تفاوت بطلان با ابطال از نظر حقوقی چیست ؟ 3 نکته کلیدی

تفاوت بطلان با ابطال چیست ؟ آیا ابطال با بطلان از منظر حقوقی با یکدیگر متفاوت هستند ؟

برای پاسخ به این سوال در ابتدا باید عبارات بطلان و ابطال را تعریف نمود. همچنین مفهوم لغوی و اصطلاحی آنها مورد بررسی قرار گیرد تا تفاوت آنها مشخص شود . در ادامه با وکیل شاه مرادی همراه باشید…

بطلان چیست ؟

بطلان در لغت به معنای فاسد شدن ، ضایع شدن و از کار افتادن است  به فاسد کردن چیزی یا ازاله آن بطلان گفته می شود. چه آن چیز حق باشد چه باطل .

معنای اصطلاحی بطلان با معنای لغوی آن تفاوت چندانی ندارد. از منظر اصطلاحی بطلان در مقابل صحت قرار می گیرد. که در معنای حقوقی به معنای بی اثری عمل حقوقی اطلاق می گردد .

تفاوت بطلان با ابطال از نظر حقوقی

برخی از اساتید علم حقوق بطلان را چنین تعریف کرده اند : بطلان وضعیت قراردادی است که در عالم خارج وجود و اثری ندارد .

استاد فرزانه حقوق مرحوم دکتر ناصر کاتوزیان نیز بطلان را چنین تعریف نموده اند : بطلان حالتی است که در آن عقد وجود حقوقی پیدا نمی کند. خواه در نتیجه واقع نشدن تراضی یا بدون موضوع بودن آن و خواه به دلیل منع قانون از نفوذ تراضی نامشروع که در واقع این حالت ضمانت اجرای قواعدی است. که در قوانین برای انعقاد و اعتبار عقد مقرر شده است .

ابطال چیست ؟

معنی لغوی ابطال همانند معنی بطلان است و هر 2 کلمه از ریشه بطل به معنی انجام کار باطل است .
ابطال عملی است که به صورت صحیح واقع شده و بر خلاف بطلان آن عمل از ابتدا و از آغاز باطل نبوده است .

برخی از حقوقدانان ابطال را چنین تعریف نموده اند : ابطال به معنای از درجه اعتبار ساقط کردن ، نابود کردن ، از کار انداختن عمل یا واقعه حقوقی و هر چیزی که دارای ارزش حقوقی معنا شده باشد .

نکات مهم تفاوت بطلان با ابطال

  1. ابطال عمل حقوقی که در ابتدا صحیح بوده ، نیاز به حکم قانونی خاص دارد و لازم است که مجوز ابطال در هر مورد خاص توسط قانونگذار صادر شده باشد. چرا که به موجب اصل لزوم قراردادها نمی توان هر معامله ای را قابل ابطال دانست .
  2. مقام قضایی نمی تواند رأساً و بدون درخواست ذینفع اقدام به ابطال قرارداد نماید. بدیهی است برای صحت ابطال معاملات ، رای دادگاه ضروری است. به عبارت دیگر ، ثبوت این حق ( ابطال ) با اراده ذینفع حاصل می گردد. اما از آنجایی که ابطال معامله حق ذینفع است. می بایست این حق نزد مرجع قضایی اثبات و احراز گردد .
  3. رای دادگاه در خصوص ابطال قرارداد یا معاملات جنبه اعلامی دارد نه انشایی .

توضیحات بیشتر را می توانید در بخش مقایسه معاملات باطل با معاملات قابل ابطال بخوانید.

نکاتی در خصوص حمل خودرو به پارکینگ و بروز خسارت

خسارت هنگام حمل خودرو به پارکینگ یا خسارت به خودرو یا موتور سیکلت در پارکینگ

چنانچه هنگام حمل خودرو به سمت پارکینگ یا در پارکینگ خسارتی به خودرو یا محوله آن وارد شود چه کسی مسئول است ؟

به موجب ماده 13 قانون راهنمایی و رانندگی و تبصره یک آن در این صورت متصدی حمل یا مسئول پارکینگ ( نگهدارنده ) مسئول جبران خسارت خواهند بود .

حمل خودرو به پارکینگ و بروز خسارت

لازم به ذکر است برابر ماده فوق در صورت ضرورت انتقال وسیله نقلیه به پارکینگ ، وسیله نقلیه باید با وسایل مطمئنه و به نزدیکترین توقفگاه یا مقر انتظامی راهنمایی و رانندگی منتقل گردد .

اگر در قبض پارکینگ شرط عدم مسئولیت هنگام بروز خسارت درج شده باشد. آیا باز هم مسئول پارکینگ مسئول جبران خسارت خواهد بود یا در این شرایط از ایشان رفع مسئولیت می گردد ؟

در پاسخ به این سوال باید گفت این شرط فاقد وجاهت قانونی بوده. و با وجود این شرط باز هم ایشان در صورت بروز خسارت مسئول خواهد بود . در این شرایط برابر قانون ، پلیس راهنمایی از زیان دیده حمایت خواهد کرد .

البته لازم به ذکر است عمدتاً هنگام تحویل خودرو به پارکینگ وضع موجود خودرو در برگه های مخصوصی نوشته می شود. و به مالک تحویل می گردد که با این وضع اثبات خسارت تا حدودی سهل می گردد .

چنانچه قبل و حین حمل خودرو مالک حاضر گردد تکلیف چیست ؟ آیا با وجود حضور مالک باز هم خودرو به پارکینگ منتقل خواهد شد ؟

تبصره دو ماده 13 قانون راهنمایی و رانندگی به صراحت پاسخ این سوال را بیان نموده است. به موجب این ماده در تمام موارد چنانچه مالک تقاضای تحویل خودرو را نماید . ماموران مکلف هستند با صدور قبض جریمه ، خودرو را تحویل مالک نمایند. اعم از اینکه مالک قبل از حمل یا در حین حمل حاضر گردد .

مجدداً ذکر می گردد حتی اگر مالک در حین حمل خودرو نیز حاضر گردد و تقاضای تحویل خودرو را نماید مامورین ملکف هستند خودرو را تحویل ایشان نمایند .

وکیل تهدید + پیگیری تخصصی جرم تهدید (6 نکته حقوقی)

وکیل تهدید – وکیل متخصص جرم تهدید – امید شاه مرادی : قانونگذار در ماده 668 و 669 و همچنین 618 قانون مجازات اسلامی – بخش تعزیرات به تهدید اشاره نموده است . که مواد 668 و 669 تهدید عام محسوب شده و ماده 618 قانون مذکور تهدید خاص را بیان کرده است .

