وكيل متخصص اجراى احكام مدنى

وكيل متخصص اجراى احكام مدنى : اطلاع از نحوه عمل دايره اجرا به تبيين وضعيت و موقعيت اجراى احكام مدنى نيازمند است . در يك تقسيم بندى كلى اجرا در دو قالب اجراى اسناد و اجراى احكام بايد مورد بررسى قرار گيرد كه در اين مقاله اجراى احكام مدنى و شرايط اجرا مورد بررسى قرار خواهد گرفت .

با توجه به اينكه اجراى احكام داراى حساسيت هاى خاص خود بوده و رعايت نكات در آن حائز اهميت است ، پيشنهاد مى گردد چنانچه پرونده اى در اجراى احكام داريد و در واقع پرونده شما به اجرا رسيده براى رسيدن هر چه سريعتر به حقوق خود با وكيل متخصص اجراى احكام مدنى مشورت نموده و مشاوره حقوقى لازم را دريافت نموده و از تجربيات ايشان استفاده نماييد .

وكيل متخصص اجراى احكام مدنى

تعريف اجراى احكام مدنى

در قانون اجراى احكام مدنى مصوب سال ١٣٥٦ بر خلاف آيين دادرسى مدنى تعريفى از اجراى احكام مدنى به عمل نيامده است با اين توضيح كه در ماده يك قانون آيين دادرسى مدنى ، تعريف كاملى از آن ( آيين دادرسى مدنى ) ارائه نموده است . اما با توجه به شرح وظايف متصدى اجرا ، نحوه اجرا و اصول و ضوابط حاكم بر آن مى توان اجراى احكام مدنى را بدين شكل تعريف نمود : اقداماتى كه در جهت تحقق مفاد تصميم يا حكم قطعى دادگاه يا ديگر مراجع قانونى با نظارت دادگاه به درخواست ذينفع يا محكوم له متعاقب ابلاغ حكم به محكوم عليه و عدم اجراى آن صورت مي گيرد .

شرايط اجراى احكام

  1. قطعيت يا قرار اجراى موقت احكام
  2. معين بودن موضوع حكم
  3. ابلاغ دادنامه به محكوم عليه يا وكيل و يا قائم مقام قانونى او
  4. صدور و ابلاغ اجراييه
  5. قطعيت حكم يا اجراى موقت آن

تاريخچه و مبانى اجراى احكام مدنى

بحث اجراى احكام مدنى نسبت به مباحث مربوط به حقوق ماهوى و تعيين كننده و حتى نسبت به شاخه اصلى حقوق شكلى جديدتر و داراى سابقه تاريخى كمترى است .در آغاز طرح و شكل گيرى دانش حقوق و پيدايش شاخه هاى مبتنى بر آن ، اجراى احكام ، موضوع مستقل و داراى قواعد متمايز و مشخص نبوده و فاقد استقلال تقنينى بوده است .

اميد شاه مرادى وكيل پايه يك دادگسترى و مشاور حقوقى

آثار‌‌ ماده ۴ قانون کاهش مجازات حبس های تعزیری

آثار‌‌ ماده ۴ قانون کاهش مجازات حبس های تعزیری : قانون کاهش مجازات حبس های تعزیری با رویکرد حبس زدایی و در راستای سیاست های کلی نظام به تصویب رسیده است ، لذا تغییرات عمده ای در نهاد های مختلف حقوقی با تصویب این قانون ایجاد شده است که در این‌ مقاله به تغییرات صورت گرفته در نهاد مجازات تکمیلی ، ( موضوع ماده ۴ قانون مذکور ) پرداخته می شود .

دایره شمول تجویز مجازات تکمیلی

رویکرد قانونگذار در قانون مجازات اسلامی ، مطابق ماده ۲۳ قانون مذکور این بود که در جرائم کم اهمیت تعزیری یعنی درجه های هفت و هشت ، تعیین مجازات تکمیلی را مجاز نمی دانست ، لیکن در اصلاح این ماده در قانون کاهش مجازات حبس تعزیری به منظور جلوگیری از اثر بازدارنده ی مجازات ها ، اختیار تعیین مجازات تکمیلی به جرائم دارای مجازات های درجه هفت و هشت نیز تسری پیدا کرده است و در حال حاضر قضات می توانند در تمام مجازات های تعزیری درجه یک تا هشت اعم از منصوص شرعی و غیر منصوص شرعی ، مرتکب را به مجازات تکمیلی محکوم نمایند .

