نحوه اقدام برای حذف نام همسر از شناسنامه بعد از طلاق

چگونه برای حذف نام همسر از شناسنامه اقدام کنیم ؟  یکی از مهمترین مسائلی که توسط زوجه در دنیای امروز مطرح می شود نحوه حذف نام همسر از شناسنامه است. باتوجه به افزایش آمار طلاق در جامعه نیز بیش از پیش شاهد چنین تقاضایی هستیم.

باتوجه به اینکه جامعه ما مصائب عرفی زیادی را برای ازدواج افراد مطلقه ایجاد نموده است به نظر می رسد قانون نیز تمایل دارد تا حدودی به درخواست حذف نام همسر از شناسنامه مبادرت نماید اما حقوق مردی که بعدها قرار است با زن ازدواج کند ایجاب می کند تا پذیرش این تقاضا با محدودیت هایی مواجه باشد. این مسئله را در ادامه بیان می کنیم با وکیل شاه مرادی همراه باشید….

حذف نام همسر از شناسنامه

درخواست حذف نام همسر از شناسنامه

این درخواست به دو بخش مجزا تقسیم می گردد:

  • اول اینکه ممکن است زوجه باکره باشد هرچند به عقد ازدواج دیگری درآمده است.
  • دوم اینکه زوجه با مرد ارتباط جنسی برقرار کرده و باکره نیست. در این شرایط کار زوجه برای حذف نام همسر از شناسنامه قدری دشوار می شود.

حذف نام شوهر از شناسنامه به درخواست زوجه باکره

اگر دختری به عقد مردی درآید و پیش از آمیزش جنسی از یکدیگر جدا شوند ولو اینکه یک هفته یا چندین سال از عقد آن ها گذشته باشد و یا اعمال جنسی دیگری غیر از دخول میان آن ها صورت گرفته باشد وی می تواند درخواست پاک شدن نام همسر از شناسنامه را داشته باشد. این امکان برای مرد نیز وجود دارد تا درخواست پاک شدن نام همسر سابق از شناسنامه را تقدیم ثبت احوال کند.

در این شرایط زوجه باکره را به پزشکی قانونی ارجاع می دهند. اگر پزشکی قانونی ادعای باکره بودن زن را بپذیرد، گزارشی را به این عنوان تنظیم کرده و برای اداره ثبت احوال ارسال می کند. در این شرایط زوجه می تواند با استفاده از مزایای طلاق بائن از همسر خود جدا شده و نام همسر را از شناسنامه خود پاک کند.

حذف نام شوهر از شناسنامه توسط زوجه غیر باکره

اگر میان طرفین رابطه زناشویی صورت گرفته باشد ولو اینکه تنها چند روز از خطبه عقد نکاح گذشته باشد حذف نام شوهر از شناسنامه روال قانونی دشوارتری را خواهد داشت. در این شرایط دیگر اداره ثبت احوال با درخواست زوجه موافقت نمی کند و زوجه می تواند این مسئله را از طریق دادگاه و به طرفیت اداره ثبت احوال پیگیری نماید.

در این شرایط لازم است تا زوجه به یکی از روش های ذیل متوسل شود. البته در این خصوص بهتر است از وکیل متبحر یاری گرفته و روال قانونی درخواست خود را به ایشان بسپارید. در هر صورت باید یکی از روش های ذیل را برای دریافت نتیجه مطلوب بکار بگیرید.

معرفی کردن خواستگار جدید

شما می توانید در دادگاه ادعا کنید که قرار است با فرد دیگری ازدواج کرده و نمی خواهید نام همسر شما در شناسنامه ماندگار گردد. در واقع شما می گویید که از لحاظ روانی یا برای جلوگیری از دخالت های خانواده همسر جدید لازم می دانید که نام همسر قبلی از شناسنامه پاک شود. البته این را هم اضافه کنیم که این مسئله باید مورد پذیرش خواستگار شما واقع شده باشد اما باتوجه به فرهنگ غالب بر والدین، دادگاه اجازه می دهد تا خانواده ایشان از ازدواج سابق شما مطلع نشوند. در این شرایط با درخواست شناسنامه المثنی، درخواست خود را تکمیل خواهید کرد.

ادعای فقدان شناسنامه

در اینجا شما به دادگاه اعلام می کنید که با توجه به مفقود شدن شناسنامه علاوه بر درخواست شناسنامه جدید، نام شوهر سابق را حذف کنند. در این شرایط ممکن است شما اصلا خواستگار نداشته باشید یا در کل قصد ازدواج هم نداشته باشید اما با توجه به مدخوله بودن پذیرش این ادعا قدری دشوار است و بهتر می باشد حتما با حضور وکیل دادگستری در این جلسه حاضر شوید. اگر شرایط خاصی برای شما مهیا شده باشد که نیاز است تا نام شوهر سابق از شناسنامه حذف گردد دادگاه با این عمل موافقت به عمل می آورد.

حذف نام همسری که فوت کرده است

طبق قانون پاک کردن نام شوهر از شناسنامه صرفاً ویژه مواردی است که طرفین از طریق طلاق از یکدیگر جدا شده اند و نمی توان نام همسر فوت شده را از شناسنامه حذف کرد. ارج و قرب همسری که فوت شده و همچنین آثار مختلفی که بعد از طلاق از لحاظ مالی و غیر مالی مطرح می گردد امکان حذف نام همسر متوفی را از شناسنامه غیر ممکن می سازد هرچند این مورد نیز ممکن است در موارد محدود و طبق مصلحت زن اجرا گردد.

حذف نام همسر از شناسنامه در صورت داشتن فرزند

حذف نام همسر سابق از شناسنامه در همه موارد اعم از اینکه صاحب فرزند باشند یا خیر امکان پذیر است اما نمی توان نام پدر یا مادر را شناسنامه فرزند پاک کرد.

نحوه اقدام برای توقیف ماشین برای مهریه

اقدام برای توقیف ماشین برای مهریه چگونه و از کجا باید انجام گیرد ؟ مهریه در نظام حقوقی ایران به یکی از مهم ترین و چالش برانگیز ترین حقوق مالی زن تبدیل شده است. در دنیای امروز و برخلاف گذشته میزان مهریه به شدت بالا رفته و اصولاً به صورت پرداخت سکه مقرر می گردد. با توجه به افزایش میزان مهریه و همچنین حفظ ارزش آن در گذر زمان و همچنین با توجه به عدم توانایی مرد برای پرداخت مهریه در اغلب موارد امکان تقسیط مهریه، گرفتن حکم اعسار مطلق و یا توقیف اموال زوج برای الزام به پرداخت مهریه وجود دارد .

خودروی شخصی یکی از موارد مستثنیات دین در نظام حقوقی سابق بود اما در نظام کنونی و قوانین جدید از شمول مستثنیات دین خارج شده و امروزه قابلیت توقیف برای پرداخت مهریه را دارد؛ به همین علت تصمیم گرفته‌ایم در این مقاله به چگونگی توقیف ماشین برای مهریه بپردازیم. بنابراین پیشنهاد می کنیم با مطالعه این مقاله وکیل مهریه را همراهی کنید .