وکیل تهدید و زورگویی در تهران

معمولاً در هنگام دعوا و درگیری و همچنین بروز اختلافات شدید ، افراد علاوه بر توهین اقدام به تهدید یکدیگر می نمایند .

با عنایت به اینکه قاضی می تواند برای مرتکب جرم تهدید حبس را به عنوان مجازات تعیین نماید . می توان گفت این جرم در زمره جرائم حساس قرار می گیرد. و حضور وکیل متخصص جرم تهدید در این مورد ضروری به نظر می رسد . بنابراین برای جلوگیری از اتفاقات جبران ناپذیر پیشنهاد می گردد. از ابتدای امر موضوع را با وکیل متخصص جرم تهدید در میان گذاشته و از مشاوره حقوقی ایشان بهره مند گردید .

وکیل تهدید تهران

تهدید باید به سمع طرف مقابل برسد – صریح بودن تهدید

علاوه بر اینکه تهدید باید صریح و واضح باشد ، می بایست به گوش طرف مقابل یا تهدید شونده نیز برسد. و برای ایشان ناخوشایند و زیان بار باشد و به موجب ماده 669 قانون مجازات اسلامی – بخش تعزیرات تهدید به قتل ، ضررهای مالی و شرفی و یا به افشای سری نسبت به شخص یا بستگان ایشان باشد .

غیر قابل اغماض بودن تهدید از نظر عرف

تهدید با توجه به قضاوت عرف نباید قابل اغماض و کوچک باشد. چرا که چنانچه تهدید از نظر عرف کوچک و قابل چشم پوشی باشد ، جرم تهدید محقق نخواهد شد. همانند اینکه مغازه داری مشتری خود را تهدید به گران فروشی نماید .

تأثیر عملی شدن و اجرای تهدید

عملی کردن موضوع تهدید مانع از اعمال مجازات جرم تهدید است. و برخی از محاکم به دلیل اجرا شدن مورد تهدید به صورت ایراد صدمه بدنی و ایراد ضرب و جرح ، موضوع تهدید را منتفی دانسته اند .
مثال : چنانچه در یک نزاع شخصی طرف مقابل را تهدید به ایراد ضرب و جرح نماید و بلافاصله اقدام به ضرب و جرح عمدی طرف مقابل نماید . موضوع تهدید منتفی بوده و آن شخص تحت عنوان ایراد ضرب و جرح عمدی مجازات خواهد شد .

نکاتی در خصوص جرم تهدید

  1. چنانچه تهدید با اعمال خشونت آمیز برای بردن مال دیگری باشد و این امر نیز رخ دهد یعنی منتهی به بردن مال دیگری گردد. ممکن است تحت عنوان سرقت مقرون به آزار تحت رسیدگی قرار گیرد .
  2. چنانچه مرتکب یا تهدید کننده ، هیچ تقاضا و درخواستی در قبال انجام عمل یا عدم انجام عمل خود نداشته باشد. باز هم تهدید محقق شده است .
  3. جرم تهدید صرفاً علیه اشخاص حقیقی قابل ارتکاب است. چرا که در ماده 669 قانون مجازات اسلامی – بخش تعزیرات عباراتی همچون : دیگری ، بستگان و ضرر شرفی به کار رفته است . ( البته نظر مخالف نیز در این خصوص نیز وجود دارد که تهدید علیه اشخاص حقوقی را نیز قابل ارتکاب می دانند و مستند ایشان ماده 558 قانون تجارت است . )
  4. جرم تهدید موضوع ماده 669 قانون مجازات اسلامی – بخش تعزیرات نیاز به تحقق نتیجه ندارد . بنابراین تهدید از جمله جرائم مطلق بوده و صرف تهدید کافی است. و نیاز به تحقق نتیجه خاصی ندارد .
  5. در تحقق بزه تهدید عواملی مثل سن ، جنس ، موقعیت شغلی و سایر شرایط تهدید شونده نیز موثر است .
  6. اگر تهدید با چاقو یا هر نوع سلاح دیگری صورت گیرد. موضوع مشمول ماده 617 قانون مجازات اسلامی – بخش تعزیرات خواهد بود .

سوالات مهم

  • منظور از ضرر نفس در ماده 669 قانون مجازات اسلامی چیست ؟

منظور ضرری است که متوجه جسم تهدید شونده باشد .

  • منظور از ضرر شرفی در ماده 669 قانون مجازات اسلامی چیست ؟

منظور ، ترساندن تهدید شونده به امری است که با انجام آن به آبرو ، حیثیت و شرف آن شخص یا بستگانش لطمه و صدمه وارد شود. مثل تهدید به افشای سوء پیشینه آن شخص یا بستگانش

  • چنانچه شخصی دیگری را تهدید به انتشار حکم محکومیت ایشان نماید ، آیا رفتار او تهدید محسوب می گردد ؟

بله ، انتشار حکم محکومیت بدون مجوز قانونی و به قصد اضرار به محکوم علیه توسط دیگری تهدید محسوب شده. و از مصادیق ماده 669 قانون مجازات اسلامی است .

  • آیا جرم تهدید قابل گذشت است ؟

بله جرم تهدید قابل گذشت است . بنابراین تعقیب جزایی مرتکب منوط به شکایت شاکی است .

امید شاه مرادی – مشاور حقوقی و وکیل پایه یک دادگستری

ارث فرزند نامشروع

شرایط دریافت ارثیه توسط فرزند نامشروع : یکی از مهمترین مباحث حقوقی که علاوه بر قوانین مدون در متون شرعی نیز مورد توجه واقع شده است مقوله ارث می باشد. ارث فرزند نامشروع یکی از معدود مسائلی است که در سرزمین های اسلامی مطرح می گردد. چرا که قباحت این امر همچنان از میان نرفته و همین مسئله باعث شده است. تا در زمینه قضا و قضاوت چندان با چنین پرونده هایی روبرو نباشیم. با این حال دور از انتظار نمی باشند و هر چند به میزان محدود اما محتمل می باشند. به همین علت تصمیم گرفته ایم تا در این مقاله توسط وکیل امور حسبی به بررسی موضوع رسیدن ارث به فرزند نامشروع بپردازیم.

آیا فرزند نامشروع ارث می برد؟

فرزند نامشروع یا ولد الزنا اصطلاحی است که در خصوص به دنیا آمدن فرزند از یک رابطه غیررسمی و غیرقانونی ایجاد می گردد  رابطه توارث نیز میان کسانی ایجاد می شود که در قانون مدنی ذکر شده اند. این افراد به واسطه نسب یا سبب از یکدیگر ارث می برند. نکته مهمی که در این خصوص وجود دارد این است که ولادت ناشی از زنا یکی از موانع ارث است. بنابراین فرزندی که از رابطه نامشروع به دنیا آمده است نمی تواند از والدین خود ارث ببرد.