کاهش مجازات حبس های تعزیری

نکات تکمیلی اصلاحات ماده ۴ قانون کاهش مجازات حبس تعزیری

پیرامون تغییرات صورت گرفته در باب مجازات تکمیلی نکات بسیاری مورد بحث است که به مهم ترین آنها مختصراً اشاره می گردد :

  1. مجازات تکمیلی مندرج در دیگر قوانین از جمله ماده ۶۹ قانون مبارزه با قاچاق کالا و ارز به قوت خود باقی است و با تصویب این قانون ، منسوخ نشده است .
  2. چنانچه مجازات جرمی فقط دیه باشد ، مجازات تکمیلی نخواهد داشت ، لیکن چنانچه افزون بر دیه مجازات دیگری نیز داشته باشد ، قاضی رسیدگی کننده می تواند مرتکب را با رعایت ماده ۲۳ قانون مجازات اسلامی ، به مجارات تکمیلی نیز محکوم نماید .
  3. با توجه به متن ماده ۲۳ قانون مجازات اسلامی ، می توان گفت قاضی رسیدگی کننده بایستی در تعیین مجازات تکمیلی قاعده تناسب مجازات با جرم ارتکابی را رعایت نماید ، به عنوان مثال در مورد مرتکب جعل ، قاضی به عنوان مجازات تکمیلی نمی تواند وی را به منع از رانندگی محکوم نماید ، زیرا ارتباط و تناسبی بین جرم ارتکابی و مجازات وجود ندارد .
  4. منظور از توقیف وسایل ارتکاب جرم یا رسانه یا موسسه ای که در ارتکاب جرم دخالت داشته است ، موسسه و وسایلی می باشد که متعلق به شخص حقیقی یا شخص حقوقی غیر حاکمیتی است و شامل شخص حقوقی حاکمیتی نمی گردد .
  5. به نظر می رسد موضوع ماده ۴۴۲ قانون آیین دادرسی کیفری مشمول مجازات تکمیلی نیز می شود ، بدین معنا که چنانچه محکوم به رای صادره تسلیم شده و یا دادخواست تجدید نظر خویش را مسترد نماید دادگاه می تواند حسب درخواست محکوم علاوه بر مجازات اصلی ، مجازات تکمیلی را نیز تا یک چهارم میزان تعیین شده ، کاهش دهد .
  6. با توجه به اطلاق ماده ۲۳ قانون مجازات اسلامی می توان استنباط نمود که قضات اختیار تعیین مجازات تکمیلی تحت عنوان ، الزام به خدمات عمومی را بدون نیاز به رضایت محکوم دارند مگر اینکه بر اساس تعریف خدمات عمومی موضوع ماده ۸۴ قانون مجازات اسلامی ، رضایت مرتکب را در ماده ۲۳ نیز الزامی قلمداد نماییم ‌.

امید شاه مرادی وکیل پایه یک دادگستری و مشاور حقوقی

منظور از مجازات تعزیری چیست و مجازات تعزیری به چند دسته تقسیم می شوند ؟

منظور از مجازات تعزیری چیست و مجازات تعزیری به چند دسته تقسیم می شوند ؟ در صدر اسلام شارع مقدس ارتکاب اعمالی را جرم انگاری و برای آنها مجازات تعیین نموده است ، با گذشت زمان و پیشرفت بشر در زمینه های گوناگون ، جرائم ارتکابی نیز متفاوت شده که این دسته از بزهکاران را می بایست مطابق ضمانت اجرایی که قانونگذار پیش بینی نموده است ، مورد تعزیر و مجازات قرار داد ؛ به عبارت دیگر مجازات تعزیری ، توسط قوای حاکم بر کشور جهت اصلاح مرتکب و بازگشت نظم به جامعه ، پیش بینی شده است ؛ قضات نیز در مواجهه با این امر بایستی مطابق قانون عمل نمایند .

مجارات تعزیری به دو دسته اصلی تقسیم می گردد :

تعزیر منصوص شرعی

آن دسته از اعمالی هستند در شرع اسلام جرم انگاری شده است بدون آنکه در زمره حدود آورده شده باشند . بنابراین اعمالی که در روایات صرفاً حرام دانسته شده یا به قابل مجازات بودن آن تصریح شده باشد نمی توان تعزیر منصوص شرعی اطلاق نمود ، و اگر این اعمال توسط قانونگذار مورد توجه قرار گیرد ، تعزیر غیر منصوص شرعی خواهد بود

تعزیر غیرمنصوص شرعی

هر ضمانت اجرایی را که خارج از دایره شمول حدود و قصاص و دیات قرار گیرد را گویند که می تواند شامل موضوعات روز جامعه گردد یا اعمالی که در روایات صرفاً حرام دانسته شده یا به قابل مجازات بودن آن تصریح شده باشد ، اگر این اعمال توسط قانونگذار مورد توجه قرار گیرد ، تعزیر غیر منصوص شرعی خواهد بود .

مجازات تعزیری

مستند و مستدل بودن آراء

آنچه از اصل یکصد و شصت و ششم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران استنباط می‌گردد آن است که احکام دادگاه ها باید مستدل و مستند باشد ، مستدل بودن به مفهوم مدلل و مستند بودن به معنای ذکر مبنای قانونی یا اصول حقوقی حاکم بر آراء می باشد .