توقیف ماشین برای مهریه

مراجع صلاحیتدار جهت توقیف ماشین برای مهریه

در وهله اول باید بدانید که جهت مطالبه مهریه باید به کجا مراجعه کنید هر کدام از مراجعی که برای مطالبه مهریه صلاحیتدار شناخته شوند امکان صدور دستور توقیف ماشین جهت پرداخت مهریه را دارند. در حقوق مدنی ایران دو مرجع ذیل به عنوان مراجع صلاحیتدار برای مطالبه مهریه شناخته شده‌اند. این مراجع عبارتند از:

  • دادگاه حقوقی و به عبارت دقیق‌تر دادگاه خانواده
  • دایره اجرای ثبت

البته مرجع سومی نیز برای مطالبه مهریه وجود دارد که در موارد محدود می توان به آن مراجعه نمود و آن شورای حل اختلاف است. در واقع شما اگر مهریه مندرج در سند اردواج کمتر از بیست میلیون تومان باشد ، می توانید مطالبه آنرا از طریق شورای حل اختلاف پیگیری نمایید مشروط بر اینکه درخواست مهریه با تقاضای طلاق همراه نباشد .

نحوه توقیف ماشین برای مهریه

تفاوتی ندارد دادخواست مهریه را از طریق دادگاه خانواده انجام می دهید یا از طریق دوایر اجرای ثبت ، در هر صورت شما باید همزمان با ارائه دادخواست مهریه تقاضای تأمین خواسته نمایید و در این شرایط اموال متعلق به زوج را معرفی کنید. بنابراین اگر زوج صاحب یک یا چند خودرو است باید مشخصات خودرو ها را با استعلام از پلیس راهور به مرجع مربوطه تحویل نمایید تا قرار توقیف آنها صادر گردد.

قرار توقیف بدان معناست که اگر زوج در مهلت مقرر اقدام به پرداخت مهریه نکند خودروی مورد نظر در هر کجای کشور که رویت گردد توقیف شده و برای مراتب بعدی به دادگاه اعلام می گردد. همچنین مرد نمی تواند پس از ارائه دادخواست مهریه و تقاضای تأمین خواسته نسبت به فروش یا انتقال مالکیت خودرو اقدام نماید و هرگونه فروش یا انتقال مالکیت بعد از تاریخ مورد نظر در صورت عدم رضایت زوجه باطل خواهد بود.

توقیف خودروی در رهن برای مهریه

در همه موارد امکان توقیف خودرو به آن سادگی که در مطالب فوق بیان کرده‌ایم وجود ندارد و مشکلات متعددی ممکن است در خصوص توقیف خودرو و یا عدم توقیف آن وجود داشته باشد. یکی از نکات مهمی که در این زمینه مطرح می گردد افزایش خودروهای متعلق به افراد است که همچنان در رهن شرکت خودروسازی هستند. در این موارد مالکیت زوج بر خودروی مورد نظر تکمیل نشده است و مالکیت قطعی منوط است به پرداخت تمام اقساط خودرو و بدهی های احتمالی و همچنین جریمه دیر کرد پرداخت اقساط مورد نظر!

در این موارد دادگاه حکم به توقیف خودرو صادر می کند اما زن تنها به اندازه اقساطی که توسط مرد پرداخت شده است صاحب ماشین مورد نظر شده و می توان از محل آن مبادرت به دریافت مهریه نماید و بیشتر از آن همچنان در رهن شرکت خودروسازی باقی می ماند. بنابراین اگر همسر شما دارای یک خودرو است که ۵۰ درصد از اقساط آن پرداخت شده و ۵۰ درصد دیگر پرداخت نشده است شما می توانید به اندازه ۵۰ درصد از ارزش ماشین مورد نظر را برای دریافت مهریه صاحب شوید.

ماشین امرار معاش مرد قابل توقیف نیست

از مهمترین مواردی که در نظام حقوقی جدید باید به آن توجه نمود خارج شدن ماشین از مستثنیات دین است اما باید به این نکته نیز توجه داشته باشیم که وسایل کار و امرار معاش افراد در زمره مستثنیات دین قرار می گیرند. بنابراین اگر زوج صاحب یک ماشین باشد که با آن امرار معاش می‌کند و در واقع شغل او محسوب می گردد یا بخش قابل توجهی از فعالیت‌های شغلی او را در بر می‌گیرد نمی‌توان حکم به توقیف ماشین برای پرداخت مهریه داد.

نکته قابل توجه این است که اگر ماشین مورد نظر یک ماشین لوکس باشد و فعالیتهای شغلی را بتوان با یک ماشین ساده تر و ارزان تر انجام داد دادگاه حکم به فروش ماشین لوکس و پرداخت مهریه از این طریق می دهد مشروط بر اینکه به اندازه‌ خرید یک ماشین ساده تر با همان قابلیت ها از پول فروش خودرو مورد نظر به مرد تسلیم گردد تا بتواند فعالیت شغلی خود را از سر گرفته و امرار معاش نماید.

نحوه اقدام برای اعسار از هزینه دادرسی

اعسار از هزینه دادرسی چیست و چگونه باید اقدام کرد ؟  اعسار یکی از اصطلاحات رایج در علم حقوق و همچنین در میان مشاورین حقوقی و وکلای این رشته است با این حال عامه اجتماع آشنایی چندانی با آن نداشته و اصولاً بسیاری از افراد جامعه از وجود چنین مفهومی در قانون آگاه نیستند. حتی بسیاری از افراد ممکن است اطلاعات ناچیزی در خصوص این مبحث داشته باشند اما به جرأت می‌توان گفت که اغلب آنان اطلاعات دقیق و حساب شده ای در خصوص اعسار ندارند. ما در این مقاله به بررسی کلیات مربوط به اعسار و بررسی یکی از مهمترین انواع آن در قالب اعسـار از هـزینه دادرسـی خواهیم پرداخت .

اعسار به چه معناست؟

اعسار به معنای رنج، سختی، دشواری و نداشتن است. در علم حقوق زمانی به کار می رود که یک فرد به انجام یک کار یا پرداخت یک مال محکوم شده است اما از لحاظ بدنی یا وضعیت مالی قادر به اجرای حکم نمی باشد. البته این مفهوم در قوانین امروزی صرفاً برای عدم توانایی پرداخت محکومیت های مالی و سایر موارد قانونی که فرد باید هزینه خاصی را بابت آنها پرداخت کند به کار می رود .

اعسار از هزینه دادرسی

در این زمینه امروز با دو نوع اعسار از پرداخت هزینه دادرسی و اعسار از پرداخت محکومیت مالی در قالب طلب یا مجازات نقدی مواجه هستیم. آنچه که در این مقاله مورد توجه ماست بررسی شرایط اعسار از پرداخت هزینه دادرسی می باشد که در ادامه بیان می گردد .