ارث فرزند نامشروع

در متون فقهی آمده است که ولدزنا به والدین خود ملحق نمی شود این جمله نشان دهنده تفکیک فرزندان مشروع و فرزندان نامشروع است که البته مخالفت های زیادی نیز با آن صورت گرفته است. با این حال روند حاکم در جمهوری اسلامی ایران این است که فرزند نامشروع نمی تواند سهمی در ماترک متوفی اعم از پدر و مادر یا خواهر و بردار و سایر اقوام نسبی خود داشته باشد. بنابراین پاسخ به سوال فوق منفی است و باید بگوییم که :

فرزند نامشروع نمی تواند از پدر و مادر خود ارث ببرد.

آیا فرزند حاصل از وطی به شبهه از پدر و مادر خود ارث می برد؟

در ابتدا باید وطی به شبهه را تعریف کنیم. امکان وقوع چنین امری بسیار نادر است اما در گذشته های دور که اصولاً چراغ برای روشنایی وجود نداشت. و ارتباط عاطفی چندانی هم میان زن و شوهر نبود امکان وطی به شبهه و وقوع آن بیشتر بود. بدین صورت که دو فرد تصور می کنند زن و شوهر هستند و با یکدیگر نزدیکی می کنند. در این شرایط وطی به شبهه یا نزدیکی به شبهه اتفاق می افتد. و فرزند ناشی از آن کاملاً مشروع است و به طرفین همان رابطه بازمی گردد و می تواند از آن ها ارث ببرد.

اگر یکی از طرفین بداند که در حال زنا با فردی به غیر از همسر خویش می باشد. فرزند حاصل از آن رابطه برای او نامشروع و برای فرد دیگر مشروع است. بنابراین طفل متولد شده از شخص اول ارث نمی برد. اما از شخص دوم ارث می برد. این قاعده در خصوص ولادت طفل به دنبال یک رابطه ناشی از اکراه و اجبار برای یکی از طرفین نیز حکم فرماست. احتمال وطی به شبهه در میان دوقلوهای همسان که شباهت بسیار زیادی به یکدیگر دارند بسیار محتمل است. با این حال اثبات ولادت فرزند از آن رابطه بسیار دشوار و دور از ذهن می باشد.

ناگفته نماند که در بحث موانع ارث از ولد زنا به عنوان یک مانع کلی نام برده شده است. بدین صورت که حتی والدین نیز دیگر نمی توانند از فرزند نامشروع خود ارث ببرند. معمولاً دیه ناشی از قتل یا کشته شدن ولدزنا و همچنین ارث و میراث فرزند نامشروع به حساب حاکم اسلامی می رود تا برای امورات عام المنفعه از آن ها استفاده گردد.

نفقه فرزند نامـشروع بر عهده کیست؟

هرچند ولدزنا نمی تواند از والدین و اقوام خود ارث ببرد. اما پدر او موظف است که نفقه او را طبق قانون و اصول پرداخت نفقه برای فرزند دختر و پسر پرداخت نماید. بنابراین اگر طفلی در نتیجه ارتباط نامشروع به دنیا بیاید. هرچند نمی تواند در زمینه ارث و میراث حقی را طلب نماید اما تا زمانی که قانون تعیین نموده است حق دریافت نفقه را دارد. و پدر او حق خودداری از پرداخت نفقه را نخواهد داشت.

البته پدر و مادر طفل نیز می توانند در زمان حیات خود برخی از اموال را به فرزند نامشروع خود انتقال دهند. تا بخشی از وظایف خود را نسبت به یک انسان بی گناه که فرزند آن هاست و مسئولیت های روانی و وجدانی زیادی را بر آن ها تحمیل می کند ادا نمایند.

آیا لعان از موانع ارث است؟

پاسخ به این سوال نیز مثبت می باشد. لعان به این معناست که قاعده فراش، یک طفل را به یک مرد به عنوان پدر ملحق می داند. اما پدر آن فرزند را به خود منتصب نمی داند. در این شرایط بدون اثبات زنا، فرزند نیز از پدر خود جدا می شود. و رابطه توارث میان آن ها از بین می رود. در این شرایط فرزند از مادر خود و اقوام مادری ارث می برد. اما از پدر و اقوام پدری ارث نمی برد. اگر پدر از لعان رجوع کند رابطه توارث به صورت یک طرفه ایجاد می شود. بدین صورت که فرزند می تواند از پدر خود ارث ببرد اما پدر دیگر نمی تواند از فرزند خود ارث ببرد.

پابند های الکرونیکی چیست و در چه مواردی اعمال می شود ؟

پابند های الکرونیکی چیست و در چه مواردی اعمال می شود؟ یکی از شیوه های کاهش آمار زندانیان و نظارت بر وضعیت محکومان این است. که از نظارت های الکترونیکی استفاده شود. پابندهای الکترونیکی در همین مجموعه قرار می گیرند. حال سوالی که مطرح می گردد این است که پابند الکترونیکی چیست و به چه کسانی تعلق می گیرد؟

قطعا همه محکومین به حبس نمی توانند با استفاده از این پابندها در محیطی خارج از زندان به سر ببرند چرا که نوعی آزادی قلمداد می شود. و نباید شامل حال کسانی شود که جرائم بسیار سنگین را مرتکب شده اند یا برای جامعه به شدت خطرناک می باشند. بنابراین در ادامه علاوه بر اینکه به تعریف پایندهای الکترونیکی می پردازیم به مواردی که می توان این پابندها را تجویز کرد اشاره خواهیم کرد.

پابند الکرونیکی زندان

پابند الکتریکی چیست؟

پابند الکترونیکی نوعی جی پی اس است که اگر فرد زندانی آن را تغییر دهد. یا آن را دستکاری کند، فورا مشخص شده و به او هشدار داده می شود. زیرا بوسیله مانیتورینگ کنترل می گردد. بنابراین زندانی باید از یک منطقه مشخص هم خارج نشود. چرا که سریعا به مقامات کنترل کننده اطلاع داده می شود چنانچه زندانی مقررات تعیین شده را رعایت نکند. و نسبت به هشدارها بی توجهی نماید. این مسئله سریعا به قاضی رسیدگی کننده به پرونده، اعلام می شود تا تصمیم مقتضی را اخذ نماید. ‌

فردی که متقاضی استفاده از پابند الکترونیکی است.  باید تقاضای خود را در فرم های مخصوصی بیان دارد و محدوده فعالیت خود را در خارج از زندان تعیین نماید. این مهم باعث می گردد تا برای گذران زندگی و امرار معاش خود دچار مشکل نگردد. درخواست و تقاضانامه محکوم علیه در ابتدا به مقامات زندان داده می شود. در صورت موافقت مقامات زندان، درخواست به قاضی اجرای احکام ارسال می شود. قاضی اجرای احکام نیز جهت اخذ تصمیم مقتضی، پرونده را نزد قاضی صادرکننده رای قطعی ارسال می کند. تا او پس از بررسی همه ضوابط و مقررات موجود و همچنین توجه به وضعیت زندانی، تصمیم گیری نماید.

