماید. اصولاً این امر یک پروسه طولانی دارد و در بسیاری از موارد حتی بیش از یک سال طول می کشد تا دادگاه مبادرت به صدور حکم طلاق نماید. در اینجا دیگر نیازی به شرکت در جلسات صلح و سازش نمی باشد و در صورت صدور حکم طلاق، مجوز طلاق نیز صادر می شود.

تفاوت گواهی عدم امکان سازش و حکم طلاق چیست؟

با مطالعه مباحث فوق قطعاً به تفاوت میان گواهی عدم امکان سازش و حکم طلاق پی برده اید. در این مبحث نیز به صورت خلاصه و کاربردی به ذکر تفاوت میان آن ها خواهیم پرداخت:

  1. گواهی عدم امکان سازش صرفاً به اختلافات طرفین رسیدگی می کند و در نهایت با مشاهده اختلافات و میزان آن ها مبادرت به تجویز طلاق می کند این درحالیست که حکم طلاق کاملاً با اصل دعوی در ارتباط بوده و با توجه به اصل دادخواست مبادرت به صدور حکم طلاق یا رد خواسته می کند.
  2. مدت زمان اعتبار گواهی عدم امکان سازش سه ماه است. اگر به مدت سه ماه از زمان صدور گواهی عدم امکان سازش طلاق صورت نگرفته باشد. باید پروسه دادخواست طلاق و شرکت در جلسات صلح و سازش از نو آغاز شود.
  3. مدت زمان اعتبار حکم طلاق شش ماه است. و مرد باید در مدت این شش ماه نسبت به اجرای صیغه طلاق مبادرت نموده باشد.
  4. حکم طلاق نوعی دستور به طلاق است که مرد باید حتما آن را اجرا کند. اما گواهی عدم امکان سازش هیچ نوع فعل دستوری ندارد و صرفاً نوعی اجازه برای طلاق قلمداد می شود.
  5. حکم طلاق در مواردی صادر می شود که طلاق به درخواست زن باشد. و دادگاه با احراز این حق برای زن، حکم صادر نماید اما گواهی عدم امکان سازش ویژه مواردیست که درخواست طلاق از طرف مرد یا طلاق توافقی باشد یا به اجازه مرد صورت گیرد.

امید شاه مرادی – وکیل پایه یک دادگستری

وکیل تاجر (انجام کلیه امور مربوط به اشخاص حقوقی)

وکیل تاجر و تجار ، پیگیری و انجام تمامی امور حقوقی و شرکتی مربوط به اشخاص حقوقی : تجارت از جمله مشاغلی است که از گذشته های دور مورد توجه اشخاص قرار گرفته است. اشخاص حقیقی یا حقوقی برای کسب درآمد مبادرت به انجام مجموعه‌ای از فعالیت‌های تجاری می نمایند. که برخی از این فعالیت ها مانند :

  • دلالی
  • حق العمل کاری
  • ضمانت
  • و غیر…

در قانون تجارت و یا قوانین مرتبط با آن تعریف شده و برخی دیگر مانند عاملی در هیچ یک از قوانین تعریف نشده. و قواعد مربوط به آن را عرف بازار تجارت تعیین می نماید. لذا به تجار گرامی پیشنهاد می گردد با توجه به حساسیت شغل و مسئولیت های ناشی از آن همواره از مشاوره حقوقی و همراهی وکیل پایه یک دادگستری در امور تجارتی خویش بهره مند گردند. در ادامه با توضیحات وکیل تاجر همراه باشید…

موضوع محور یا شخص محور بودن تجارت

برای تشخیص فعالیت های تجاری دو رویکرد یا ملاک در نظام های حقوقی دنیا وجود دارد :

اول :

رویکرد موضوع محور است که در این روش فعالیت های مشخصی احصا شده. صرفاً اگر این فعالیت ها را شخصی شغل معمولی خود قرار دهد. و از آن راه امرار معاش نماید آن فعالیت ، تجاری محسوب و به شخص عنوان تاجر اطلاق می گردد .

دوم :

رویکرد شخص محور است که در این روش ، فعالیت های شخصی که تاجر محسوب می گردد. به تبع شخصیت وی تجاری محسوب می شود به این ملاک تشخیص ، رویکرد شخصی ، نسبی ، طبیعی و اعتباری هم گفته می شود ؛ در نظام حقوقی ایران در قانون تجارت قانونگذار قائل به هر دو رویکرد شده به همین علت حقوقدانان ملاک تعیین قلمرو حقوق تجارت را بینابین یا مختلط می نامند .

وکیل تاجر - وکیل تجار

کدام اعمال تجاری محسوب نمی گردند

برخی از اعمال وجود دارند که نه به صورت ذاتی و موضوعی تجاری محسوب می شوند. و نه به تبع تاجر بودن شخص ، تجاری محسوب می شوند. از مهم ترین این امور : فعالیت های عام المنفعه و خیریه است چرا که حقوق تجارت ایران هدف از تجارت را کسب سود می دانند. ولو آنکه عملاً از آن فعالیت سودی حاصل نگردد و حتی تاجر متحمل ضرر شود. به علاوه امور آموزشی ، نظامی ، خرید و فروش اموال غیرمنقول ( به جز استثناء مذکور در ماده ۵ قانون تجارت ) به هیچ وجه تجاری نبوده ولو توسط اشخاص تاجر حقیقی یا حقوقی انجام شوند .

تاجر شناخته شدن اشخاص حقیقی و حقوقی

اشخاص حقیقی

شخص حقیقی یا همان انسان طبیعی ناشی از تولد می تواند با انجام فعالیت های موضوعی ماده دو قانون تجارت و یا شخصی موضوع ماده سه قانون مذکور مشمول عنوان تاجر گردد .

اشخاص حقوقی

اشخاص حقوقی می‌ توانند دارای کلیه حقوق و تکالیفی شوند. که قانون برای اشخاص حقیقی قائل شده است. مگر حقوق و تکالیفی که بالطبیعه مختص انسان است . تجارت توسط اشخاص حقوقی در مواد ۵۸۳ تا ۵۸۷ قانون تجارت مورد توجه قانونگذار قرار گرفته است. که در یک تقسیم بندی کلی می ‌توان آنها را به اشخاص حقوق خصوصی و اشخاص حقوق عمومی تقسیم کرد.

اشخاص حقوق خصوصی عبارتند از شرکت های تجاری و موسسات غیر تجاری (اعم از انتفاعی و غیر انتفاعی ). وکیل اشخاص حقوق عمومی عبارتند از شخصیت های دولتی و شخصیت های عمومی غیر دولتی ، که با رعایت قوانین می توانند در امور تجاری فعالیت نمایند .

وکیل متخصص تاجر و تجار

شایان ذکر است که سایر مباحث مرتبط با اعمال تجاری ، شرکت ها ، امر تصفیه و ورشکستگی در مقالات جدا گانه ای به تفصیل در این سایت موجود و قابل دسترسی است. جهت کسب اطلاعات بیشتر و اخذ مشاوره حقوقی می توانید از طریق راه های ارتباطی موجود با نگارنده امید شاه مرادی وکیل پایه یک دادگستری تماس حاصل نمایید .