دادخواست اعسار از هزینه دادرسی

مراجعه به دادگستری و درخواست دادرسی برای برخی از دعاوی مشمول هزینه های بسیار بالا از قبیل هزینه باطل کردن تمبر، مراجعه به تحقیقات محلی، درخواست نظریه از کارشناس رسمی و مواردی از این قبیل می باشد. اصولاً دعاوی مالی همانند درخواست مطالبه مهریه هزینه دادرسی بالاتری را در مقایسه با دعاوی غیر مالی همانند تخلیه ید دارند با این حال اعسار از هـزینه دادرسـی مشمول تمام موارد فوق اعم از دعاوی مالی یا غیر مالی می گردد مشروط بر اینکه شرایط اعسار در فردی که درخواست دادرسی داده است اثبات گردد .

اثبات اعـسار از هـزینه دادرسـی

فردی که دادخواست مربوطه را تنظیم میکند باید دادخواست دیگری را تحت عنوان اعسار از پرداخت هزینه دادرسی ارائه کند. در واقع خواهان در این شرایط از دادگاه درخواست می کند تا وی را به صورت نسبی یا مطلق از پرداخت هزینه دادرسی معاف کند. برای اثبات این امر نیاز است تا عدم توانایی مالی فرد از پرداخت هزینه دادرسی با توجه به میزان دارایی او بررسی گردد .

بنابراین اگر فرد هیچگونه ملک و املاکی نداشته باشد و یا حتی یک حساب بانکی که نشان از سرمایه و وجه نقد هرچند به صورت جزئی در هیچ کدام از بانک های سراسر کشور یا خارج از آن ندارد ادعای اعسار وی مورد موافقت قرار می‌گیرد. در این شرایط دادگاه دادخواست مورد نظر را به جریان می اندازد و اگر خوانده محکوم گردد علاوه بر محکومیت اجرای حکم صادره باید هزینه دادرسی را نیز پرداخت نماید در غیر اینصورت خواهان باید بعد از رفع اعسار نسبت به پرداخت هزینه مورد نظر اقدام کند .

نکاتی در خصوص اعسار از هزینه دادرسی

  • اعسـار از هزینه دادرسـی قابلیت انتقال به دیگران را ندارد و صرفاً در خصوص معسر صادر می شود ؛ بنابراین اگر معسر فوت نماید وراث او نمی‌توانند با توجه به اثبات ادعای اعسار مورث از پرداخت هزینه دادرسی سرباز بزنند مگر اینکه ادعای اعسار آنان نیز توسط دادگاه محرز گردد .
  • فرد در زمان تنظیم دادخواست اعسـار باید نوع آن را بیان کند. نوع اعسار ممکن است به صورت مطلق باشد یا نسبی. اگر درخواست اعسار مطلق داده شود به آن معناست که فرد هیچگونه مبلغی جهت پرداخت هزینه دادرسی ندارد اما اعسار نسبی بدان معناست که توانایی پرداخت هزینه دادرسی به صورت تقسیط شده را دارد .
  • رسیدگی به ادعای اعسار در همان محکمه ای صورت می گیرد که دعوی اصلی نیز در آن جریان دارد .
  • ادعای اعسار از پرداخت هزینه دادرسی را علاوه بر دادگاههای عمومی، شورای حل اختلاف نیز می تواند رسیدگی کند مشروط بر اینکه دعوی اصلی در شورای حل اختلاف مطرح شده باشد .
  • معمولا کسانی که با درخواست آنان در خصوص اعسار موافقت به عمل می آید در دعاوی بسیار مهم می توانند از وکیل تسخیری نیز استفاده کنند. در این خصوص کافیست از دادگاه یک وکیل تسخیری درخواست کنید و پرداخت تعرفه حق الوکاله نیز به بعد از رفع اعسار موکول می گردد .

نکاتی پیرامون تأمین خواسته کیفری

نکاتی پیرامون تأمین خواسته کیفری و نحوه اقدام به آن : بزه دیده می تواند ضرر و زیان های ناشی از جرم را اعم از ضرر و زیان مادی ، معنوی و ممکن الحصول را مورد مطالبه قرار دهد که به آن دعوای خصوص یا دعوای ضرر و زیان ناشی از جرم می گویند ، در این خصوص شاکی باید دادخواست مربوطه را با رعایت تشریفات آیین دادرسی مدنی نزد دادگاه کیفری تا قبل از اعلام ختم دادرسی طرح نماید .

ممکن است به جهت طولانی شدن روند رسیدگی ضرر و زیان هایی که مورد مطالبه مدعی خصوصی است عملاً مورد تضییع یا تفریط قرار گیرد مثل اینکه متهم اموال خود را انتقال دهد یا اینکه آن مال یا اموال را از بین ببرد یا از دسترس خارج نماید که در نهایت شاکی یا مدعی خصوص نتواند به حق خود برسد ، به همین جهت قانونگذار این اجازه را به شاکی یا مدعی خصوصی داده که در ابتدای کار یعنی در مرحله تحقیقات مقدماتی تقاضایی تحت عنوان تأمین خواسته به مقام رسیدگی کننده تقدیم نماید . حال چنانچه شاکی اقدام به توقیف اموال متهم نماید ، نسبت به آن اموال دارای حق اولویت و تقدم خواهد بود . در ادامه با توضیحات وکیل کیفری همراه باشید…

تأمین خواسته کیفری

تقاضای تأمین خواسته و تکلیف بازپرس به قبولی درخواست تأمین خواسته

تقاضای تأمین خواسته نزد مقام تحقیق صورت می گیرد که حسب مورد می تواند دادیار ، بازپرس یا قاضی دادگاه باشد .
اگر تقاضای تأمین خواسته مبتنی بر ادله قابل قبول باشد ، بازپرس مکلف است این تقاضا را بپذیرد و قرار تأمین خواسته صادر نماید . بنابراین قرار تأمین خواسته زمانی صادر می گردد که تقاضای شاکی مبتنی بر ادله قابل قبول باشد .
بازپرس برای صدور تأمین خواسته مستقل بوده و نیازی به اخذ موافقت دادستان ندارد .

چنانچه درخواست تأمین خواسته مورد موافقت بازپرس قرار گرفت ، قرار تأمین خواسته صادر ، ابلاغ و پس از آن اجرا می شود . ( این یک قاعده کلی است )

لازم به ذکر است در موارد فوریت بازپرس می تواند دستور اجرای قبل از ابلاغ را صادر نماید یعنی قبل از اینکه تأمین خواسته به مشتکی عنه ابلاغ گردد ، آن را اجرا نمود چرا که قانونگذار این اجازه را به بازپرس اعطاء نموده است . البته در این لازم است موضوع را به اطلاع دادستان برساند .

تأثیر خواسته شاکی در صدور تأمـین خـواسته

چنانچه خواسته شاکی عین معین باشد همان مال توقیف می شود .
اگر خواسته شاکی عین معین نباشد معادل ریالی ارزش ضرر و زیان هایی که به شاکی وارد شده ، از اموال متهم توقیف می شود .