پابند الکترونیکی در خصوص کدام دسته از زندانیان اجرا می شود؟

طبق قانون مجازات اسلامی در جرائم مستوجب قصاص و دیه حق استفاده از پابند الکترونیکی وجود ندارد. در جرائم تعزیری نیز صرفا محکومین به مجازات های درجه 5 الی 8 حق استفاده از این پابندها را دارند. در واقع حداکثر مجازات تعیین شده باید 5 سال باشد و حداکثر جزای نقدی تعیین شده نیز 18 میلیون تومان! درغیر این صورت امکان پذیرش درخواست زندانی برای استفاده از طرح پابند الکترونیکی مورد موافقت قرار نمی گیرد.

البته اجرای این طرح صرفا به شرایط فوق محدود نمی شود. بلکه باید شرایط دیگری نیز وجود داشته باشد تا زندانی حق استفاده از این پابندها را به دست آورد. از جمله اینکه اظهار ندامت و پشیمانی نماید و اخلاق و رفتار او حاکی از این باشد که دیگر مرتکب این اعمال نمی شود. همچنین باید در کشف جرم و شرکای جرم همکاری لازم را داشته باشد. سابقه کیفری موثر هم نداشته باشد.

علاوه بر موارد فوق لازم است تا ضرر و زیان وارده به شاکی خصوصی جبران گردد. یا موجبات رضایت و جبران خسارات وارده به او در آینده فراهم گردد. به عنوان مثال اگر زندانی در حال حاضر توانایی مالی برای جبران خسارت و پرداخت غرامت را ندارد. می تواند درخواست اعسار بدهد تا دادگاه در صورت پذیرش اعسار، بدهی و دین او را تقسیط نماید. و حتی در صورت پذیرش اعسار مطلق با عدم پرداخت آن در حال حاضر مشروط بر پرداخت آن در صورت کسب اعتبار مالی و امثال آن ها موافقت به عمل آورد. در هر صورت همه این شرایط باعث می شوند تا زندانی بتواند از شرایط استفاده از پابندهای الکترونیکی بهره مند شود.

شرایط پذیرش تقاضای پابند الکترونیکی کدام است؟

صرف درخواست از جانب زندانیان فوق نمی تواند منجر به پذیرش این درخواست گردد. بلکه لازم است تا شرایط خاصی نیز ایجاد گردد که مقام قضایی با این درخواست موافقت نماید. به عنوان مثال باید ندامت و پشیمانی زندانی از جرم ارتکابی برای مقام قضایی اثبات گردد. و اینکه زندانی تلاش خود را برای جبران رفتارهای ناهنجار به کار گیرد. از جمله این موارد می توان به کشف جزییات جرم و سایر شرکای خود در صحنه ارتکاب جرم و معاونین جرم اشاره کرد.

جبران ضرر و زیان شاکی خصوصی و غرامت تعیین شده برای جبران خسارت وارده یا جلب رضایت شاکی خصوصی نیز از دیگر مواردیست که به تایید تقاضای زندانی کمک می کند. البته اگر زندانی بنابر وضعیت مالی توانایی پرداخت غرامت را نداشته باشد. می تواند از شرایط و قوانین اعسار بهره مند شود. در این خصوص بهتر است از مهارت و تجربیات یک وکیل حرفه ای کمک بگیرید تا بتوانید رضایت مقام قضایی برای استفاده از پابند الکترونیکی را جلب نمایید.

امید شاه مرادی – وکیل پایه یک دادگستری و مشاور حقوقی

قرار بایگانی موقت چیست و چگونه انجام می شود ؟ + 5 شرط اساسی

قرار بایگانی موقت با وکیل شاه مرادی : یکی از اصطلاحات جدیدی که در عرصه حقوق و قضاوت مشاهده می شود قرار بایگانی موقت می باشد. سوالی که مطرح می شود این است که قرار بایگانی موقت چیست و شرایط صدور آن چه می باشد؟ همچنین لازم است تا نحوه اعتراض به قرار بایگانی موقت را هم بدانید. چرا که قانون گذار به آن نیز اشاره کرده است. با وکیل شاه مرادی همراه باشید تا به بررسی جوانب مختلف این مسئله بپردازیم.

قرار بایگانی موقت چیست؟

قرار بایگانی موقت

برای اینکه یک تعریف دقیق از قـرار بایـگانی موقـت ارائه کنیم لازم است تا به قانون آیین دادرسی کیفری مراجعه نماییم. طبق این قانون و ماده 80 که در سال 1392 تصویب شده است:

  • در جرائم تعزیری درجه هفت و هشت (که در قانون مجازات اسلامی به آن ها اشاره شده است)، چنانچه شاکی وجود نداشته باش.د یا شاکی خصوصی نسبت به جرم ارتکابی گذشت کرده باشد, در صورت فقدان محکومیت موثر قضایی در پرونده متهم، مقام قضایی می تواند پس از تفهیم اتهام با ملاحظه وضع اجتماع و سوابق متهم و اوضاع و احوالی که موجب وقوع جرم شده است. و همچنین در صورت ضرورت با اخذ التزام کتبی از متهم برای رعایت مقررات قانون، می تواند فقط یک بار از تعقیب متهم خودداری نماید. و قرار بایگانی پرونده را صادر کند. قرار بایگانی موقت ظرف ده روز از تاریخ ابلاغ آن قابل اعتراض است.

شرایط صدور قـرار بایـگانی مـوقت چیست؟

ماده فوق علاوه بر اینکه یک چشم انداز واقعی از قـرار بایگـانی موقت را ارائه می دهد. به ذکر شرایط لازم برای صدور این قرار نیز اشاره می کند. با توجه به ماده فوق شرایط صدور قـرار بایگـانی موقت به شرح ذیل می باشند:

  1. جرم ارتکابی باید از نوع جرائم تعزیری درجه هفت یا هشت باشد.
  2. در خصوص جرائم مورد نظر باید شاکی خصوصی وجود نداشته باشد یا اینکه حداقل گذشت کرده باشد.
  3. متهم مورد نظر باید فاقد سابقه محکومیت کیفری موثر باشد.
  4. در صورت ضرورت، متهم باید به طور کتبی به رعایت مقررات قانونی التزام داده باشد.
  5. وضع اجتماعی و سوابق متهم و اوضاع و احوال موثر در ارتکاب جرم لحاظ شده باشد.