تبصره الحاقی به ماده ۱۸ قانون مجازات اسلامی

مطابق ماده ۲ قانون کاهش مجازات حبس تعزیری تبصره ای به ماده ۱۸ قانون مجازات اسلامی الحاق شده است ، مبنی بر الزام قضات به ذکر علت صدور حکم حبس بیش از حداقل مجازات مقرر قانونی است ، این امر فاقد پیشینه ی تقنینی می باشد . به عبارت دیگر سابق بر این ، در جرائمی که مجازات حبس آن دارای حداقل و حداکثر بوده است ، قضات مجاز به تعیین مجازات بیش از حداقل تا حداکثر مقرر قانونی بدون نیاز به ذکر علت بودند .

فردی سازی کیفرهای تعزیری

با الحاق تبصره مذکور به ماده ۱۸ قانون مجازات اسلامی در واقع قانونگذار اقدام به تقلیل مجازات ننموده است ، بلکه ضابطه ای در راستای فردی سازی کیفرهای تعزیری ارائه شده تا قضات دادگاه ها مکلف باشند مفاد این تبصره را در تمامی پرونده هایی که پس از لازم ‌الاجرا شدن قانون کاهش مجازات حبس تعزیری در حال رسیدگی است ، رعایت نمایند ؛ البته لازم به ذکر است که پرونده‌هایی که به صدور حکم قطعی منتهی گردیده است را نمی‌توان با استناد به بند “ب” ماده ۱۰ قانون مجازات اسلامی جهت تقلیل حکم یا ذکر علت تعیین بیش از میزان حداقل حبس به دادگاه صادرکننده حکم قطعی ارسال نمود ، زیرا همانطور که در ابتدا گفته شد هدف از این تبصره ، تقلیل مجازات نمی باشد .

امید شاه مرادی وکیل پایه یک دادگستری و مشاور حقوقی

نکاتی در خصوص تدلیس در نکاح

نکاتی در خصوص تدلیس در نکاح : انحلال عقد از طریق طلاق و فسخ نکاح در عقد دائم صورت می گیرد ، یکی از موارد انحلال عقد نکاح ، از طریق فسخ آن برابر ماده 1128 قانون مدنی مربوط به تدلیس و تخلف از شرط صفت در عقد می باشد ؛ در ذیل پس از تعریف ، نکاتی در خصوص تدلیس ارائه می گردد .

تعریف تدلیس

تدلیس در لغت دارای چندین معنا همچون نیرنگ زدن و تاریک ساختن آمده است ، این معانی گویای آن است که واژه تدلیس ، بیشتر در بر دارنده معنای منفی و توأم با نوعی حیله گری از سوی مدلس می باشد که منجر به تاریک کردن اوضاع قرارداد و سوء استفاده وی از وضعیت و اعتماد طرف مقابل می گردد .

نکاتی در خصوص تدلیس در نکاح

مفهوم اصطلاحی آن با توجه به تعاریف فقهی همچون سکوت در برابر عیب خارج از خلقت ( متعلق عقد ) ، در حالی که به آن علم دارد یا ادعای صفت کمالی در متعلق عقد ، در حالی که چنین صفتی در آن وجود ندارد و پنهان کردن صفت ( نقصی ) در کالا یا آشکار کردن ( صفت کمالی ) برتر از آنچه در کالا وجود دارد ( جواهر کلام ، المکاسب ) در گستره ی محدود تری نسبت به معنای لغوی آن کاربرد دارد و نوع مخصوصی از نیرنگ ، یعنی نیرنگ در اوصاف متعلق عقد است . به این ترتیب می توان بیان کرد که تدلیس ، به فعل یا ترک فعل آگاهانه و ارادی می گویند که مرتکب آن برای پنهان ساختن اوصاف اساسی یا فرعی متعلق عقد یا برتر نشان دادن خلاف واقع آنها به قصد فریب طرف دیگر قرارداد انجام می دهد .

ضمانت اجرای حقوقی و کیفری تدلیس

هر گاه پنهان کردن یا برتر نشان دادن صفات ، آگاهانه ، با اراده آزاد و با قصد فریب طرف دیگر قرارداد انجام شود ، دو نوع ضمانت اجرا ( حقوقی و کیفری ) برای مدلس در پی خواهد داشت و علاوه بر اینکه ، فعل مرتکب دارای حکم تکلیفی حرمت می گردد و فاعل مستحق مجازات می گردد ، حکم وضعی قرارداد نیز دگرگون می شود و طرف دیگر حق خواهد داشت تا سرنوشت قرارداد را تعیین نماید و در صورتی که در اثر فعل مدلس ، زیان دیده باشد جبران آن را بخواهد ؛ اما هر گاه افعال مذکور با اراده آزاد و با قصد فریب دیگر قرارداد انجام نگیرد ، فقط حکم وضعی وضعی عقد دگرگون می شود و دیگر سخنی از حکم تکلیفی در میان نخواهد بود .