ممکن است خواسته شاکی عین معین باشد اما توقیف آن ممکن نباشد که در این صورت معادل ضرر و زیان هایی که به شاکی وارد شده است از سایر اموال متهم توقیف خواهد شد .

 

آیا متهم می تواند به قرار تأمین خـواسته اعتراض نماید ؟

در پاسخ باید گفت بله متهم می تواند به قرار تأمین خواسته اعتراض نماید اما اعتراض متهم مانع از اجرای حکم نیست به عبارت دیگر تأمین خواسته فوراً اجرا می شود .

چنانچه متهم در ایران باشد ظرف 10 روز از تاریخ ابلاغ می تواند به قرار صادره اعتراض نماید اما چنانچه متهم خارج از کشور باشد مهلت اعتراض 30 روز خواهد بود .

مرجع اعتراض به تأمین خواسته کجاست ؟

چنانچه تأمین خواسته کیفری در دادسرا صادر شده باشد ، دادگاه بدوی صالح به رسیدگی به اصل جرم به این اعتراض رسیدگی خواهد نمود .
چنانچه این قرار توسط دادگاه صادر شده باشد ، قابل اعتراض نخواهد بود .

چنانچه ثالثی به قرار تأمین خواسته اعتراض داشته باشد تکلیف چیست ؟

در این صورت اعتراض باید در دادگاه های حقوقی مطرح شود که در این مورد محاکم حقوقی مطابق با مقررات اجرای احکام مدنی به این اعتراض رسیدگی خواهند نمود .

پس از اینکه تأمین خواسته مورد اجرا قرار می گیرد لازم است شاکی خواسته خود را در قالب دادخواست ظرف مهلت قانونی تقدیم دادگاه صالح نماید در غیر اینصورت به تقاضای متهم از این تأمین رفع اثر می گردد .

مهلت قانونی در آیین دادرسی مدنی تا قبل از ختم دادرسی و مهلت 10 روزه است که در مبحث تأمین خواسته حقوقی به تفصیل توضیح داده شده است .

معمولاً در رویه بدین شکل است که چنانچه اموال متهم توقیف گردد ، بازپرس در اخذ تأمین کیفری سختگیری کمتری خواهد نمود و فی الواقع این موضوع در صدور تأمین کیفری مد نظر قرار می گیرد .

اگر در پرونده جزایی به هر کیفیت مختومه گردد به فرض مثال قرار منع تعقیب ، قرار موقوفی تعقیب و … صادر گردد ، در این حالت از قرار تأمین خواسته رفع اثر می گردد .

در اجرای تأمین خواسته نمی توان از فعالیتهای تولیدی ، خدماتی و کشاورزی جلوگیری نمود و هدف از وضع چنین قوانینی حمایت از بخش تولید ، صنعت ، خدمات و کشاورزی است .

با این حال به استناد ماده 114 قانون آیین دادرسی کیفری جلوگیری از فعالیتهای کشاورزی ، تولیدی و خدماتی در اجرای تأمین خواسته ممنوع است مگر در مواردی که حسب قرائن معقول و ادله مثبته ادامه این فعالیتها متضمن ارتکاب اعمال مجرمانه ای باشد که مضر به سلامت ، مخل امنیت جامعه و یا نظم عمومی باشد که در این صورت بازپرس مکلف است با اطلاع دادستان حسب مورد از آن بخش از فعالیتها جلوگیری نماید و این تصمیم ظرف پنج روز قابل اعتراض در دادگاه کیفری مربوطه است .

نظارت اطلاعی دادستان

در 2 مورد دادستان نظارت اطلاعی در خصوص تأمین خواسته خواهد داشت که یک مورد مربوط به جلوگیری از فعالیتهای کشاورزی ، تولیدی و خدماتی است و دیگری مربوط به زمانی است که بازپرس بخواهد قرار تأمین خواسته را قبل از ابلاغ به موقع اجرا بگذارد .

رفع ابهام و اجمال از قرار تأمین خواسته بر عهده چه مرجعی است ؟

رفع ابهام و اجمال از قرار تأمین خواسته بر عهده همان مقامی است که قرار تأمین خواسته را صادر نموده است . اما رفع مشکلات و اشکالات ناشی از اجرای آن بر عهده دادستان یا قاضی اجرای احکام صورت خواهد گرفت .

شرایط تبدیل حبس به جزای نقدی چگونه است ؟

تبدیل حبس به جزای نقدی چگونه است ؟ تبدیل مجازات یکی از مباحث مهم در قانون مجازات اسلامی و قواعد رسیدگی به دعاوی کیفری است. اصولا دعاوی کیفری با هدف اثبات اتهام وارده به یک فرد (یا مبرا نمودن او از اتهام مورد نظر) مطرح می شوند. حال سوال این است که در چه شرایطی می توان مجازات تعیین شده را تبدیل نمود و در چه شرایطی نیز امکان تبدیل مجازات وجود ندارد؟ البته این سوال یک مبحث طولانی در حقوق جزاست و شامل انواع مختلفی از مجازات های تبدیلی است اما در این مقاله قصد داریم به یکی از متداول ترین انواع آن ها یعنی تبدیل حبس به جزای نقدی بپردازیم. با وکیل متخصص کیفری همراه باشید…

اهمیت تبدیل حبس به جزای نقدی

اهمیت این مسئله برمی گردد به مزایای اجتماعی، شخصیتی و خانوادگی که توسط اغلب نظام های حقوقی و تعداد قابل توجهی از کشورها مورد پذیرش واقع شده است. برهیچ کس پوشیده نیست که فضای زندان ها مملوء از افراد تبهکاری است که سابقه زیادی در خصوص ارتکاب اعمال کیفری داشته و حتی بسیاری از آن ها از اعمال خود پشیمان نیستند. حتی بارها مشاهده شده است که برخی از زندانیان به میزان کیفر و جرم ارتکابی افتخار کرده و سعی می کنند حکومت ظالمانه ای را در زندان ها پایه ریزی کنند .

تبدیل حبس به جزای نقدی

اینجاست که نظام حقوقی در ارتباط با علم جامعه شناسی ضرورت برخی از قواعد حقوقی همانند تبدیل حبس به جزای نقدی را تأیید می کند . با این حال نمی توان با فرض گسترش تجربیات مجرمان از مجازات کردن آن ها صرفه نظر کرد به همین علت است که قواعد تبدیل حبس به جزای نقدی مشمول برخی از افراد می گردد اما همچنان برخی دیگر از محکومین باید مجازات حبس را متحمل شوند ؛ در ادامه شرایط جزای نقدی بدل از حبس را ذکر می کنیم .