نکته ای که باید در این خصوص بدانید این است که صدور این قرار تنها توسط قاضی ممکن است. و دادستان و سایر قضات دادسرا اختیاری در این مورد ندارند. نکته دیگر قابل ذکر این است که مقام قضایی هیچ وظیفه ای در خصوص صادر کردن این قرار در صورت اثبات همه شرایط فوق ندارد.

اعتراض به قرار بایگانی پرونده چگونه است؟

در ماده 80 آیین دادرسی کیفری ذکر شده است که این قرار ظرف ده روز از ابلاغ قابل اعتراض می باشد. حال سوالی که مطرح می شود. این است که چه کسی می تواند نسبت به صدور قرار بایگانی موقت اعتراض کند. و برای اعتراض به صدور آن باید به کدام مرجع مراجعه نماید؟ در پاسخ به این سوال باید بگوییم که شاکی خصوصی می تواند. با اعتراض به این مورد که گذشت نکرده است. و در واقع نباید قرار بایگانی موقت صادر گردد. شاکی خصوصی نیز باید برای اعتراض به صدور این قرار به دادگاه تجدیدنظر استان مراجعه نماید.

قرار ترک تعقیب + 5 نکته مهم حقوقی

قرار ترک تعقیب چیست ؟ یکی از اصطلاحاتی که در آیین دادرسی کیفری و حقوق جزایی به آن پرداخته می شود قـرار تـرک تعقیـب است. اینکه قرار ترک تعقیب به چه معناست. و در چه شرایطی و چگونه صادر می شود و دارای چه نکاتی می باشد. مسائلی هستند که قصد داریم تا در این مقاله به بررسی آن ها بپردازیم . بنابراین با همراهی ما در این مقاله به پاسخ تمام این موارد خواهید رسید .

قرار ترک تعقیب به چه معناست؟

قرار ترک تعقیب به معنای متوقف ساختن عملیات تعقیب متهم و تحقیق کردن در خصوص جرم ارتکابی است، توافقاتی که در انتها منجر به درخواست صدور قـرار تـرک تعقـیب می شوند توسط شاکی و مشتکی عنه به عمل می آیند؛ در قانون آیین دادرسی کیفری در خصوص قـرار ترک تـعقیب این چنین آمده است که:

در جرائمی که طبق قانون مجازات اسلامی به عنوان جرائم قابل گذشت شناخته می شوند. شاکی می تواند تا قبل از صدور کیفرخواست، درخواست ترک تعقیب دهد. دراین صورت دادستان باید مبادرت به صدور قـرار تـرک تعقـیب نماید چرا که پرونده.

قرار ترک تعقیب

همچنان در مرحله مقدماتی است و از دادسرا به دادگاه ارسال نشده است.

علت صدور قـرار تـرک تعقیـب چیست؟

ورود افراد به دادگاه و انجام بازجویی و رسیدگی به پرونده های کیفری سابقه مطلوبی برای افراد جامعه قلمداد نمی شود. به همین دلیل بسیاری از افراد که در قالب مشتکی عنه یا متهم راهی دادسرا می شوند و همه چیز را به ضرر خود می دانند. یا جرم ارتکابی به راحتی قابل اثبات است. سعی می کنند در محیطی خارج از دادگاه با شاکی سازش کرده. و موجبات رضایت او را فراهم کنند. بدین صورت که وعده جبران خسارت یا بازگشت وضع به حال سابق یا جبران صدمات روحی و معنوی و امثال آن ها را به شاکی می دهند. مشروط بر اینکه شاکی هم از شکایت خود صرف نظر کند.

قرار ترک تعقیب با گذشت شاکی خصوصی متفاوت است

نکته بسیار مهمی که در خصوص این مقوله مطرح می گردد. این است که قـرار تـرک تعـقیب با گذشت کردن از متهم متفاوت است. فردی که از یک فرد دیگر در قالب اتهامات کیفری شکایت می کند در صورت گذشت کردن دیگر نمی تواند پرونده را بار دیگر به جریان بیاندازد اما قرار منع تعقیب این اجازه را به فرد می دهد. تا یک سال پس از صدور این قرار و برای یک بار، بار دیگر پرونده را به جریان انداخته و رسیدگی به موضوع شکایت را از سر بگیرد. در واقع شاکی به متهم این فرصت را می دهد تا به دنبال جبران کردن ماوقع باشد. و اگر جبران صورت نگیرد می تواند شکایت نامه خود را مجدداً به جریان بیاندازد.

صدور قرار ترک تعقیب مربوط به مرحله مقدماتی است

مرحله مقدماتی رسیدگی به پرونده های کیفری مربوط به زمانیست که پرونده هنوز به دادگاه ارسال نشده است. در واقع دادسرا همچنان در حال تکمیل پرونده است و سعی می کند. تا اطلاعات لازم و کافی را درون آن بگنجاند. اگر پرونده از حیطه وظایف دادسرا خارج و به دادگاه ارسال گردید. دیگر امکان درخواست ترک تعقیب از جانب شاکی وجود ندارد. بنابراین صدور این قرار در حیطه وظایف دادستان است نه قاضی رسیدگی به پرونده در دادگاه کیفری صلاحیتدار!

البته در خصوص پرونده هایی که بدون ارجاع به دادسرا مستقیماً در دادگاه مطرح می شوند در برخی از موارد قاضی دادگاه می تواند مبادرت به صدور قرار ترک تعقیب نماید. در این شرایط نیز قـرار تـرک تعـقیب شامل شرایط و نکاتی می شود. بنابراین قابل اعتراض نیست. و شاکی می تواند تا یک سال از صدور قرار و برای یک بار نسبت به طرح دوباره شکایت خود اقدام نماید.