تقلب در ازدواج

تقلب در ازدواج نیز از باب تدلیس است ، بنابراین اگر زنی با مردی به شرط سلامت ازدواج نماید و مرد با زن خلوت کند و بعد از آن مشخص گردد مرد دارای یکی از عیوب مندرج در ماده 1122 قانون مدنی است زن می تواند با گرفتن مهریه از او جدا شود .

امید شاه مرادی – وکیل خانواده و مشاور حقوقی

داوری در معاملات و قراردادهای املاک

داوری در معاملات و قراردادهای املاک : حل اختلاف از طریق داوری مستلزم آن است که در قراردادها و معاملات املاک ، شرط طریق داوری جز یکی شروط قرارداد قرار گیرد ، بدیهی است متن شرط داوری باید به طور صحیح ، دقیق و کامل باشد ، در غیر این صورت ممکن است خود شرط منشاء اختلاف شود .

بنابر توضیح فوق به فرض مثال اگر یکی از موازین صحت قرارداد در انعقاد موافقت نامه داوری یا اصول ناظر بر صحت شرط در این مورد رعایت نشود اصل موافقت نامه یا شرط داوری از درجه اعتبار ساقط می گردد .

اختلاف نسبت به اصل قرارداد راجع به داوری

در صورتی که بین طرفین راجع به داوری اختلافی باشد برابر ماده 461 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی ، رسیدگی به آن از صلاحیت داور خارج خواهد شد و در صلاحیت دادگاه قرار خواهد گرفت ؛ بنابراین قرارداد یا شرط داوری نیز همچون سایر قراردادها باید از شرایط صحت ماده 190 قانون مدنی پیروی نمایند .

داوری در معاملات و قراردادهای املاک

شفاف بودن شرط داوری

بسیار مهم است که شرط داوری خودش تبدیل به محل منازعه و اختلاف بین طرفین نشود ؛ یعنی شرط داوری باید به قدری شفاف ، رسا و بدون ابهام باشد که حداقل باعث ابهام در اصل امکان ارجاع اختلاف به داوری نگردد .

شرایط داوری در معاملات و قراردادهای املاک

بهتر است شرط داوری شرایط و اوصاف زیر را داشته باشد :

  1. هر چند موافقت نامه داوری به صورت شفاهی نیز پذیرفته می شود اما بهتر است این موافقت نامه مکتوب باشد .
  2. حدود صلاحیت داور برای رسیدگی به اختلاف صریحاً نوشته شود .
  3. شرط داوری ، متضمن قبول همزمان صلاحیت دادگاه و داور نباشد .
  4. اوصاف داور با جزییات لازم در قرارداد ذکر شود .
  5. مقر داوری مشخص گردد .
  6. مدت داوری در شرط یا موافقت نامه داوری با قید آغاز و پایان آن نوشته شود .
  7. قبولی داور در قرارداد اخذ گردد .

پیشنهاد می گردد قبل از انعقاد و امضای هر عقد یا قراردادی از وکلای خبره در آن زمینه مشاوره حقوقی لازم اخذ گردد .

 

امید شاه مرادی – وکیل پایه یک دادگستری و مشاور حقوقی

رعایت مقررات مستثنیات دین در خصوص اشخاص حقیقی و حقوقی

رعایت مقررات مستثنیات دین در خصوص اشخاص حقیقی و حقوقی : رعایت مقررات مستثنیات دین فقط در مورد اشخاص حقیقی است . با این توضیح که اگر شخص حقوقی محکوم به پرداخت مالی به دیگری گردد ، مقررات مستثنیات دین راجع به شخص حقوقی اجرا نمی گردد ، این موضوع با سیاق ماده عبارت قانون گذار در مواد 523 و 524 قانون آیین دادرسی مدنی استنباط می شود ، چرا که قانون نیاز محکوم علیه و خانواده وی را در نظر گرفته است . با این توصیف ، وفق تصریح ماده 26 قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی مصوب 1394 اشخاص حقوقی از شمول مقررات مستثنیات دین خارج است .

توقیف اموال دولتی

هر چند اموال دولتی تحت شرایطی خاص و برای مدت معین غیر قابل توقیف هستند ، لیکن این موضوع تحت عنوان مستثنیات دین بررسی نمی شود بنابراین صرف اینکه مالی غیر قابل توقیف باشد ، تحت شمول مقررات مستثنیات دین قرار نمی گیرد .