شرایط تبدیل حبس به جزای نقدی

در قانون برای انواع جرائم عمدی و غیر عمدی امکان تبدیل مجازات فراهم شده است اما اگر فرد یک بار از این مزیت بهره برده باشد دیگر نمی تواند از آن بهره مند شود اما همچنان امکان تقلیل مجازات به روش های دیگر وجود دارد. در هر صورت باید بدانید که تبدیل مجازات در خصوص جرائم عمدی دشوارتر از جرائم غیرعمدی است. در قانون موارد ذیل برای تبدیل مجازات تعیین شده اند :

  • برای جرائم غیرعمدی که میزان مجازات آن ها کمتر از دو سال حبس است قاضی موظف می باشد تا مجازات را تبدیل کند اما برای بیش از دو سال، قاضی موظف به تبدیل مجازات نیست اما می تواند با بررسی پرونده و کنکاش در اوضاع و احوال مجرم او را از این مزیت بهره مند کند. البته مجرم در زمان محکومیت نباید دارای سوء سابقه موثر باشد در غیر این صورت باید مجازات حبس را متحمل گردد.
  • در جرائم عمدی صرفا زمانی می توان به صورت مطلق رای به تبدیل مجازات داد که میزان حبس تا سه ماه باشد. اگر حبس بیش از سه ماه تا شش ماه بود قاضی در صورتی موظف به تبدیل مجازات است که سوء سابقه موثر وجود نداشته باشد . اگر هم میزان مجازات بیش از شش ماه باشد قاضی در خصوص تبدیل مجازات هیچ گونه اجباری نداشته و می تواند حبس را به مجازات نقدی تبدیل کند یا نکند .

جزای نقدی بالاصاله و جزای نقدی بدل از حبس

در خصوص این مورد باید تکلیف مواردی که فرد هم به مجازات نقدی محکوم شده است و هم به مجازات حبس، معین گردد. اگر فرد ضمن اثبات اتهام به چند ماه یا چند سال زندان محکوم شود و در عین حال به پرداخت مجازات نقدی (معادل خسارت وارده یا غیر آن) محکوم شود تکلیف چه می باشد؟

آیا در اینجا هم می توان مجازات حبس را تبدیل نمود؟

پاسخ مثبت است. در قانون هیچ گونه منعی برای عدم تبدیل مجازات حبس برای کسانی که به سایر مجازات ها نیز محکوم شده اند وجود ندارد. بنابراین فرد در صورت تبدیل حبس باید علاوه بر پرداخت جزای نقدی بالاصاله، مجازات بدل از حبس را نیز پرداخت کند. نکته قابل توجه اینکه نرخ تبدیل در قانون جدید شامل 100 هزار تومان در ازای یک روز حبس تعیین شده است .

مواردی که حبس به جزای نقدی تبدیل نمی شود

در موارد ذیل امکان تبدیل مجازات وجود ندارد:

  • در صورتی که محکوم علیه بیش از یک فقره سابقه محکومیت قطعی به حبس از یک روز تا شش ماه را داشته باشد. همچنین است در صورتی که سابقه جزای نقدی بیش از ده میلیون ریال یا شلاق تعزیری را در پرونده خود داشته باشد.
  • در صورتی که محکوم علیه دارای یک فقره سابقه محکومیت قطعی به حبس بیش از شش ماه یا حد یا قصاص یا پرداخت بیش از یک پنجم دیه را در پرونده خود داشته باشد.
  • در صورتی که مجازات مربوطه راجع به جرائم علیه امنیت داخلی یا خارجی کشور باشد.
  • در صورت تعدد جرائم عمدی که مجازات قانونی حداقل یکی از آنها بیش از شش ماه حبس باشد.

اعسار از پرداخت محکوم به و شرایط آن !!!

اعسار از پرداخت محکوم به : یکی از مهمترین مسائلی که مورد توجه شرع و حقوق دانان قرار گرفته است مسئله اعسار می باشد. اعسار به معنای دشواری بوده و در واقع به دشوار بودن اجرای حکم یا پرداخت هزینه دادرسی از جانب خواهان یا محکوم علیه اشاره دارد. در این خصوص می توان به اعسار از هزینه دادرسی و اعسار از پرداخت محکوم به اشاره نمود. اعسار از پرداخت محکوم به در شرایطی مطرح می شود که یک فرد به موجب حکم قطعی دادگاه باید وجه نقدی را به فرد یا دولت پرداخت کند. در ادامه این مبحث را به صورت کامل تشریح خواهیم کرد.

انواع اعسار در قوانین ایران

باتوجه به اینکه برخی از افراد برای ادای دینی که بر گردن آن هاست و یا برای طرح دادخواست در دادگاه نیاز به پرداخت وجه دارند و پرداخت آن نیز مشروط است بر اینکه این افراد سرمایه ای را داشته باشند تا از محل آن مبادرت به پرداخت مبلغ مورد نظر کنند قوانین داخلی ایران از مقوله اعسار برای کسانی نام برده اند که باتوجه به مبلغ خواسته و یا هزینه دادرسی توانایی پرداخت مبلغ مورد نظر را ندارند.

اعسار از پرداخت محکوم به

در این شرایط می توانند درخواست اعسار مطلق یا نسبی نمایند. این تقاضا باید به صورت رسمی و در قالب دادخواست به دادگاهی ارائه گردد که به دعوی اصلی رسیدگی می کند. فرد می تواند تقاضای اعسار نسبی دهد یا مطلق! اعسار نسبی بدین صورت است که فرد توانایی پرداخت هزینه به صورت یکجا را ندارد اما می تواند آن را به صورت تقسیط پرداخت کند.

البته ممکن است فرد توانایی پرداخت وجه مذکور را نداشته باشد اما این مشکل به صورت محدود باشد به عنوان مثال سرمایه او در رهن بانک است و تا چند ماه دیگر آزاد می شود. بنابراین درخواست اعسار نسبی می دهد و برای چند ماه از دادگاه فرصت می طلبد تا بعدا هزینه مورد نظر را پرداخت کند. این درحالیست که اعسار مطلق فرد را به صورت کامل از پرداخت هزینه دادرسی و پرداخت محکوم به معاف می کند تا زمانیکه از لحاظ مالی در شرایطی قرار گیرد که توانایی پرداخت را به دست آورد.

اعسار از پرداخت مهریه

همانطور که در عنوان مقاله نیز مشاهده می شود قرار است مصادیق اصلی اعسار از پرداخت محکوم به را تشریح کنیم. بارزترین نوع آن در حال حاضر، عدم توانایی در پرداخت مهریه است. اصولا در اغلب موارد اعسار نسبی پذیرفته می شود و دادگاه به مرد این فرصت را می دهد تا به صورت تقسیط مهریه مقرر را پرداخت کند.

البته قوانین دیگری نیز در این زمینه به تصویب رسیده اند که همگی به نوعی کمک به مرد محسوب می شوند به عنوان مثال در خصوص مهریه بالای 110 عدد سکه تمام بهار آزادی برای مرد حکم جلب صادر نمی گردد .

اعسار از پرداخت دیه

دیه ممکن است در قالب موارد مختلفی بر متشاکی عنه تحمیل گردد؛ دیه قتل عمد یا غیر عمد، دیه منازعه ای که به جرح و خون ریزی منتهی شده است، دیه ناشی از تصادفاتی که شرکت بیمه، تمام یا بخشی از خسارات وارده را پوشش نمی دهد و انواع مختلف دیگر که ممکن است به علت سهل انگاری یا از روی عمد توسط دادگاه های کیفری تعیین گردد. در این شرایط نیز فرد می تواند درخواست اعسار دهد.