نکاتی که باید در خصوص قـرار تـرک تعقـیب بدانید

  1. قرار ترک تعقیب قابل اعتراض نیست. در واقع زمانیکه دادستان مبادرت به صدور قرار ترک تعقیب می کند دیگر هیچ کدام از طرفین پرونده اعم از شاکی و مشتکی عنه حق اعتراض به این قرار را ندارند و باید اجرایی گردد.
  2. با صدور این قرار اگر متهم در بازداشت باشد آزاد می شود و اگر وثیقه گذاشته باشد از آن رفع اثر می گردد.
  3. اگر در راستای تأمین خواسته از متهم مالی توقیف شده باشد دستور رفع توقیف از آن مال صادر می گردد.
  4. قرار ترک تعقیب موجب قطع شدن مرور زمان نمی شود بنابراین باید به این نکته توجه داشته باشید که در صورت درخواست ترک تعقیب پرونده مورد نظر دچار مرور زمان نشود.
  5. بهتر است پیش از پذیرش ادعاهای متهم و درخواست قرار ترک تعقیب با یک مشاور حقوقی یا وکیل حرفه ای مشورت کنید.

 

3 مرحله برای تملیک املاک

مراحل مهم تملیک املاک : املاک و اراضی موجود در سطح کشور یا به اشخاص خصوصی تعلق دارند. و یا در قالب اموال ملی به تمام ملت تعلق داشته و توسط دولت اداره می شوند. منظور ما از تملیک املاک و مراحل تملیک املاک، تصرف قانونی اراضی و ساختمان هایی است. که دارای مالکیت شخصی بوده و این تصرف قرار است. توسط دولت و نهادهای ذی ربط به عمل آید. تملیک املاک باید در چهارچوب قانون به عمل آید و مالکان این املاک موظف هستند. تا اقدامات لازم برای انتقال مالکیت این اموال را انجام دهند. در ادامه مراحل تملیک املاک را به ترتیب بیان خواهیم کرد.

مرحله اول: وجود قانون مصوب در زمینه تملیک املاک

قوانین مختلفی شرایط تملیک املاک توسط شهرداری و سایر ارگان های دولتی را بیان کرده اند. که از جمله آن ها می توان به طرح هادی، طرح جامع شهری و طرح تفصیلی اشاره کرد.

تملیک املاک

این طرح ها برای زیباسازی شهرها و گسترش ارگان ها و خدماتی که نیاز ضروری جامعه هستند اجرا می شوند. گسترش عرض معابر، تاسیس مراکز آموزشی فرهنگی، گسترش فضای سبز شهرها، ساخت اتوبان و مواردی از این قبیل در راستای اجرای طرح های فوق صورت می گیرند. محل دقیق اجرای طرح ها و املاکی که باید به تصرف دولت درآید نیز در قوانین مصوب ذکر می شود. و تصرف زمین مازاد بر آن ها خلاف مقررات موجود می باشد.

مرحله دوم : توافق با مالک

در مرحله بعد شهرداری و هر ارگانی که مسئول اجرای طرح است. باید با مالک صبحت کرده و موافقت او را برای مبلغ نهایی و نحوه پرداخت آن جلب نماید. دیده شده است. برخی از صاحبان املاک درخواست مبلغ بسیار بالایی در قبال ملک مربوطه دارند. اما دولت هیچ گونه الزامی به پرداخت مبالغی بالاتر از ارزش واقعی املاک موجود در طرح ندارد. و در صورت عدم رضایت مالک، کار را به کارشناسی ارجاع می نماید. نکته قابل توجه اینکه اگر استفاده از ملک قبل از توافقات مورد نظر ضرورت داشته باشد شهرداری می تواند مبادرت به ساخت و ساز یا تخریب بناهای موجود نماید. و توافق بر سر مبلغ را به مراحل بعدی موکول کند.

مرحله سوم: انتقال سند رسمی

مرحله آخر به انتقال سند رسمی اختصاص دارد. برای انتقال سند رسمی لازم است تا حتماً بهای ملک به مالک آن پرداخت شده باشد. در غیر این صورت امکان انتقال سند ملک وجود ندارد. دولت می تواند حتی در صورت عدم رضایت مالک به وجه تعیین شده، بهای ملک را به حساب او واریز و با نمایندگی قضایی مبادرت به انتقال سند ملک نماید. در کل باید بگوییم که طبق قانون حداکثر مدت زمان لازم برای تملیک املاک و انتقال سند رسمی آن ها به نام دولت و همچنین پرداخت بهای املاک مورد نظر نهایتا باید 18 ماه باشد.

امکان اعتراض به انتقال سند رسمی ملک

وکیل امور ملکی : اگر ملک شخصی در محدوده یکی از طرح های مصوب دولت باشد. و شهرداری یا هر ارگان دارای مجوز دیگری با رعایت نص قانون و حفظ حریم آن مبادرت به تملک ملک و رعایت مراحل فوق نماید. جای اعتراض را برای مالک ملک باقی نمی گذارد. اما اگر بخشی از ملک در طرح مورد نظر بوده و بخش دیگری از آن در طرح نباشد. اما شهرداری آن را تملک کرده باشد. صاحب ملک می تواند نسبت به آن اعتراض کرده و انتقال سند رسمی برای آن بخش از ملک که در طرح شهرداری نمی باشد را بی اثر نماید. البته اگر وی مبلغی را بابت آن بخش دریافت کرده است لازم می باشد. تا وجه دریافتی را به همان اندازه عودت نماید .

اعتراض قانونی به عدم اجرای طرح

یکی دیگری از مواردی که اعتراض صاحب ملک را قانونی می داند به عدم اجرای طرح و عدم انجام آن باز می گردد. شاید هم طرح مورد نظر رد نشود اما محل اجرای آن تغییر کند. در این شرایط مالک سابق ملک می تواند اعتراض خود را تقدیم دادگاه صالح نماید. و ضمن بازگرداندن وجه پرداختی، امتیاز تصرف ملک را برای بار دیگر به دست آورد. در صورت مواجهه با هر کدام از موارد فوق اعم از عدم تناسب وجه پرداختی با ارزش واقعی ملک، قرار گرفتن بخشی از ملک در طرح مطروحه و انتقال تمام سند یا عدم اجرای طرح و عدم بازگرداندن مالکیت ملک بهتر است با وکیل ملکی مشورت کرده و از طریق مراجع قانونی و افراد آگاه به موازین قانونی به دنبال احقاق حق باشید.

مراحل توقیف مال منقول نزد شخص ثالث + 5 شرط مهم

شرایط و مراحل توقیف مال منقول نزد شخص ثالث : در قانون اجرای احکام مدنی با یک دسته از مواد اجرایی روبرو می شویم که مراحل توقیف مال منقول نزد شخص ثالث را مورد توجه قرار داده اند. نحوه توقیف اموال منقول و غیرمنقول بایکدیگر متفاوت است به همین علت در مواد متفاوتی از قانون اجرای احکام مدنی هم مورد توجه قرار گرفته اند. گذشته از این امانی بودن مال توقیف شده در دستان شخص ثالث نیز مسئله را قدری پیچیده تر می کند. و نیاز است تا برای توقیف آن مال به مواد 87 الی 95 قانون اجرای احکام مدنی مراجعه کرد. در ادامه ضمن بررسی کلیت موضوع به ذکر مراحل توقیف مال منقول نزد شخص ثالث خواهیم پرداخت.