رعایت مقررات مستثنیات دین نسبت به اشخاص مختلف

برابر ماده 526 قانون آیین دادرسی مدنی رعایت مقررات مستثنیات دین تا زمان حیات محکوم علیه است ، بنابراین قیود فوق حاکی از آن است که ممکن است بر فرض ، مسکن برای محکوم علیه الف جز مستثنیات دین باشد ، ولی برای محکوم علیه ب خارج از مستثنیات دین تلقی گردد .

رعایت مقررات مستثنیات دین در خصوص اشخاص حقیقی و حقوقی

همچنین در مورد یک مدیون نیز نمی توان گفت اموال معینی در هر وضعیتی جزء مستثنیات دین است ، چرا که با توجه به شأن ، حیثیت ، شخصیت اجتماعی و شرایط زندگی محکوم علیه ، ممکن است برخی از اموال وی جزء مستثنیات دین باشد و برخی دیگر از شمول مستثنیات دین خارج باشد .

معیار تشخیص مستثنیات دین

در تشخیص مستثنیات دین در خصوص اشخاص حقیقی ، عرف ملاک است و برای تشخیص ملاک عرف ، باید به ضوابط نوعی توجه گردد نه شخصی ، مگر در شرایط خاص ، آن هم بر فرض اثبات این موضوع .

در تشخیص عرف که علی الاصول از طریق معاینه و تحقیق محلی قابل احراز است به وضعیت و نوع شغل و کسب مدیون توجه می شود . در این خصوص به این نکته توجه می شود که بر فرض ، نوع اشخاص که شغل آنها خیاطی یا مکانیکی است ، چه ابزار و آلاتی برای ادامه شغل آنها ضروری است ، همین وسایل جزء مستثنیات دین قرار می گیرد .

همچنین در تشخیص میزان نیاز و شأن مدیون و ارزیابی آن ، به نوع وضعیت زندگی و کیفیت امرار معاش در محیط جغرافیایی محل سکونت مدیون توجه می شود .

تفسیر موارد مستثنیات دین

نکته ای که باید بدان توجه نمود ، تفسیر موارد مستثنیات دین در حد قدر متیقن است ، چرا که اصل بر وثیقه بودن کلیه اموال مدیون جهت استیفای طلب است ، مگر در مواردی خاص ، تحت عنوان مستثنیات دین و در موارد تردید اصل بر عدم مستثنیات دین است .

وکیل امید شاه مرادی – وکیل پایه یک دادگستری و مشاور حقوقی

اعمال تجارتی ذاتی

اعمال تجارتی ذاتی : فعالیت های تجاری در قالب دو دیدگاه موضوعی و اعتباری مطرح می باشد ، قانونگذار ایران دیدگاه متفاوتی داشته چرا که در ماده دو قانون تجارت فعالیت های موضوعاً تجاری در ۱۰ بند احصاء شده است ، در مقابل ماده سه قانون مذکور در بند های چهارگانه خود فعالیت های تجاری اعتباری را بیان نموده است ، این دو ماده در کنار یکدیگر بیانگر ملاک مختلط یا بینابین حقوق تجارت ایران است. لازم به ذکر است اعمال تجاری ذاتی موضوع ماده ۲ قانون تجارت از حیث نوع فعالیت ( نیاز به تصدی داشته یا نداشته باشد ) به دو دسته کلی بنگاهی و غیر بنگاهی تقسیم می گردد.

خرید یا تحصیل مال منقول به قصد فروش یا اجاره

در بند ۱ ماده ۲ قانون تجارت خرید یا تحصیل مال منقول به قصد فروش یا اجاره را از جمله فعالیت های ذاتاً تجاری دانسته ، نکاتی پیرامون بند مذکور به شرح ذیل بیان می گردد :

  1. منظور از تحصیل در این بند ، عملیات مشروع حقوقی جهت کسب مالکیت یک مال منقول می باشد بنابراین موارد نامشروع همچون : غصب ، سرقت ، اموال ناشی از کلاهبرداری و … مشمول عنوان تحصیل نمی گردند .
  2. عمل خرید و فروش در صورتی ذاتاً تجارتی محسوب می گردد که در زمان خرید یا تحصیل مال منقول قصد فروش یا اجاره آن نیز وجود داشته باشد ولو آنکه همان موقع اقدامی جهت فروش یا اجاره صورت نپذیرد .
  3. قانونگذار در بند ۱ ماده ۲ قانون تجارت تنها از اموال منقول نام برده است ، بنابراین می توان گفت خرید یا تحصیل اموال غیر منقول به قصد فروش و اجاره ذاتاً تجاری نمی باشد . صراحت ماده ۵ قانون تجارت نیز مستند این موضوع می باشد و طبق این ماده معاملات اموال غیر منقول به هیچ عنوان ( ذاتی ، اعتباری ) تجاری محسوب نمی گردند .