البته توجه داشته باشید که اصولا پذیرش درخواست اعسار در دادگاه های حقوقی و مدنی و همچنین در پرونده هایی که عمل فرد به صورت عمد نبوده است بسیار محتمل تر است تا پرونده هایی همچون قتل یا منازعات عمدی! چرا که پذیرش ادعای اعسار در دیه موجب عمد منوط است بر توافق با قربانی یا اولیا دم.

اعسار از پرداخت نفقه

نفقه یکی از مهمترین حقوق مالی زن است و در قانون نیز بیشتر از مهریه مورد توجه واقع شده است. پرداخت نفقه یکی از تعهدات مرد است برای زن که البته در خصوص اعضای یک خانواده در خط عمودی نیز بکار می رود. درخواست نفقه به دو صورت نفقه حقوقی و نفقه کیفری مطرح می شود که ناشی از درخواست نفقه گذشته و ترک انفاق در زمان حال هستند.

میزان نفقه نیز باتوجه به وضعیت اجتماعی زن تعیین می گردد. مرد نیز می تواند در صورت محکومیت درخواست اعسار مطلق دهد یا نسبی! دادگاه توجه ویژه ای به حقوق زن در قالب نفقه دارد و در اغلب موارد با درخواست اعسار مطلق مرد برای پرداخت نفقه موافقت نمی کند مگر اینکه برای او ثابت شود مرد به هیچ وجه توانایی پرداخت نفقه را ندارد.

اعسار از پرداخت جزای نقدی

جزای نقدی یکی از انواع مجازات هایی است که در حقوق کیفری مطرح می شود و اصولاً برای مجازات های سبک و همچنین به عنوان یک مجازات تکمیل کننده بکار می رود. اگر فردی به پرداخت جزای نقدی محکوم شود می تواند درخواست اعسار دهد. حتی فرد در حبس نیز می تواند با تنظیم دادخواست اعسار از پرداخت محکوم به، از مقام قضایی درخواست نماید تا وی را به صورت نسبی یا مطلق از پرداخت مجازات تعیین شده معاف نماید. اصولاً دادگاه ها در این شرایط، افراد را ملزم به کار در محیط های خاصی می کنند و بخشی از دستمزد مورد نظر را به عنوان پرداخت محکوم به در نظر می گیرند.

امید شاه مرادی – مشاور حقوقی و وکیل پایه یک دادگستری

اخاذی در فضای مجازی و مجازات آن

اخاذی در فضای مجازی و مجازات آن در قانون : اخاذی عنوان یکی از جرائمی است که متاسفانه در اغلب کشورهای جهان و بخصوص کشورهای جهان سوم به وقوع می پیوندد و در اغلب موارد نیز با ایجاد مشکلات مالی، خانوادگی و از همه مهمتر با مسائل روانی برای قربانی همراه است. امروزه اخاذی در فضای مجازی بسیار بیشتر از اخاذی در دنیای واقعی است اما نتایج و عوارض آن ها یکسان است و هر دو نیز یک جرم غیر قابل گذشت هستند. در این مقاله توسط وکیل کیفری به بررسی ابعاد مختلف اخاذی در فضای مجازی خواهیم پرداخت.

اخاذی در فضای مجازی و مجازات آن

اخاذی چیست؟

اخاذی با سرقت و کلاهبرداری متفاوت است. در واقع این جرم باید از جرائم مشابه تفکیک شود و نمی توان آن را در قالب سایر جرائم مورد تعقیب قضایی و انتظامی قرار دارد. در تعریف اخاذی می توان گفت:

هرگاه فردی به زور و از طریق تهدید دیگری، مالی را از وی اخذ کند مرتکب اخاذی شده است. از این جرم با عناوین دیگری همانند زورگیری و باج گیری هم یاد می شود.

مواردی که اخاذی تلقی می شوند کدامند؟

هر نوع تهدیدی را نمی توان اخاذی قلمداد کرد بلکه مجرم باید در نتیجه تهدید، فعل یا ترک فعلی را از دیگری درخواست کند. در این خصوص می توان مصادیق اخاذی را شامل موارد ذیل دانست:

تهدید به قتل

این نوع تهدید ممکن است تهدید به قتل فرد یا یکی از اعضای خانواده وی یا حتی یکی از دوستان یا آشنایان او باشد.

تهدید مالی

در این خصوص می توان تهدید به آتش زدن اموال، خانه، خودرو یا زمین کشاورزی را نام برد.

تهدید نفسی

به عنوان مثال مجرم فردی را تهدید به قطع اعضای بدن فرزندش یا شکنجه او نماید بی آنکه منجر به قتل شود.

تهدید به افشای اسرار

همانطور که از عنوان این نوع تهدید برمیاید مجرم از قربانی درخواست فعل یا ترک فعلی را دارد و می گوید اگر این کار را انجام ندهد اسرار او را فاش می سازد.

تهدید شرفی و حیثیتی

این نوع تهدید متداول ترین نوع اخاذی در کشورهای مسلمان است. بدین صورت که فردی را تهدید به پخش عکسهای خانوادگی و خصوصی می کنند.
هرچند قوانین جزایی تمام تهدیدهای فوق را محکوم می کند اما نوع آخر در کشورهای مسلمان با مجازات شدیدتری مواجه می گردد.

شکایت از جرم اخاذی در فضای مجازی

اگر ازطریق وسایل مخابراتی یا شبکه های اجتماعی مورد تهدید واقع شده اید و این تهدید با هدف کسب مال یا منفعت برای تهدید کننده است می توانید برای شکایت از جرم اخاذی در فضای مجازی به دادسرای محل وقوع جرم مراجعه کنید. در این صورت لازم است تا علاوه بر ارائه مدارک هویتی، ادله اثبات دعوی را هم ارائه کنید. به عنوان مثال باید یک اسکرین از تهدید صورت گرفته را به مراجع صالح تقدیم کنید یا صدای ضبط شده و یا هرنوع مدرکی که در این زمینه وجود دارد را ارائه کنید.

یکی از مهمترین شرایط وقوع جرم اخاذی در فضای مجازی این است که تهدید صورت گرفته باید حتما با هدف کسب منفعت باشد. به عنوان مثال فردی که می خواهد اخاذی کند باید قربانی را تهدید کند که اگر میزان مشخصی پول نقد پرداخت نکند عکس های دختر و همسر او را در جامعه منتشر می کند. البته از لحاظ عقلی، اخاذی کننده باید توانایی اجرای تهدید را داشته باشد در غیر این صورت قابلیت شکایت در دادسرا را نخواهد داشت.