منظور از توقیف مال نزد شخص ثالث چیست؟

در بسیاری از احکام دادگاه ها با محکومیت های مالی و مشابه آن ها برخورد می کنیم. اگر محکوم علیه (فردی که حکم به ضرر او صادر شده است) به صورت نقد یا از طریق تأمین اعتبارات بانکی و غیربانکی قادر به پرداخت محکومیت نباشد اموال او توقیف می شوند. حال این اموال ممکن است منقول باشند یا غیرمنقول! مسئله اصلی این است که میزان اموال توقیف شده باید حداقل هم سطح با میزان محکومیت باشد.

مراحل توقیف مال منقول نزد شخص ثالث

در برخی از موارد محکوم علیه ادعا می کند که اموال مورد نظر را در قالب امانت به شخص ثالث سپرده است. در اینجا مسئله توقیف مال نزد شخص ثالث مطرح می شود. اگر شخص ثالث منکر این قضیه نشود و به محض دریافت ابلاغیه، مال یا اموال مورد نظر را طبق قانون به مسئول مورد نظر تحویل دهد. مراحل چندانی برای توقیف مال نزد شخص ثالث وجود نخواهد داشت. در غیر این صورت لازم است تا طبق قانون با شخص ثالث برخورد گردد.

شرایط توقیف مال نزد شخص ثالث

در برخی از موارد مالی که نزد شخص ثالث است قابل توقیف نمی باشد و آن زمانیست که مال منقول در رهن یا وثیقه باشد. بنابراین تنها شرط موجود برای توقیف مال ” اعم از منقول و غیرمنقول ” نزد شخص ثالث این است که مال محکوم علیه باید نزد ثالث طلق باشد. طلق در اصطلاح حقوقی به معنای آزاد بودن است. به عبارت دیگر، مالی که در رهن یا وثیقه شخص ثالث باشد از توقیف استثناء شده و به دلیل آزاد نبودن، امکان توقیف آن وجود ندارد.

باید توجه کنید که مال حتی اگر تحت اجاره باشد باز هم قابل توقیف است اما تا زمان اتمام مدت اجاره باید حق شخص ثالث محترم شمرده شود. این امر در خصوص سایر قراردادهایی که میان شخص ثالث و محکوم علیه، سابق بر محکومیت مورد نظر منعقد شده اند اجرا می شود مشروط بر اینکه صوری بودن یا انعقاد قرارداد برای فرار از پرداخت دین اثبات نگردد. البته این را هم اضافه کنیم که وجوه نقدی که نزد شخص ثالث هستند یا طلب او قابل توقیف نیست و این مال باید به صورت واقعی، عینیت داشته باشد.

مراحل توقیف مال منقول نزد شخص ثالث به چه صورت است؟

بعد از ذکر کلیات مربوط به توقیف مال منقول نزد شخص ثالث حال به سوال اصلی مقاله برمی گردیم که مراحل توقیف این مال است. در اولین قدم لازم است تا اخطاریه تنظیم شود و به آدرس شخص ثالث ارسال گردد. اخطاریه باید شامل مواردی از جمله مشخصات هویتی شخص ثالث و محکوم علیه و همچنین مشخصات مال و میزان مال توقیف شده باشد. نیاز به ارائه دلیل و مدرک در اخطاریه نمی باشد و درج مستندات طلب نیز الزامی نیست.

شخص ثالث ده روز فرصت دارد تا نسبت به تسلیم اموال اقدام نماید. اگر شخص ثالث از تسلیم مال مورد نظر خودداری کرد مامور اجرا می تواند تلاش خود را برای دسترسی به آن مال بکار گیرد. چنانچه قادر به این کار نباشد می تواند به ارزش همان مال از اموال شخص ثالث را توقیف نماید.

5 شرط لازم

برای اینکه بتوان اموال شخص ثالث را به جای اموال منقول محکوم علیه توقیف کرد باید شروط پنج گانه ذیل اثبات شوند:

  1. باید طبق حکم دادگاه صالح، اموالی از محکوم علیه که نزد شخص ثالث است توقیف شده باشد.
  2. دادگر از شخص ثالث درخواست نموده باشد که عین مال توقیف شده محکوم علیه را به مقامات اجرایی تسلیم کند.
  3. شخص ثالث از تسلیم کردن مال منقول امتناع کند.
  4. مال توقیفی باید به صورت عین معین باشد و گرنه وجه نقد یا طلب قابل قبول نیست.
  5. دادگر نهایت تلاش خود را برای دسترسی به عین اموال نموده باشد با این وجود نتیجه ای از آن حاصل نشده باشد.

نکته مهم

نکته بسیار مهمی که در این خصوص وجود دارد این است که شخص ثالث باید مال یا وجه بازداشتی را به مالک یا همان محکوم له برگرداند. حال اگر مال یا وجه نقدی از بدهکار نزد شخص ثالث نباشد باید با گذشت پنج روز بعد از تاریخ ابلاغ ، رئیس ثبت را از این قضیه مطلع کند در غیر این صورت مسئول خواهد بود

اگر شخص ثالث ادعای مالکیت اموال مذکور را داشته باشد، نمی توان آن را بازداشت کرد. در اینجا متعهدله می تواند به مراکز قضایی رفته و باید به دنبال تایید تعلق آن به شخص بدهکار باشد. طبق قانون بازداشت حقوق و امتیازات شخص بدهکار به وسیله سازمان محل خدمت وی یا امور مالی دستگاه امکان پذیر است. همچنین می توان سپرده های بانکی شخص بدهکار در بانک ها را بازداشت کرد.

امید شاه مرادی – مشاور حقوقی و وکیل پایه یک دادگستری

مشاوره حقوقی تمکین و انواع آن در قانون ایران

مشاوره حقوقی تمکین با وکیل شاه مرادی – وکیل پایه یک دادگستری : تمکین از مهمترین مباحث حقوق مدنی است که بر گرفته از متون فقهی و شرعی می باشد و به عنوان حقوق و تعهد زن و شوهر در زندگی مشترک شناخته می شود.

هرچند بسیاری از مردم تصور می کنند تمکین وظیفه زن و حق مرد می باشد اما در واقعیت این گونه نیست و مرد نیز بنابر شرایط زندگی و بخصوص در روابط زناشویی موظف به تمکین می باشد البته نمی توان از این واقعیت چشم پوشی کرد که تمکین بیشترین حق را برای مرد و بیشترین تعهد را برای زن ایجاد می کند.