اعمال تجارتی ذاتی

فعالیت های بنگاهی

در مبحث اعمال تجارتی ذاتی ، فعالیت بنگاهی یا نیازمند تصدی ، به فعالیتی اطلاق می گردد که در عین استمرار ، دارای محلی دائمی باشند ( بنگاه ) تا در آن محل به آن فعالیت بپردازند ، یعنی جهت تجاری محسوب شدن بایستی در محل مشخص و به طور مستمر این فعالیت صورت پذیرد .
فعالیت های بنگاهی مذکور در ماده ۲ قانون تجارت : حمل و نقل کالا یا مسافر، تسهیل معاملات ملکی، هر نوع تأسیساتی که برای انجام بعضی امور ایجاد می شود ، ساخت و بهره برداری از کارخانه، عملیات حراجی، نمایشگاه عمومی و ساخت کشتی و کشتیرانی می باشد .

فعالیت های غیربنگاهی اعمال تجارتی ذاتی

فعالیت غیربنگاهی شامل اعمالی می شود که با یک بار انجام شدن نیز تجاری محسوب می گردند ، به عبارت دیگر جهت تجاری محسوب شدن این اعمال نیازی به استمرار و حتی نیاز به دارا بودن محل مشخص یا بنگاه نمی باشد . فعالیت های غیر بنگاهی عبارتند از :

  • خرید یا تحصیل مال منقول به قصد فروش و اجاره
  • دلالی
  • حق العمل کاری
  • معاملات برواتی
  • عملیات بانکی
  • صرافی
  • عملیات بیمه

می باشد .

جهت کسب اطلاعات بیشتر در زمینه مسائل و موضوعات تجاری می توانید به قسمت های دیگر این وب سایت مراجعه نمایید .

امید شاه مرادی وکیل پایه یک دادگستری و مشاور حقوقی

حقوق بیمار و مسولیت پزشک

حقوق بیمار و مسولیت پزشک : شکی نیست حقوق بیمار جزئی از حقوق شهروندی وی می باشد بنابراین پزشکان علاوه بر مسئولیت کیفری در ارتکاب عمد یا تقصیر جزایی منتهی به ورود آسیب عمدی یا غیرعمدی بدنی به بیمار، مسئول پرداخت دیه بیمار نیز می باشند. به همین علت است که محاکم کیفری هنگام رسیدگی به جرائم پزشکی مرتکب را به پرداخت دیه تعیین شده از طریق پزشکی قانونی در حق بیمار محکوم می نماید . به عبارت دیگر پرداخت دیه نوعی مسئولیت مدنی پزشک به عنوان تعهد به جبران خسارت ناشی از اعمال پزشکی خود می باشد . این امر در ماده ۴۹۵ قانون مجازات اسلامی نیز مورد توجه قانونگذار قرار گرفته است .

نوع تعهد پزشک

در علم حقوق مشهور است که تعهد بر دو نوع است ، اول تعهد به وسیله و دوم تعهد به نتیجه ؛ که هر کدام دارای آثار متفاوتی می باشند در تعهد به نتیجه ، حصول نتیجه امر توسط متعهد متصور است لیکن در تعهد به وسیله ، متعهد تنها ملزم به تلاش جهت کسب مطلوب است ودر صورت عدم تقصیر ، مسئولیتی ندارد . تعهد پزشک در مقابل بیمار نیز از نوع تعهد به وسیله می باشد ، به این معنا که پزشک تمام تلاش خود را جهت درمان شخص انجام میدهد لیکن حصول نتیجه از اختیار وی خارج بوده و مسئولیتی بابت آن ندارد .

مرجع صالح به رسیدگی

معمولاً اشخاص مدعی حق و خواهان دیه برای رسیدن به مقصود خود از طریق طرح شکایت کیفری علیه پزشک اقدام می نمایند تا دادگاه کیفری علاوه بر تعیین مجازات ، پزشک را به پرداخت دیه محکوم نماید لیکن این امر مانع از مراجعه مستقیم خواهان به دادگاه حقوقی نمی گردد، بنابراین اشخاص می توانند صرف نظر از شکایت از پزشک در محاکم حقوقی اقدام به مطالبه خسارت ناشی از اعمال پزشک نمایند .

حقوق بیمار و مسولیت پزشک

باید متذکر شویم در طرح دعوی حقوقی ، چنانچه میزان مطالبه دیه یا خسارت معادل ۲۰ میلیون تومان یا کمتر باشد به شورای حل اختلاف محل اقامت پزشک باید مراجعه گردد ، در غیر این صورت دادگاه حقوقی محل اقامت خوانده صالح به رسیدگی است .

توقیف اموال پزشک

خواهان می تواند ضمن طرح دعوی ، تقاضای صدور توقیف اموال خوانده را با معرفی اموال وی نماید ، تا اجرای حکم از محل اموال مذکور صورت پذیرد ، البته این امر مستلزم تشخیص قاضی رسیدگی کننده و صدور قرار تأمین خواسته از جانب او می باشد . شایان ذکر است جهت اجرای قرار مذکور ، خواهان بایستی اقدام به سپردن خسارت احتمالی تعیین شده در صندوق دادگستری نماید .