مجازات اخاذی در فضای مجازی

بر طبق قانون مجازات اسلامی هرگاه یک شخص، دیگری را تهدید به قتل، یا ضررهای نفسی، شرافتی، مالی یا افشای اسرار نسبت به وی یا بستگانش نماید به این منظور که وجه مشخص یا انجام و یا عدم انجام کاری را از قربانی طلب کند، به مجازات 74 ضربه شلاق یا از دو ماه تا دو سال حبس محکوم می گردد.

بر طبق ماده 745 قانون مجازات اسلامی نیز اگر فردی به وسیله سامانه‌های رایانه‌ای یا مخابراتی صوت، تصویر و یا فیلم خصوصی یا خانوادگی یا اسرار دیگران را بدون رضایت آن ها جز در موارد قانونی منتشر نماید و در دسترس دیگران قرار دهد، به نحوی که منجر به ضرر یا هتک حیثیت وی شود، به حبس از نود و یک روز تا دو سال یا جزای نقدی از پنج میلیون تا چهل میلیون ریال یا هر دو مجازات محکوم خواهد شد.

تعریف دعاوی طاری

دعاوی طاری کدامند ؟ دعاوی که به موجب ماده 17 قانون آیین دادرسی مدنی در اثنای رسیدگی به دعوای اصلی مطرح شوند را دعاوی طاری می نامند . در قانون آیین دادرسی مدنی 4 قسم دعوای طاری وجود دارد که عبارتند از :

  1. دعوای ورود ثالث
  2. دعوای جلب ثالث
  3. دعوای متقابل
  4. دعوای اضافی

در قانون آیین دادرسی مدنی از مواد 130 تا 143 به دعاوی طاری پرداخته شده است ( لازم به ذکر است این مواد از جمله مهمترین مواد قانون آیین دادرسی مدنی هستند )

دعاوی طاری

دعوای ورود شخص ثالث چه زمانی صورت می گیرد ؟

دعوای ورود ثالث زمانی رخ می دهد که شخص ثالثی به غیر از طرفین یا اصحاب دعوا برای خود نسبت به موضوع حقی قائل شود یا خودش را در محق شدن یکی از طرفین ذیحق بداند که ورود ثالث به شکل ورود ثالث اصلی یا تبعی صورت می گیرد . نسبت به وارد ثالث احکام خواهان بار می گردد .

جلب شخص ثالث چه زمانی صورت می گیرد ؟

زمانی که اصحاب دعوای اصلی بنا به دلایلی لازم بدانند شخص ثالثی در دعوا حاضر شود ( اصطلاحاً آن را به دعوا می کشانند ) شخص که جلب می نماید جالب ثالث و شخصی که جلب می شود را مجلوب ثالث می نامند . بر مجلوب ثالث احکام خوانده بار می گردد .

دعوای متقابل چیست ؟

چنانچه خوانده دعوای اصلی ، ادعایی را مطرح نماید و خودش مدعی گردد می شود مدعی و خواهان دعوای تقابل ، فی الواقع خواهان دعوای تقابل همان خوانده دعوای اصلی است و خوانده دعوای تقابل همان خواهان دعوای اصلی است .

خواهان دعوای تقابل = خوانده دعوای اصلی

خوانده دعوای تقابل = خواهان دعوای اصلی

دعوای اضافی

برخی از اساتید حقوق دعوای اضافی را با افزایش خواسته یکی می دانند در صورتی که تفاوتهایی بین دعوای اضافی و افزایش خواسته وجود دارد که عبارتند از :

  • دعوای اضافی مستلزم تقدیم دادخواست است در صورتی که افزایش خواسته نیاز به تقدیم دادخواست ندارد .
  • دعوای اضافی مشمول ماده 17 قانون آیین دادرسی مدنی می باشد در حالی که افزایش خواسته مشمول ماده 98 قانون آیین دادرسی مدنی است . با این توضیح که در دعوای اضافی وجود دو شرط ( تا پایان اولین جلسه رسیدگی باشد با دعوای اصلی مرتبط “یا” هم منشاء باشد ) لازم است اما در افزایش خواسته وجود سه شرط ( تا پایان اولین جلسه رسیدگی باشد با دعوای اصلی مرتبط “و” هم منشاء باشد ) به عبارت ساده تر در دعوای اضافی یا باید با دعوای اصلی مرتبط باشد یا هم منشاء در حالی که در افزایش خواسته باید هم باید با دعوای اصلی مرتبط باشد و هم اینکه هم منشاء باشد .

آیا دعاوی طاری در شورای حل اختلاف راه دارند ؟

بله کلیه دعاوی طاری در شورای حل اختلاف قابلیت طرح دارند .

آیا دعاوی طاری در دادگاه خانواده راه دارند ؟

هر چند دادگاه خانواده برابر قانون حمایت خانواده دارای قوانین خاص خود می باشد اما دعاوی طاری در دادگاه خانواده نیز قابلیت طرح دارند .

آیا دعاوی طاری در دیوان عدالت اداری راه دارند ؟

ورود ثالث و جلب شخص ثالث در دیوان عدالت اداری قابلیت طرح دارند اما دعوای اضافی و متقابل در دیوان عدالت اداری قابل طرح نیست .

در خصوص تصرف عدوانی به موجب قانون ورود ثالث مجاز می باشد در حالیکه در جلب ثالث با سکوت قانونگذار مواجه هستیم اما نظر اکثریت حقوقدانان این است که در دعاوی تصرف ، جلب ثالث امکان پذیر نیست .

امید شاه مرادی – مشاور حقوقی و وکیل پایه یک دادگستری

پرسش و پاسخ پیرامون دعاوی نفقه

پرسش و پاسخ پیرامون دعاوی نفقه : نفقه از مهم ترین موضوعاتی که در حقوق خانواده مطرح می گردد ، همانطور که در مقالات مرتبط به حقوق خانوادگی موجود در این وب سایت پرداخته شده است ؛ اشخاص واجب النفقه عبارتند از زن ، فرزند و در مواردی پدر و مادر ، موضوع نفقه به دلیل اهمیت آن از دو جنبه مدنی و کیفری قابل بررسی می باشد .

در این مقاله که توسط امید شاه مرادی وکیل پایه یک دادگستری و مشاور حقوقی متخصص نفقه و دعاوی خانوادگی تهیه و تنظیم شده ، به بعضی از سوالات پرتکرار مخاطبین محترم در خصوص نفقه پرداخته شده است .

پرسش و پاسخ پیرامون دعاوی نفقه

آیا آنچه به عنوان نفقه پرداخت می شود موجب مالکیت می گردد یا اذن در انتفاع ؟

در پاسخ باید بین اموال مصرف شدنی که با انتفاع ، از بین می روند و اموال مصرف نشدنی تفاوت قائل شد در صورتی که نفقه از اموال مصرف شدنی مانند خوراک باشد ، دریافت کننده حق تصرف مالکانه دارد و اصل بر مالکیت شخص واجب النفقه است .