مشاوره حقوقی تمکین برای پاسخ دهی به سوالاتی است که در این باب ایجاد می شود. این موضوع را در ادامه به صورت تفصیلی تر تشریح می کنیم. در ادامه با وکیل خانواده همراه باشید..

مشاوره حقوقی تمکین

تمکین به چه معناست؟

در ابتدا باید به تعریف حقیقی و حقوقی تمکین بپردازیم. تمکین به معنای فرمانبرداری است. یعنی فردی که از دستورات و خواسته های دیگری اطاعت می کند. زمانیکه یک زن در محل زندگی همسرش سکونت دارد. و هر زمان که مرد خواستار رابطه جنسی بود با او رابطه برقرار نمود. و در زندگی از دستورات ریز و درشتی که برای استحکام زندگی آن ها نیاز است اطاعت نماید تمکین نموده است.

همچنین مردی که محل زندگی خود را ترک نکرده است. و به همسر و فرزندان خود و وضعیت آنها رسیدگی می کند. و نیازهای آن ها را در حد متعادل برطرف می کند. در حال تمکین است و وظیفه خود را در این زمینه انجام داده است.

ضمانت اجرای عدم تمکین چیست؟

  • از مهمترین مسائلی که در جلسات مشاوره حقوقی تمکین مطرح می شود این است که ضمانت اجرای تمکین چیست؟
  • در واقع اگر زن تمکین نکند یا مرد حاضر به تمکین نباشد قانون چه برخوردی با آن ها می کند؟

نکته ای که باید در ابتدا بدانید این است که قانون هرگز هیچ فردی را به اجبار ملزم به تمکین نمی کند. بنابراین اگر زنی از برقراری رابطه جنسی با همسر خود اکراه دارد. یا نمی خواهد در خانه ای که همسرش تعیین کرده است. زندگی کند در حال عدم تمکین است. و قانون او را مجبور به اعمال فوق نمی کند. اما در مقابل این اعمال او را ناشزه اعلام می کند و در نتیجه آن از دریافت نفقه محروم می شود .

در مقابل اگر مردی همسر و فرزندان خود را رها کند یا به محل زندگی خود مراجعت نکند. و ارتباط جنسی مناسبی با همسر خود برقرار ننماید شرایط عسر و حرج را برای همسر خود فراهم کرده و همسر او می تواند با اثبات این امر حکم طلاق را از دادگاه دریافت کند و خود را مطلقه نماید.

انواع تمکین

تمکین انواع مختلفی دارد که در حقوق مدنی نیز به آن ها اشاره شده است. تمکین یا از نوع خاص است یا از نوع عام! البته تمکین عام بدین صورت است که تمکین خاص را هم در بر می گیرد. چرا که اثبات تمکین خاص در اغلب موارد برای مراجع قضایی امکان پذیر نیست. تمکین عام به معنای اطاعت و فرمانبرداری از همسر است. البته این تمکین در خصوص اطاعت زن از مرد به کار می رود. زمانیکه زن در محل سکونت مرد یا همان جایی که مرد تعیین کرده است زندگی می کند. و بدون رضایت مرد یا ضرورت قانونی و عقلایی آن محل را ترک نمی کند در حال اجرای تمکین عام است.

وکیل الزام به تمکین : منظور از تمکین خاص نیز یک رابطه مطلوب از حیث روابط جنسی و ارضای نیازهای مرد در زمینه غرائز جنسی است. البته این نیازها باید در حد نرمال باشند. و اگر حالتی بیمارگونه داشته باشند در حیطه وظایف زن قرار نمی گیرند. نکته ای که باید به آن توجه کنید این است که اگر زن در محل سکونت همسر خویش سکونت دارد. و در واقع خانه و زندگی خود را رها نکرده است طبق قانون در حال تمکین است. منظور از این تمکین هم تمکین عام می باشد و هم تمکین خاص! بنابراین تا زمانی که در محل مورد نظر زندگی می کند شایسته دریافت نفقه می باشد.

مصادیق عدم تمکین کدامند؟

  • اگر زن بدون داشتن عذر شرعی از نزدیکی با همسر خویش خودداری کند.
  • اگر زن از دستورات مرد که مبنی بر ریاست خانواده است، سر پیچی کند.
  • در صورتی که در تربیت فرزندان با شوهر همکاری نداشته باشد.
  • اگر زن منزلی که مرد برای او تهیه کرده است را ترک نماید.
  • در صورتی که زن به مشاغلی که مخالف منافع مصالح خانواده باشد مشغول به کار شود.

رابطه تمکین و حق حبس چیست؟

یکی از مهمترین حقوق زن در زندگی مشترک مربوط به حق حبس است. اگر در همان ابتدای زندگی مشترک به مشاوره حقوقی تمکین مراجعه کنید این موضوع را به شما گوشزد می کند که در صورت استفاده از حق حبس می توانید بدون رعایت تمکین از دریافت نفقه و مهریه بهره مند شوید. در واقع زن تا قبل از اولین نزدیکی با همسر خویش (تمکین خاص) می تواند از تمکین خودداری کند و تمکین را مشروط بر دریافت مهریه کند.

به محض دریافت مهریه یا اولین قسط از اقساط وظیفه تمکین نیز برای زن ایجاد می شود. بر اساس رای وحدت رویه دیوان عالی کشور، عدم تمکین مسقط حق نفقه وی نخواهد بود. نکته بسیار مهمی که باید بدانید این است که عدم تمکین حق شما را مبنی بر مهریه از بین نمی برد.

مستثنیات عدم تمکین با حق دریافت نفقه

در برخی از موارد زن می تواند از همسر خود تمکین نکند. قانون و شرع نیز در برخی از موارد نه تنها زن را ملزم به تمکین نکرده اند بلکه عدم تمکین را الزامی دانسته اند. به عنوان مثال می توان به عادت ماهانه اشاره کرد که مسقط حق مرد برای یک دوره چند روزه جهت نزدیکی با زن است و اگر زن از درخواست مرد سرپیچی کند باز هم مستحق دریافت نفقه است.

اگر زن به علت برخی از بیماری ها یا مشکلات دیگر حاضر به تمکین نباشد یا در صورت تمکین عام و حضور در خانه مرد، بیم جان یا سلامت او وجود داشته باشد باز هم الزامی به تمکین نخواهد بود و همچنان مستحق دریافت نفقه است حق حبس نیز که در مبحث قبل تشریح گردید یکی دیگر از مستثنیات عدم تمکین است که ساقط کننده حق نفقه نخواهد بود.