امکان مطالبه خسارات مازاد دیه

قانون مجازات اسلامی در خصوص خسارت مازاد بر دیه تعیین تکلیف نکرده است و در رویه عملی نیز بسیاری از محاکم از پذیرش آن امتناع می نمایند لیکن مدعی خصوصی می‌تواند از طریق ارائه دادخواست ضرر و زیان مازاد بر دیه ، خسارت متحمل شده خود را از مراجع حقوقی ، مطابق ماده یک قانون مسئولیت مدنی تقاضا نماید ، تشخیص استحقاق خواهان بر عهده مرجع رسیدگی کننده می باشد و چنانچه مرجع مذکور بتواند مطابق مواد یک و دو قانون مسئولیت مدنی تقصیر مرتکب را احراز نماید مستند به مواد مذکور به منظور رعایت اصول انصاف و جبران کامل ضرر و زیان ، می تواند حکم به پرداخت خسارت مازاد بر دیه نماید .

امید شاه مرادی وکیل پایه یک دادگستری و مشاور حقوقی

پرونده شخصیت در حقوق کیفری ایران

پرونده شخصیت در حقوق کیفری ایران : روشن است برای این که کیفر بتواند اثر مطلوب روی بزهکار داشته باشد شناخت شخصیت بزهکار ضروری است و این شخصیت به تناسب تفاوت روان ، جسم و محیط پیرامون هر فرد متفاوت است . قانونگذار ایران نیز در مواد مختلف قانون مجازات اسلامی و قانون آیین دادرسی کیفری به این مهم پرداخته است .

هدف از تشکیل پرونده شخصیت علاوه بر رویکرد حبس زدایی ، ترغیب دستگاه قضایی به اعمال مجازات های جامعه مدار و اجتماعی است ، از این رو نیاز است تا با شناختی دقیق از وضعیت بزهکار چه از بُعد اجتماعی و فردی و چه از نظر سوابق قانونی به صدور حکمی منطبق با وضعیت وی منجر شود .

انتقادات وارد بر پرونده شخصیت

با وجود همه مزایا و محاسنی که تشکیل پرونده شخصیت دارد انتقاداتی نیز بر آن وارد است ؛ از جمله اینکه تشکیل این پرونده موجب اطاله دادرسی شده ، علاوه بر آن با نفوذ به خلوت افراد و تجسس در زندگی شخصی آنان ادامه مسیر محاکمه تحت تاثیر قرار گرفته و زمینه پیش داوری را برای قاضی کیفری محقق می‌سازد .

برخی دیگر نیز هزینه بر بودن تشکیل پرونده شخصیت را در راس انتقادات خود قرار داده اند ، اما باید خاطر نشان کرد که هدف از تشکیل پرونده شخصیت ، ضمن شناخت عوامل موثر در تکمیل پدیده مجرمانه و شخصیت مجرم ، اعمال مجازات مناسب با شخصیت فرد و اصلاح و بازپروری بزهکاران است بنابراین هدف از تشکیل پرونده مذکور هدف مقدسی است که پرداخت هزینه‌های سنگین و صرف زمان طولانی برای آن ، ارزشمند است .

پرونده شخصیت در حقوق کیفری ایران

در نتیجه می توان گفت مبارزه با بزهکاران صرفاً با استفاده از ابزار کیفری موفقیت آمیز نخواهد بود و باید با روشهایی موجب بازپروری و باز اجتماعی کردن بزهکاران و اصلاح شیوه تفکر و افزایش کارایی و مهارت های زندگی این اشخاص را فراهم نمود .

عوامل موثر در تشکیل پرونده شخصیت

شخصیت مجموعه ای از ویژگی های ظاهری و غیر ظاهری رفتار یک فرد است که ثبات و جلوه بیشتری دارد و تا حدی قابل پیش بینی است ، تشکیل پرونده شخصیت از این جهت که عوامل دخیل در وقوع جرم را به نحوی روشن می سازد حائز اهمیت است . چرا که شناخت عوامل بزه زا موجب اثرگذاری هرچه بیش تر کیفر خواهد شد . پرونده شخصیت حاوی نتایج مطالعات و آزمایش‌های پزشکی ، روانشناسی ، روانپزشکی و پژوهش‌های اجتماعی درباره فرد است که کمک می کند تصمیم های قضایی مطابق با شخصیت و شرایط مرتکب باشد تا از این طریق نتیجه مطلوب از مجازات حاصل گردد .