در خصوص اموال مصرف نشدنی مانند مسکن اصل بر اذن در انتقاع است . البته لازم به ذکر است برخی از اموال مصرف نشدنی مانند پوشاک نیز برحسب عرف ، اصولاً موجد حق مالکانه است نه فقط اذن در انتفاع ، مگر انفاق دهنده خلاف آن را به صراحت قید نماید ‌‌.

آیا بین نفقه زن با سایر اقارب تفاوتی وجود دارد ؟

نفقه زوجه در مقایسه با نفقه اقارب دارای ویژگیها و خصوصیاتی است که عبارتند از :

  1. زن می تواند نفقه زمان گذشته خود را از شوهر مطالبه کند درحالی که سایر اقارب فقط نسبت به آینده می‌توانند مطالبه نفقه نمایند .
  2. نفقه زن مقدم بر نفقه اقارب است بدین معنا که مطابق ماده ۱۲۰۳ قانون مدنی چنانچه شخصی بضاعت مالی کافی جهت انفاق هم زمان همسر و سایر اقارب نداشته باشد تنها زن مستحق دریافت نفقه می باشد .
  3. نفقه زوجه تکلیف یک جانبه است یعنی زن هیچ گاه مکلف به پرداخت نفقه به شوهر نمی باشد این در حالی است که پرداخت نفقه سایر اقارب تکلیف متقابل است و چه بسا ممکن است خویشاوندی که یک روز از شخصی نفقه دریافت کرده در روزگار دیگر به همان شخص نفقه پرداخت نماید .
  4. نفقه زن مشروط به تمکن مالی مشارالیه و مرد نیست و حتی در صورتی که زن دارایی بیش تری از مرد داشته باشد باز هم مستحق دریافت نفقه می باشد.
  5. در تعیین مقدار نفقه زن تمکن مالی مرد در نظر گرفته نمی‌ شود و بر اساس وضعیت اجتماعی زن میزان نفقه به وی می ‌گردد لکن در خصوص نفقه سایر اقارب وضعیت معیشت پرداخت کننده در نظر گرفته می شود.

آیا به ولد زنا ( فرزند متولد شده از رابطه نا مشروع ) نفقه تعلق می گیرد ؟

وکیل نفقه : در این خصوص بین حقوق دانان اختلاف نظر وجود دارد ، اقلیت بر این نظر هستند که چون ولد زنا از والدین خویش ارث نمی برد بنابراین مستحق دریافت نفقه نیز نمی باشد ؛ لکن اکثرحقوقدانان و رویه محاکم بر این نظر هستند که همانطور که پدر در این موارد ملزم به دریافت شناسنامه برای فرزند طبیعی خود است ، بایستی نفقه وی را پرداخت نماید .

وکیل دعوای فک پلاک خودرو \/ غرب تهران \/

وکیل دعوای فک پلاک خودرو : از نظر لغوی “فک ” به معنای باز کردن و جدا کردن دو چیز از یک دیگر است فک پلاک نیز یک اصطلاح رایج در معاملات خودرو است و به معنای جدا کردن پلاک از خودرویی که فروخته شده می باشد .

یکی از مشکلاتی که برخی از فروشندگان خودرو با آن درگیر می‌شوند عدم فک پلاک از سوی خریدار جدید علی رغم آن که وکالت تعویض پلاک را دریافت نموده است ، می باشد ؛ به این معنا که با وجود داشتن وکالت برای انتقال پلاک خودرو به نام خود ، هم چنان با همان پلاک به نام فروشنده تردد می نماید این موضوع می تواند از لحاظ مدنی و کیفری برای فروشنده مشکلات عدیده ای را فراهم آورد ، لذا پیشنهاد می گرد حتی الامکان شخصاً با مراجعه به مراکز تعویض پلاک اقدام به فک پلاک نموده و در صورت عدم تمایل نیز وکالت تعویض پلاک با مدت محدود به خریدار اعطاء نمایید .

وکیل دعوای فک پلاک خودرو

نحوه طرح دعوی فک پلاک خودرو

پس از پایان مدت وکالت تعویض پلاک چنانچه خریدار اقدام به فک پلاک ننموده باشد ، فروشنده بایستی ابتدا از طریق ارسال اظهار نامه به خریدار اخطار نموده و مهلت کوتاهی ( معمولاً چند روزه ) جهت اقدام به فک پلاک اعطاء نماید و در صورتی که خریدار به اظهار نامه مذکور اعتنایی ننماید فروشنده می تواند شخصاً یا از طریق وکیل پابه یک دادگستری اقدام به طرح دعوی فک پلاک در دادگاه محل اقامت خریدار نماید . لازم به ذکر است چنانچه وکالت نامه فاقد مدت برای تعویض پلاک باشد می توان گفت پس از مهلت مذکور در اظهار نامه ، فروشنده مجاز به طرح دعوی فک پلاک می باشد .

طرح دعوی توسط صاحب پلاک خودرو

وکیل دعوای فک پلاک خودرو : تنها شخصی که می تواند طرح دعوای فک پلاک نماید مالک پلاک مذکور می باشد ،به عبارت دیگر چنانچه شخصی خودرویی را خریداری نماید و جهت تعویض پلاک از فروشنده وکالت اخذ کند ، سپس بدون اینکه پلاک را به نام خود نماید خودروی مذکور را به فروش رساند و این روند ادامه پیدا کند ، هیچ یک از این اشخاص حق طرح دعوی فک پلاک را ندارند و تنها می توانند با وکالت تعویض پلاکی که صاحب پلاک اعطاء نموده از طریق مراکز تعویض پلاک ، اقدام نمایند ‌ . لکن واضح است حتی در صورت وقوع مبایعه نامه های متعدد باز هم صاحب پلاک قانونی خودرو می تواند از طریق دادگاه صالح اقدام به طرح دعوی فک پلاک نماید ‌.

مدارک لازم جهت طرح دعوی فک پلاک خودرو و مراحل دادرسی

برای جلوکیری از رد دعوای فک پلاک خودرو توصیه می شود کپی برابر اصل مدارک ذیل را ضمیمه دادخواست نمایید :

  1. کپی برابر اصل مبایعه نامه ( فروش نامه )
  2. کپی برابر اصل سند مالکیت خودرو
  3. کپی برابر اصل اظهار نامه
  4. کپی برابر اصل کارت ملی صاحب پلاک

دادگاه صالح پس از تشکیل جلسه رسیدگی و بررسی مدارک اقدام به صدور رای می نماید و رای مذکور از طریق دایزه اجرای احکام مدنی قابل اجرا می باشد و چنانچه رسیدگی غیابی بوده و یا متصرف خوردرو کشف نگردد یا به هرعلتی محکوم علیه رای دادگاه را اجرا ننماید ، دستور توقیف خودرو با پلاک مذکور صادر شده و از طریق پلیس راهنمایی و رانندگی خودرو توقیف و سپس طی مراحل قانونی رای دادگاه اجرا خواهد شد . بدیهی است در تمامی مراحل مذکور حضور وکیل پایه یک دادکستری کمک شایانی می نماید .

امید شاه مرادی _ مشاور حقوقی و وکیل پایه یک دادگستری