جایگاه تشکیل پرونده شخصیت در حقوق کیفری ایران

هر چند که قانونگذار ایران در مرحله تحقیقات مقدماتی و صدور حکم ، تشکیل پرونده شخصیت را در موارد محدودی پذیرفته است که می‌توان دلیل آن را جلوگیری از تحجیم کار در مراجع قضایی دانست ، لیکن در بحث تخفیف و تعلیق مجازات با مطالعه قوانین حاکم به خوبی متوجه نقش اوضاع و احوال خاص مرتکب در تخفیف یا تشدید مجازات مرتکب می شویم، در مبحث تعلیق مجازات نیز بی تردید صدور اعطای تعلیق یا عدم صدور آن در حق مرتکب نیازمند تشکیل پرونده شخصیت می باشد .

وکیل امید شاه مرادی – وکیل پایه یک دادگستری و مشاور حقوقی

نکاتی پیرامون حقوق درمانی در بیمارستان

نکاتی پیرامون حقوق درمانی در بیمارستان : بیمار از لحظه ورود به بیمارستان با توجه به وضعیتی که دارد در درجه اول از اهمیت قرار می گیرد و کادر درمان بیماران را نه ارباب رجوع بلکه شخصی می دانند که بیمارستان را تنها ملجاء خود انتخاب کرده و جهت تامین سلامت خویش به آن جا پناه آورده است و باید علاوه بر حفظ حقوق شهروندی مراجعه کننده ، حقوق خاصی تحت عنوان حقوق بیمار ( یا حقوق درمانی ) در نظر گرفته و اجرا شود که در صورت نقض این حقوق عکس العمل های قانونی نیز در پی خواهد داشت ، در این مقاله نیز سعی بر آن شده تا اشخاص با حقوق درمانی خویش آشنا شوند .

حقوق درمانی در بیمارستان

حقوق بیمار نسبت به پزشک

  1. روش درمان و دسترسی به پزشک : اطلاع از روش های تشخیصی و درمانی و نقاط قوت و ضعف هر روش و عوارض احتمالی آن، تشخیص بیماری و کلیه اطلاعات تاثیر گذار در روند تصمیم گیری بیمار باشد ، همچنین نام و رتبه حرفه ای گروه پزشکی از جمله پزشک ، پرستار و ارتباط حرفه ای آن ها با یکدیگر باید به اطلاع بیمار برسد . نحوه ی دسترسی به پزشک معالج و اعضای اصلی گروه پزشکی مراقب از مهم ترین حقوق بیماران است.
  2. حفظ اسرار بیمار توسط پزشک : وضعیت خاصی که در بیماران حادث می گردد که ممکن است نتوانند از حریم خصوصی خویش مراقبت نمایند و در این موارد پزشک وظیفه دارد به عنوان امین ، حافظ اسرار بیمار باشد .
  3. پزشک مرد هنگام معاینه بیمار زن باید همراهی یکی از پرسنل زن بیمارستان یا همراه بیمار که زن باشد را داشته باشد ، در غیر اینصورت بیمار می تواند از فرآیند معاینه ، ممانعت نماید .
  4. بر اساس بخش نامه ای که با عنوان انطباق امور اطاق عمل ، رادیولوژی ، تزریقات ECG با موازین شرع مقدس اسلام ، که در سال ۱۴۶۷ ابلاغ و اجرایی شده است ؛ می بایست کادر همگن در بخش اقدامات پزشکی ، پرستاری و پاراکلینیک وجود داشته باشد .
  5. اخذ هرگونه هزینه اضافی از جمله هزینه ویزیت مجدد جهت رویت نتیجه آزمایش و … ممنوع می باشد . به عبارت دیگر رعایت تعرفه های پزشکی حق بیمار می باشد .

همچنین بخوانید در : شکایت از پزشک

لزوم اخذ رضایت

با وجود آنکه مطابق مواد ۴۹۵ و۴۹۷ قانون مجازات اسلامی ، اخذ رضایت بیمار و در موارد ضروری ولی بیمار لازم است لیکن در آیین نامه ی قانون خودداری از کمک به مصدومین و رفع مخاطرات جانی ، با بیان مصادیق فوریت های پزشکی ، علاوه بر آنکه تمامی مراکز دولتی و خصوصی را مکلف به پذیرش بیماران مشمول فوریت نموده ، لزوم انجام اقدامات فوری جهت درمان صورت می پذیرد ، البته در مواردی اخذ رضایت ضروری نیست که در صورت عدم اقدام اورژانسی بیمار زمان طلایی حیات خویش را از دست دهد ، لذا در این صورت عمل پزشک ، غالباً با قصد احسان محسشوب می گردد .

در پایان خوانندگان گرامی جهت کسب مشاوره حقوقی و اطلاعات بیش تر از طریق راه های ارتباطی موجود در وب سایت با نگارنده این مقاله ، امید شاه مرادی وکیل پایه یک دادگستری تماس حاصل نمایید .